متأسفانه دکتر مسعود حیدری، پدر مذاکره ایران را از دست دادیم.
درد فقدان ایشان برای من، دوچندان است. چرا که در تمام این سالها، ایشان علاوه بر مقام استادی، مانند پدر، حامی معنوی من نیز بودهاند و چنانکه همیشه خدمتشان عرض کردهام، بخش مهمی از داشتههای امروزم را مدیون لطف و حمایتهای ایشان بوده و هستم.
طی ماههای اخیر، بارها این سعادت را داشتم که خدمتشان برسم و پای تختشان زانو بزنم و از دغدغههایشان بشنوم. دکتر مسعود حیدری تا آخرین لحظهای که در میان ما بودند، عشق ایران را داشتند و همیشه تکرار میکردند: «من نگران ایرانم. اما میدانم که روزی، همهی آنها که از این کشور رخت بستهاند، به اینجا باز میگردند و در کنار همهی آنها که ماندهاند، این ویرانه را دوباره خواهند ساخت.»
قطعاً روزی، شاگردان ایشان، آرزویشان را عملی خواهند کرد.
آخرین دیدگاه