امیر مهرانی از دوستان خوب من است که مدتها نوشتههایش را میخواندم و در رمضان امسال، در ضیافت افطاری مدیران ایران، برای نخستین بار فرصتی دست داد تا از نزدیک با او به گفتگو بنشینم. به «توسعه مهارتهای فردی» فکر میکند و نوشتهها و دیدگاهها و فعالیتها و آموزش های ارزشمندی دارد. برخلاف بسیاری از فعالان حوزهی آموزش که در سایتهایشان فقط به اندازهای مینویسند که تشنه شوید و به آنها پول پرداخت کنید، امیر مهرانی، چنان مینویسد که اگر هرگز هم او را نبینیم، باز هم به توسعه نگرش من و شما کمک کرده است.
این مطلب را مدتها بود که میخواستم بنویسم اما فرصت و بهانهای دست نداد. امروز دیدم که امیر در مورد پست من در خصوص استریوتایپ و نقش آن در ارتباطات، مطلبی نوشته که واقعاً ارزشمند است و ای کاش من این ذهنیت را داشتم که چنین مطلبی قبل از او، به ذهن من میرسید (حسادت نمیکنم. غبطه میخورم!)
مطلب زیبای امیر مهرانی را در خصوص استریوتایپ ما ایرانیها، اینجا بخوانید.
چند مطلب پیشنهادی:
با متمم:
فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی
حتما برای همه ما پیش اومده که وقتی خیلی مطالب رو میشنویم یا می خونیم، قلبا باهاشون موافقت می کنیم و سری تکون میدیم
ولی فقط بعضی از مطالب هست که وقتی باهاشون رو به رو میشیم از صمیم قلب و خیلی بلند میگیم «آخ، گفتی» 🙂
این مطلب از اون ها بود برای من. ممنون از به اشتراک گذاریش
سلام محمد رضای عزیزم
استاد چقدر خوبه که افراد موفق به ما معرفی میکنید من عطش اینو دارم که با انسان های حرفه ای در حوزه خودشون اشنا بشم چون هم میتونم از تجربیاتشون برای بهتر کردن زندگیم و هجوم به سمت ناشناخته های زندگی استفاده کنم هم با طرز فکر و نگاه جدید و درست به مسائل مختلف اشنا میشم.بابت همه چیز های خوبی که ازتون یاد میگیرم ممنونم.
مریم جان خوشحالم که وقت میگذاری و آدمها و سایتهایی رو که معرفی میکنم میبینی. واقعیت اینه که هر آدم جدید میتونه یک دنیای جدید به ما نشون بده. حتی با یکی از جملههاش. من هم به سهم خودم تلاش میکنم آدمهایی رو که به خود من در مقاطع مختلف چیزهایی رو یاد دادند به تو و بقیهی دوستانم معرفی کنم.
استاد سلام ، چند تا کامنت گذاشتم که حتی تایید هم نشدند ، آیا مشکلی داشتند ؟
نه عزیزم. چه مشکلی. تعداد کامنتها زیاد شده دارم یکی یکی میخونم. خیالت راحت باشه. کسی جرات نداره کامنت تو رو تایید نکنه! حتی پلاگین آکیسمت 🙂
دیدن ویدئوی ایشون در مورد “شناخت توانایی ها” در سایت وبیاد هم خالی از لطف نیست(مخصوصاَ برای کسایی که با کلبفتون آشنا نیستند)
http://www.webyad.com/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%87%D8%A7
سایتشون هم از نظر محتوا قویه.
باز هم ممنون از معرفی دوستان جدید به ما.
سلام عزیزترین..تایید نشه لطفا..
میگم خوندیم و خوب گفته بودن ولی میدونی هیچی به اندازه ی حرفای تو به آدم سرخوشی نمیده. میدونم شرح و بسط و اینا مهمه و خودمم وسواسی ام تو این موضوع، اما همیشه یه رنگ و بویی از صفا و دل در نوشته های تو هست که هیچ جایی نمیبینمش. این تکرار مکرراته خودم میدونم. همه همیشه بهت میگن و من در طی این تاریخ پرفراز و نشیب که با تو اومدم (; در قالبهای مختلفی بهت گفتم. راحت بودن با تو (البته جایی که دیگران نباشند) باعث میشه آدم خود خودشو بازی کنه و از چیزی نگران نباشه شایدم من اشتباه میکنم و این راه درستی در ارتباط و مذاکره نباشه اما من با تو به حسابگری نمیپردازم. حسابگری وقتی خودشو بهم تحمیل میکنه که میبینم همه جا دیگران هستند و من نمیتونم در رفتارم برابر تو خودم رو بازی کنم. خودم رو توی این نوشته ها به تصویر میکشم و در نزد دیگران با تو چون غریبه ای دور برخورد میکنم. همیشه احساسم این بوده که تو چیزی در وجودت هست که به اون دلیل خدا تو رو توی دل مردم محبوب میکنه. چیزی که ربط به علم و تخصص و … نداره یه گوهر وجودیه حتی نه به معنای آدم مردم دار و مهربون بودن که طبیعتا آدما رو جذب کنه. یه چیزی ورای ساز و کار عادی روابط انسانی. یه جور خلوص که به اون دلیل خدا دوستت داره. به حرفام نخندها… اِاِاِ …شایسته نیست باسواد به بی سواد بخنده ولی طبیعتا برعکسش خیلی محتمله!
بگذریم. نمیدونم از چی بگم و نگم. دلم هم که (مثل هر لحظه زندگیم از وقتی شناختمت تا حالا) برات تنگ بود. راه ارتباط دیگه ای هم که نداشتم گفتم اینجا یه خورده بنویسم. جلسه قبل استاد مدعو داشتی من هرکار کردم نتونستم بیام بیرون کلاس یه وقت به استاد بی احترامی نباشه. چون هم خودت باید ترک میکردی هم من وسط حرفاشون بیرون میرفتم شاید بد میشد. چندبار خیز برداشتم و منصرف شدم. رفت و آمد تو رو دیدم و گره ابروهات که ناشی از ناراحتی، نگرانی و شاید عصبانیت از دست من بود. نمیدونم من که از ساز و کار های تو خبر ندارم و نمیدونم چه روالی در نظرت هست. نمیدونم باید چکار کنم که بتونم با تو حرف بزنم. توجه حضار هم اذیتم میکنه. تو هم که به خودم نمیگی بمون باهات حرف دارم. من هم گاهی از کلاس میام بیرون و باز میبینم کسی با من کاری نداره شاید. اومدن سرکلاس و لذت بردن از مطالب تو و بودن در حضورت خودش به تنهایی خیلیه برام ولی این مساله یعنی رسیدن به گام بعدی، اگه مدنظر تو چنین چیزی هست، با یک تعیین قرار تلفنی راحتتر حل و فصل میشه. ولی نمیدونم چرا تماس و پیامک رو شرعا و اخلاقا بر من حرام دانسته ای D: حالا که حرومه منم پیامک نمیفرستم
D;
منم مثل خودت گناه دارما …عزیییییییییییییز دلم!
تازه من شایدم بیشتر گناه داشته باشم. شرحش رو بعدا اگه دوست داشتی برات میگم. البته اگه دور فلک همراهی کنه و من و تو بتونیم دوکلام با هم حرف بزنیم…
دوستت دارم دنیا دنیا…خداکنه کارات روبه راه باشه و حالت خوش و سرخوش…طبیعی طبیعی… D:
تاییدنکن عزیزم..
محمدرضای عزیز، سپاسیم از لطفی که به من داری. همیشه از نوشتهها و نوع نگاهت به مسائل یاد میگیرم.
سلام
من هم مدتی است که نوشته های آقای امیر مهرانی را می خوانم.اولین روزی که سایت آقای امیر مهرانی را دیدم از خودم پرسیدم آیا شما آقای امیر مهرانی را می شناسید و مطالبش را می خوانید؟ نمی دانم چرا این سوال برایم ایجاد شد. ولی از زمانی که طرح متمم آغاز شده من همیشه از خودم می پرسم آیا آقای امیر مهرانی هم در این طرح حضور دارند و افرادی که در طرح متمم شرکت کرده اند می توانند از دانش آقای مهرانی استفاده کنند؟
محبوبه جان.
ما داریم با همهی دوستان صحبت میکنیم که طرح متمم رو به شکل کامل و پخته و با همکاری همه تقویت کنیم.
البته این «صحبت کردن و تقاضا کردن» شامل امیر مهرانی نمیشه. کسانی مثل امیر مهرانی و عماد قائنی و علیرضا شیری و علیرضا نخجوانی و مجید کیانپور و رضا صالحی و پویا شفیعی و …، پایههای این حرکت هستند و همیشه به من و بچههای این خانهی مجازی لطف داشتهاند و محال است از آنها تقاضایی بکنیم و انجام نشود.
سلام
ممنون از اينكه يك دوست و استاد جديد به من معرفي كرديد
مطلب ايشان ار هم خواندم . دوست دارم سوالي را كه از ايشان پرسيدم از شما هم بپرسم:
يك سوال : من در كلاس هايم و در جمع دوستانم وقتي به مشكلي با اين عبارت پرداخته مي شود:«ايراني ها…» درخواست مي كنم به جاي آن از عبارت « ما ايراني ها…» استفاده كنيم. و قصدم اين است كه خودمان را از نواقص و ايرادات زندگي اجتماعي فعلي مان جدا نكنيم و به خودمان يادآوري كنيم كه ما هم صاحب فلان رفتار اشتباه هستيم و در گسترش دامنه آن موثريم. نظر شما در اين خصوص برايم مهم است .آيا عمل به اين روش مفيداست يا همان زيان بخشي را دارد؟
بازهم ممنون