این روزها این شعر #هوشنگ ابتهاج را زیاد میخوانم و زیاد گوش میدهم. علیرضا قربانی به زیبایی آن را خوانده است: چه غم دارد ز خاموشی درون شعله پروردم که صد خورشید آتش برده از خاکستر سردم به بادم دادی و شادی، بیا ای شب تماشا کن که دشت آسمان دریای آتش گشته از گردم شرار انگیز و طوفانی هوایی در من افتاده است، که همچون حلقه آتش در این گرداب می گردم… بعضی شعرها، «ساخته» نمیشوند، «نازل» می شوند… با متمم:درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلطها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار میآید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین در تقلا برای رایگان ماندن چند جمله از کتاب جهان مکتوب | آیا آیندگان کتابهای ما را خواهند خواند؟ سواد رسانه ای – بازار جدیدی برای […]
آخرین دیدگاه