پیش نوشت صفر: این خاطره را قبلاً هم گفتهام. چند سال پیش یک بار، در یک سخنرانی در یک دانشگاه، دانشجویی پرسید که چه شد که شما الان موفق هستید و موقعیت نسبتاً خوبی دارید و همزمان رابطهی خوبی با مراکز علمی و نیز با مدیران کسب و کارهای بزرگ کشور دارید؟ دو دستاوردی که معمولاً با هم حاصل نمیشوند. من هم که مغرورتر از این روزها بودم و فکر میکردم واقعاً موفق محسوب میشوم (و تصویر چندصد دانشجو در یک سالن بزرگ و اساتید آنها که ردیف نخست را پر کرده بودند، این توهم را تقویت نیز میکرد) توضیح دادم که: فقط شاید بیشتر از همنسلان خودم تلاش کردهام. مطالعه و کار و صرف نظر کردن از تفریح و مهمانی و ترجیح دادن دستاوردهای بلندمدت به دستاوردهای کوتاه مدت. کمی هم در مورد برنامه روزانه […]
آخرین دیدگاه