امروز بعد از چند هفته فرصتی دست داد تا ویدئوها و متن مصاحبهها و سخنرانیهای Code 2016 را ببینم. طبیعتاً بحثهای ایلان ماسک را دوست دارم و آنها را هم دنبال کردم. ایلان ماسک بر خلاف فضای رایج، برای من بیش از آنکه یادآور خودروهای تسلا و پی پل و سولارسیتی باشد، به این دلیل دوست داشتنی است که احساس میکنم مانند من (حتی شاید کمی کمتر از من!) به نقش تکنولوژی به عنوان چیزی فراتر از ابزار انسان در آیندهی هستی، ایمان دارد. او مدتهاست از Neural Lace حرف میزند و تاکید میکند که با توجه به سرعت توسعهی یادگیری ماشینی (Machine Learning)، اگر انسانها میخواهند به یک “حیوان دست آموز خانگی” برای تکنولوژی تبدیل نشوند، لازم است برای مغز آنها کاری بکنیم. فعلاً لایهی کورتکس، روی لایهی لیمبیک نشسته و کمک کرده که […]
مطالب مرتبط با فلسفه تکنولوژی دیجیتال
“خان” تا “خام”: تاملاتی در سبک زندگی دیجیتال
پیشنوشت: این مطلب را برای عصر ایران نوشتم. گفتم در اینجا هم آن را بازنشر کنم. در گذشتههای نه چندان دور، شاید فقط حدود هفت هزار سال پیش، رایج بود که هر کس و هر خانوادهای، کارهایش را خودش انجام میداد: خودش برای خودش، سرپناهی مییافت یا میساخت. خودش برای خودش، غذا مییافت یا میپخت. خودش برای خودش کشاورزی یا دامداری میکرد. خودش برای خودش لباس و پوشش مییافت یا میبافت یا میساخت. اگر چه نمیتوان نقطهای مشخص و قطعی را در تاریخ جستجو کرد، اما به نظر میرسد به تعبیر “مک لوهان” با اختراع چرخ، مسیر تاریخ و تکامل جامعه انسانی، به سمت دیگری چرخیده است: حالا میشد مواد اولیه و محصولات را از جایی به جای دیگر منتقل کرد. شاید نطفهی آغاز مفهوم تجارت و حتی بازار هم چندان از چرخ دور […]
تکنولوژی به کجا میرود؟
دوست خوبم رضا. در زیر نوشتهی قبلی، مطلبی نوشت که فکر میکنم ارزش دارد به شکل جداگانه مورد بحث قرار بگیرد: محمدرضا. در مورد اینده آموزش و دانش شکی در مورد حرف های شما نیست .اما در مورد مهارت و تجربه جای سوال هست. مثلا در حوزه های کار فنی داشتن علم تنها کافی نیست بلکه تجربه حرف اول را می زند تا جایی که حتی سازمان های بزرگ فضایی هم بی نیاز از تکنیسین ها ی کارآزموده نیستند. و این مهارت و استادی در هیچ دوره ای منقرض نخواهد شد .تنها مسئله این است که چگونه این تجربه به نسل بعد منتقل بشود با توجه به سرعت تحولات و پیچیده شدن تکنولوژی ها که فرصت استادی و کسب تجربه را نمی دهند. آیا همین نقطه ضعفی برای تکنولوژی نخواهد شد؟ من هم پاسخی بسیار […]
شبکه های اجتماعی و تفاوت آنها با گروه های اجتماعی
پیش نوشت یک: در زمینه تفاوت شبکه های اجتماعی با کامیونیتیها، مدتی قبل مطلب کوتاهی را در وبلاگ انگلیسی نوشتهام. هنوز آنجا هم فرصت نکردهام این بحث را تکمیل کنم. اما چون برای خودم مطلب مهمی بود، دوست داشتم اینجا هم به آن اشاره کنم. پیش نوشت دو: تا جایی که من میدانم و میفهمم، متاسفانه در زبان فارسی امروز، ما واژهی رایجی که معادل مناسب Community باشد نداریم. از میان گزینههای جمع، جامعه، انجمن، اجتماع، گروه، حلقه، مجلس، جماعت، جمعیت، مجمع، محفل و سایر واژههای خویشاوند آنها، هیچکدام دقیقاً معادل Community نیستند. خودم به شخصه، واژهی انجمن را به عنوان معادل این کلمه، زیبا میدانم. اما متاسفانه امروز، معنای انجمن محدودتر ازمعنای گذشتهی آن است. انجمنهای صنفی، انجمن فیزیک، انجمن اولیا و مربیان و سایر ترکیبهای انجمن، کمی رسمی هستند و عموماً معنای حقوقی […]
دنیای دیجیتال و شکل گیری حافظه بیرونی – قسمت اول
پیش نوشت نامربوط: مدتی پیش با یکی از دوستان غیرایرانی، در یکی از خیابانهای تهران قدم میزدیم. مغازهای را دید که پشت آن کاغذهای زیادی چسبانده شده بود. او که گاه و بیگاه به ایران سر میزند گفت: اینجا را میشناسم! اینجا را میشناسم! فارسی بلد نیستم. اما اینجا را میشناسم! پرسیدم کجا؟ گفت: این مغازه را میشناسم. بنگاه معاملات املاک است. در سفر قبلی خودم یاد گرفتم. پیشنهادهای جذابشان را روی شیشه میچسبانند. لبخندی زدم و گفتم: آره. قبلاً این کار را میکردند. اما الان کمتر شده. خیلی کمتر. اطلاعاتشان را در کامپیوتر و یک شبکه مرکزی ذخیره میکنند. با جستجو در دیتابیس، پیشنهادهای مناسب را بر اساس نیاز و اولویت تو، پیدا میکنند. گفت: اما این بنگاه املاک است. میدانم. من در سفر قبلم یاد گرفتم. مجبور شدم برایش توضیح بدهم که مغازهای که […]
تاریخچه شبکه های اجتماعی و نگاهی به نظافت اجتماعی
پیش نوشت ۴: قبل از این، بحثی رو تحت عنوان مرور تاریخچه و کارکرد شبکه های اجتماعی و نگاهی به آینده شبکه های اجتماعی شروع کردم و در نخستین مطلب، اشاره بسیار کوتاهی به شکل گیری ابرواقعیت جدید به دلیل به وجود آمدن تکنولوژی دیجیتال داشتم که نهایتاً به سه پیش نوشت تبدیل شد و بحث اصلی آغاز نشد. موضوع در حدی پیچیده و مبهم هست که نمیتوان به صورت ساده و مستقیم به آن نزدیک شد. شبیه ورود به یک غار تاریک که حتی اگر خودت به اندازهی کافی برای ورود به آن دیوانه باشی، باید مسیری را پیدا کنی که همراهانت هم، حوصله یا جرات یا علاقه به طی کردنش داشته باشند. من فعلاً در چند نوشته اول در مورد تاریخچه شبکه های اجتماعی و بررسی وضعیت فعلی آنها و همینطور نگاه به […]
تاریخچه شبکه های اجتماعی و ابرواقعیت جدید
پیش نوشت اول – چرا درباره تاریخچه شبکه های اجتماعی مینویسم؟ شبکه های اجتماعی دیجیتال (از فیس بوک و توییتر و اینستاگرام تا گروه های وایبری وگروه های ایمیلی نرم افزارهای چت و مسنجر) طی سالهای اخیر چنان به سرعت وارد زندگی ما در ایران شدند که فرصتی برای فکر کردن در مورد آنها و تحلیل دقیق آنها پیدا نکردیم. از طرفی فرهنگ اجتماعی ما، نسبت به ورود و نفوذ شبکه های اجتماعی مقاومت جدی داشت و این باعث شد که حرف زدن و نوشتن از آنها هم تا مدتها، مطلوب و مقبول نباشد. خوب یادم هست که همین چند سال قبل، دوستانم که مسئولیتهایی را بر عهده داشتند، فهرست تماسهای وایبر گوشی خودشان را به من نشان میدادند و با هیجان میگفتند: محمدرضا ببین! فلانی هم وایبر داره! معلومه که دیگه اشکال نداره وایبر داشته […]
عصر سن تورها
تفاوتهای انسان و ماشین، کم نیست. لااقل هنوز کم نیست. اما ظاهراً برای قرنها، توانایی شطرنج بازی کردن یکی از تفاوتهای جدی انسان و ماشین در نظر گرفته میشده است. شطرنج، قرنها تاریخ را در پس مربعهای سیاه و سفید خود پنهان کرده است. همیشه عادت داشتهایم که در کنار صفحه شطرنج، انسانی را ببینیم که در سکوت، با چهرهای متفکر به صفحه نگاه میکند و گاه دقیقهها و ساعتها میگذرد و هیچ نمی گوید. به همین دلیل است که حتی در گذشتههای دور هم، وقتی انسان به ماشین متفکر فکر میکرد، یکی از نخستین تصاویری که به ذهنش میرسید، ماشینی بود که با انسان شطرنج بازی میکند! بی دلیل نیست که وقتی دستگاهی به نام تورک را به عنوان یک شطرنج باز مکانیکی روبروی ناپلئون – که عاشق شطرنج بود – قرار دادند، نتوانست در مقابل […]
آخرین دیدگاه