در نگاه نخست، دانستن از ندانستن بهتر به نظر میرسد. همچنانکه روز از شب، یا مرگ از زندگی، یا سیرابی از تشنگی. اما این تنها در نگاه نخست است. دانستن شاید به لذت منجر شود اما همیشه به رضایت منجر نمیشود. *** نخستین حوزهی دردناک دانستن، داشتن دانش است. منظورم از دانش، مشتق و انتگرال و ترتیب عناصر جدول مندلیوف و نام کرمهای پیچیده مثل دراکونکولوس نیست. منظور من از دانستن، هر آن چیزی است که درک بهتری از محیط ایجاد میکند و آگاهی میبخشد. آنکس که اقتصاد میآموزد، مدیریت میفهمد، مغز را میشناسد، فلسفه را درک میکند، روانشناس میشود، جامعهشناسی دغدغهاش میشود، «آگاهتر» میشود و آگاهی یعنی رنج. با متمم:درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلطها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار میآید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین […]
مطالب مرتبط با حریم شخصی
حریم شخصی یا این ۷۰ میلیون کارآگاه!
دیروز در حال خوردن غذا در یک رستوران بودم. یک زن و مرد که به نظر دوست یا همسران تازه نفس می رسیدند، روی میز کناری نشسته بودند. دیدم که زن برای شستشوی دستشهایش بلند شد. مرد با نگاه های مهربان و لبخند محبت آمیزش، زن را تا درب دستشویی بدرقه کرد. بلافاصله پس از بسته شدن درب، مرد به سمت موبایل زن هجوم آورد و مشغول جستجو در موبایل شد. چهره اش مانند آیینه ای بود که میتوانستی نوشته های داخل موبایل را در آن بخوانی. گاهی شاد. گاهی غمگین. گاهی کنجکاو. گاهی بی حوصله. به سرعت موبایل را در جای خود گذاشت و زمانی که زن برگشت، با همان لبخند همیشگی، با زن صحبت کرد. این بار در چهره اش نشانه ای از غرور و زیرکی نیز دیده میشد. میتوانم فکر کنم که […]
آخرین دیدگاه