هفت نفر. خوب که فکر میکنم فقط هفت نفر بودهاند. شاید هم با کمی اغماض، هشت نفر. فقط هشت نویسنده بودهاند که همهی آنچه را نوشته و منتشر کردهاند، خواندهام. البته معیارم صرفاً نشر رسمی است؛ وگرنه بر این باور هستم که بسیاری از نویسندگان آنچه را در میان نوشتههایشان از همه دوستتر دارند، هرگز منتشر نمیکنند. چون همیشه خطر برداشت اشتباه وجود دارد و برای آنها که نوشتن را دوست دارند، بدفهمیده شدن نوشته حتی از بدفهمیده شدن نویسنده، بدتر و دردناکتر است. داشتم میگفتم که فقط هفت نفر؛ یا شاید هشت نفر بودهاند که تمام نوشتههای رسمی منتشر شدهی آنها را خواندهام. نتیجهگیریام هم صرفاً بر همین جامعهی آماری کوچک، بسیار کوچک، استوار است. به این نتیجه رسیدهام که هر نویسندهای، حرفی دارد. حرفی که شاید بتوان آن را حرف آخر نامید. آخر؛ […]
آخرین دیدگاه