پیش نوشت یک: به بهانهی تبریک گفتن به بعضی دوستان و پاسخ دادن به تبریک برخی دوستان دیگر، این چند روز کمی بیشتر از حالت متعارف، به پلتفرم های اجتماعی سر زدم. به همین علت، بحثها و موضوعات زیادی به چشمم آمد که میتواند خوراک وبلاگ نویسی یک سال آینده را تامین کند. البته واضح است که من از این ها صرفاً به عنوان بهانهای برای گپ زدن استفاده میکنم و اگر نبود هم بهانهی دیگری پیدا میکردم. درگذشت نابهنگام افشین یداللهی عزیز، یکی از آخرین اتفاقهای تلخ اجتماعی سال گذشته بود که من هم در حد یک مطلب به آن پرداختم. به علت علاقهام به بحث #موضع گیری، کمی در شبکه های اجتماعی جستجو کردم تا ببینم افراد مختلف به این مسئله چگونه اشاره کردهاند و چه کسانی اشاره کردهاند و نکردهاند. خصوصاً با توجه به […]
مطالب مرتبط با افشین یداللهی
روزگاری است که عدم، گریبان خلقت را گرفته و رها نمیکند
ماههای گذشته، بیش از آنچه انتظار داشتهایم، خبرهای تلخ مرگ را شنیدهایم. مرگهایی که اگر چه افشین یداللهی آنها را به این سال پرمسافر کبیسه گره میزد، اما خوب میدانیم که پایان مشخصی برای آن متصور نیست. نسل سی ساله ها و چهل سالهها، به قانون طبیعت، باید در این سالها، نامهای زیادی از قهرمانان جوانی خود را بشنوند که یکی پس از دیگری، دنیا را ترک میکنند و البته در این میان، فرشتهی مرگ، با دستچین کردن نامنظم انسانها، میکوشد به ما یادآوری کند که دست این بازیگر پیر کهنه کار را، هیچ کس نمیتواند به دقت و درستی بخواند. افشین یداللهی را، با وجود کارهای متعدد ارزشمندی که به ادبیات فارسی هدیه کرده است، معمولاً با ترانههای تیتراژ مدار صفر درجه و شب دهم به خاطر میآورم. هر دو سریال را ندیدهام. اما […]
آخرین دیدگاه