حدود ۶۰ عکس از تصاویر مربوط به سمینار پیامها در مذاکره، به گالری سایت افزوده شد. برای دسترسی به این تصاویر میتوانید از لینک زیر استفاده کنید: تشکر خاص و ویژه از دوستان خوبم مهراب روحی و بهارک مخبری. همینطور سعید هاشمی و نرگس رحمانی که از لطف و پیگیریهایشان چه در مورد عکسها و چه در سایر موارد هر چه بگویم، باز هم حق مطلب را ادا نکردهام. با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلطها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار میآید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین در تقلا برای رایگان ماندن چند جمله از کتاب جهان مکتوب | آیا آیندگان کتابهای ما را خواهند خواند؟ سواد رسانه ای – بازار جدیدی برای عرضهٔ خدمات | […]
مطالب مرتبط با محمدرضا شعبانعلی
گزارش عصر ایران از سمینار پیامها در مذاکره
همایشی متفاوت در تهران (گزارش عصر ایران از سمینار پیامها در مذاکره) —————————————————————– پنجشنبه اتفاق خوبی در تهران افتاد. همایش سالانه مذاکره با موضوع ” پیام ها در مذاکره ” برگزار شد و بیش از ۷۰۰ نفر از مدیران و علاقه مندان به حوزه مذاکره در این برنامه ۶ ساعته شرکت کردند و روایت علمی محمدرضا شعبانعلی از موضوع که مستند به آخرین یافته های علمی بود را دریافت کردند. حالا چرا از این همایش به عنوان یک اتفاق خوب، یاد می کنم؟ آن هم در کشوری که همایش و سمینار و کنفرانس و … در آن پدیده هایی عادی و البته عمدتاً بیهوده هستند! واقعیت این است که اکثر همایش هایی که در کشور برگزار می شوند، هزینه های زیادی را بر بودجه عمومی تحمیل می کنند؛ خلاصه این که بودجه ای می آید […]
افتتاح سرفصل چرکنوشتهها در روزنوشتهها
همیشه دفترچهی یادداشتی همراه خودم دارم و هر چه به ذهنم میرسد آنجا مینویسم تا در آینده به نوشتهای تبدیل شود. گاهی از نوشتن آنها صرفنظر میکنم. گاه بارها و بارها، عنوان نوشته را تغییر میدهم. گاهی نظرم تغییر میکند و اصلاً برعکس میشود. گاهی این فهرست کذایی را میخوانم و موضوعات دیگری برایم تداعی میشود. گاهی به یک توییت صد و چهل کاراکتری بسنده میکنم. گاهی به مقالهای در متمم تبدیل میشود. گاهی در رسانهها منتشر میشود و گاهی پاره میشود و دور ریخته میشود. احساس کردم، فضای روزنوشتهها، آن قدر صمیمی هست که بشود آن دستنوشتهها را به صورت دیجیتال نگهداری کرد و دوستان خوبم هم بتوانند نگاهی به آنجا بیندازند. شاید هم دلشان بخواهد به من کمکی کنند. نظری بدهند. منبعی معرفی کنند و هر چیز دیگری. سرفصلی به نام چرکنوشته ها […]
نامه به رها: رهای عزیزم شجاع باش…
رهای عزیزم. ارزشهای زیادی است که انسانها در کلام، مقدس میشمارند، اما در عمل، جرات اتکا به آنها را ندارند. ایمان یکی از آنهاست. عصیان یکی دیگر. صداقت و شهامت هم ازین گروهند. نسل بشر، داستان شگفتانگیزی را در این هزاران سال، تجربه کرده است. در طول این تاریخ طویل، آنها که شهامت داشتند دنیا را به شکل دیگری بفهمند و ببینند، آنها که جرات داشتند سرزمینهای ناشناخته را بپیمایند، آنها که شجاعت داشتند به باورهای نادرست پیشینیان خود بخندند، آنها که تبر در دست گرفتند و در معابد نیرنگ و فریب، بتهای شرک را شکستند، آنها که جرات پرسش داشتند، یکی پس از دیگری، در آتش انتقام سوزانده شدند و به طناب اعدام آویخته شدند و به شمشیر نفاق، دو تکه شدند و در بهترین حالت، در سکوت استبداد، خفه شدند. قسمت غالب آنچه […]
فایل صوتی سخنرانی در سمینار مدیریت اجرایی
امسال نیز، سمینار مدیریت اجرایی مانند هر سال، به همت دوستان خوبم در گروه نما، برگزار شد و من هم این فرصت را داشتم تا حدود نیم ساعت، دربارهی «مشتریهای بالقوه و بالفعل به عنوان یک منبع سازمانی» صحبت کنم. شادی قلیپور، به نمایندگی دوستان این خانهی مجازی، وقت گذاشت و آمد و فایل صوتی را ضبط کرد تا دوستان به آن دسترسی داشته باشند. از طریق لینک زیر میتوانید اسلایدهای سمینار را دانلود کنید: لینک دانلود اسلایدهای سمینار محمدرضا شعبانعلی در کنفرانس مدیریت اجرایی همینطور فایل صوتی سخنرانی را میتوانید از طریق لینک زیر دانلود کنید: لینک دانلود فایل صوتی سخنرانی محمدرضا شعبانعلی در کنفرانس مدیریت اجرایی دوستانی که در متمم عضو هستند، بخشهای اولیه این گفتگو را در نوشتههای متمم خواندهاند و برایشان نوعی تکرار و یادآوری محسوب خواهد شد. با متمم:درباره تاریخچه […]
دانلود فایلهای صوتی مدیریت و زندگی در عصر ایران
اگر خوانندهی عصر ایران باشید احتمالاً میدانید که ما آنجا مدت کوتاهی است یک بخش جدید به نام «رادیو عصر ایران» راه اندازی کردهایم و من هم آنجا، دو روز یک بار، در یک فایل صوتی پنج یا شش دقیقهای، نکتهی سادهای را تحت عنوان «مدیریت و زندگی» شرح میدهم. برای کسانی که همهی فایلهای صوتی من را گوش دادهاند حدود سی یا چهل درصد موضوعات تکراری است. اما فکر میکنم پادکستهای پنج دقیقهای روش خوبی برای فکر کردن به یک موضوع است. با هر سطحی از حوصله میتوان آنها را گوش داد. این فایلها اکنون برای دانلود رایگان، در رادیو متمم قرار داده شدهاند. با متمم:درباره تاریخچه بیکاری | بیکارها از چه زمان وارد لغتنامه شدند؟ درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلطها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه […]
حرفهایی که گفته نشد: سرشت و سرنوشت (۱)
برایتان گفته بودم که در برنامه شبانهی فرهنگسرای ارسباران، نتوانستم بحث سرشت و سرنوشت را مطرح کنم. شاید مهمترین دلیلش این بود که احساس کردم، بخش عمدهای از حاضرین، به صورت خودخواسته یا ناخواسته – به خاطر فضای سخنرانیها – به سمت الگوی «پذیرش» رفتهاند. من هر وقت در فضای حقیقی یا مجازی با مخاطب مواجه میشوم، اولین چیزی که به آن فکر میکنم، الگوی ذهنی مخاطب است. به عنوان یک تقسیمبندی شخصی، بر این باور هستم که ما معمولاً در یکی از این سه حالت ذهنی به سر میبریم: «نقد» «شنیدن» و «پذیرش». حالت نقد، زمانی است که با هر جملهای که میخوانیم و میشنویم، دنبال مثال نقض میگردیم. میخواهیم دقت و صحت علمی و منطقی شنیدههای خود را بسنجیم و معمولاً کمی هم با بدبینی به محتوای سخن نگاه میکنیم. حالت شنیدن، زمانی […]
درباره کتاب روشنفکران – پل جانسون
سال نخست دانشگاه بود. سال هفتاد و شش. فضای دانشگاه، معمولاً در حد چند روز جذاب است و زود برایت عادی میشود. برای من حتی عادیتر بود. قبل از آن هم به دانشگاه شریف میرفتم. در دوران دبیرستان به صورت اتفاقی با آقایی به اسم آقای کتابچی آشنا شدم که کارمند کتابخانه مرکزی بود. برای من که عاشق کتاب و کتابخوانی بودم و حاضر بودم از غذای روزانهام بزنم و به جای اتوبوس دو بلیطه با اتوبوس یک بلیطه سفر کنم، اما «کتاب» بخرم و بخوانم، آشنایی با کارمند یک کتابخانه، همانقدر خوشحال کننده بود که شاید بعضیها، آشنایی مستقیم و بیواسطه با رییس جمهور! انسان با محبتی بود. نزدیک سن بازنشستگی. به او از عشقم به کتاب و کتابخوانی گفتم. او هم به من گفت که میتوانم هر وقت خواستم به دانشگاه سر بزنم […]
رادیو مذاکره: گفتگو با ناصر واثقی
در ایران، به ندرت ثروتمندان موفقی را پیدا میکنی که از دیدنشان احساس خیلی خوبی داشته باشی. در دلت بگویی اگر کسی باید موفق باشد، این حق توست. بتوانی پای حرفشان بنشینی و در لابهلای گفتههایشان، انواع ایدهها و فکرها و نکتههای مختلف در ذهنت جرقه بزند. ناصر واثقی، از این گروه افراد است. به لطف دوست عزیزم، دکتر علیرضا شیری، فرصتی دست داد تا خدمت ناصر واثقی باشیم. خوشحالم که فایلهای رادیو مذاکره را گوش داده بود و من را میشناخت. من هم از او زیاد شنیده بودم. بلافاصله پس از ورود به دفترش، گفتگو آغاز شد و از همه جا حرف زدیم. با وجودی که نخستین بار بود فرصت داشتم با او گفتگو کنم، فضای گفتگو بسیار ساده و صمیمی بود. ناصر واثقی از معدود بازماندههای انگشتشمار برنامه آموزش مدیریت دانشگاه هاروارد در […]
نامه به رها: مراقب سکههای تقلبی باش
رهای عزیزم. این دنیا، دنیای تعادل است. هر آنچه که یافتی، به «بهایی» یافتهای و آنچه گم کردی، بهایی است بر آن چیزی که دیر یا زود، خواهی یافت. هر سکهای که دنیا به محبت در کف دستانت میگذارد، بهایی دارد که بر روی دیگر آن، ثبت شده است. فریب کسانی را نخور که میگویند سکهی «عشق و موفقیت و رشد و تلاش و رضایت» تنها یک رو دارد! سکهای که روی دیگر ندارد، تقلبی است. زمانی که به دیدنیهای دنیا عشق میورزی، بهای اجتنابناپذیر آن، «تجربهی گاه و بیگاه خشم و نفرت» است. خشم برای تمام لحظاتی که معشوق، مالکیت مطلق تو را نمیپذیرد و نفرت، برای لحظاتی که میبینی، عشق تو با آن تصویر کامل و خیالی که که به خلاقیت در ذهن ساختهای، فاصله دارد. زمانی که به نادیدنیهای دنیا عشق میورزی، […]
آخرین دیدگاه