دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

برای باران: چرخ زندگی – در جستجوی عدم تعادل مطلوب (۳)

نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: باران پیش نوشت یک: این مطلب قسمت سوم از یک بحث پیوسته است که به علت محدودیت های من، به چند تکه تقسیم شده و در بازه های زمانی مختلف نوشته شده است. در صورتی که قسمت های قبلی را مطالعه نکرده اید، مناسب‌تر خواهد بود اگر ابتدا قسمت اول و قسمت دوم بحث را بخوانید. پیش نوشت دو (خاطره): چند سال پیش، یکی از همکارانم قرار بود دستورالعمل بهره برداری از یک دستگاه را به فارسی ترجمه کرده و در قالب یک کتابچه کاغذی تمیز صحافی شده به یکی از مشتریان تحویل دهد. کار ترجمه و چاپ و صحافی و جلد کردن تمام شده بود و قبل از اینکه کتابچه ارسال شود داشتم آن را ورق می‌زدم. چند مورد غلط دیکته‌ای دیدم و احساس کردم تعداد آنها بیش از اندازه‌ای است که […]

تفاوت دموکراسی و جمهوری در یونان باستان (یک روایت شخصی)

پیش نوشت یک: چند وقتی است که دلم می‌خواسته و می‌خواهد چند سطری درباره اختلاف نظرهای هیلاری کلینتون و برنی سندرز و رفتار طرفداران سندرز پس از آنکه از هیلاری کلینتون حمایت کرد بنویسم. اما هم فرصت نشد و نشده و هم اینکه احساس کردم چنین بحث‌هایی مقدماتی می‌خواهد که فراتر از یک یا چند پیش‌نوشت چند صد کلمه‌ای است. بخشی از آن حرف‌ها را امروز در قالب تفاوت دموکراسی و جمهوری در یونان باستان می‌نویسم تا شاید بعداً فرصتی دست بدهد و آنها را به بحث دموکرات‌ها و جمهوری خواهان در آمریکا ربط بدهم. پیش نوشت دو: آنچه می‌خوانید، یک گزارش شخصی است. اگر صادقانه بگویم سیاست و سیاستمداران هرگز برایم جذاب نبوده‌اند. اما از آنجا که به رفتارهای گروهی موجودات مختار (Herding Behaviors) علاقمند هستم، ناخواسته گاهی اوقات رفتارهای گروهی انسان‌ها هم برایم جذاب می‌شود. آنچه می‌خوانید به هیچ نوع […]

برای باران (۲): سبک زندگی مناسب یا سبک زندگی مناسب من؟

نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: باران پیش نوشت یک: این مطلب، قسمت دوم از بحثی است که قسمت اول آن تحت عنوان جستجوی نقطه تعادل در زندگی منتشر شد. طبیعتاً کسانی که آن مطلب را مطالعه نکرده‌اند، پس از مطالعه‌ی آن، بیشتر و بهتر در فضای این مطلب قرار خواهند گرفت. پیش نوشت دو: قبلاً کتاب پختستان یا Flatland نوشته‌ی ادوین ابوت را معرفی کرده بودم و در موردش کمی نوشته بودم. مطالعه‌ی آن مطلب هم می‌تواند مقدمه‌ی خوبی برای مطالعه‌ی این نوشته باشد. ادامه‌ی قسمت اول: خلاصه‌ی ماجرا این بود که من، یک سبک زندگی جذاب را همیشه در ذهن داشتم و آن، سبک زندگی فرودگاهی بود و به تدریج یکی دو نمونه از افرادی که برایم نماد این سبک محسوب می‌‌شدند را هم دیدم و این تصویر در ذهنم شفاف‌تر شد. برای رسیدن به آن سبک زندگی تلاش […]

برای بهداد: شهرت در میان اقلیت

نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: بهداد پیش نوشت یک – در گذشته مطلبی نوشته بودم که عنوان آن چنین بود: هیچ کس از متوسط اطرافیانش چندان فراتر نمی‌رود. آن مطلب در شکل کوتاه در دیرآموخته‌ها و به طول و تفصیل در روزنوشته‌ها، مورد اشاره و مورد بحث قرار گرفته. اگر دوستی آن مطلب و بحث‌ها و حاشیه‌هایش را ندیده، شاید محتوای آن بحث به اتلاف چند دقیقه‌ای که صرف مطالعه‌اش می‌شود بیرزد. پیش نوشت دو: عنوان این مطلب را از دن پریستلی نویسنده‌ی کتاب Oversubscribed وام گرفته‌ام که اصطلاح Famous for Few یا FfF را خلق کرده و مورد استفاده قرار داده است. البته دن پریستلی این مفهوم را بیشتر به عنوان نامی زیبا برای همان مفهوم کلاسیک Niche Marketing (بازاریابی برای یک گوشه‌ یا یک زیرمجموعه خاص از بازار) به کار می‌برد و من آن را اینجا […]

برای شیرین: آقای ژان کوکتو هیچ منظوری نداشت

نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: شیرین موضوع: جمله‌ای نقل کرده بودم از ژان کوکتو و شیرین هم زیر آن مطلبی نوشته بود که این‌گونه آغاز می‌شد: این جمله هنوز بدست من نرسیده و خوشحالم که اولین بار اینجا خوندمش اگه جای دیگه ای بود به احتمال زیاد ازش رد میشدم، می رفتم. با اینکه درست و حسابی هم نفهمیدم ژان کوکتو چی گفته ولی اینجا و متمم مثل ایستگاه فکر کردن شده برای من و بقول شما نمیشه درباره پست هایی که میذارین، فکر و خیال پردازی. کاش دوستانی که متوجه شدن کامنت بذارن و یا شما بهشون جواب بدین تا حداقل از جمع بندی دیدگاه های شما چیزی به ذهنم برسه. البته کامنت شیرین، کامل‌تر هست و برای خوندنش می‌تونید به مطلب قبلی سر بزنید. پیش نوشت: شیرین عزیز. حرف‌هایی که اینجا به […]

برای یک دوست عزیز: مهمانی در خانه دارم!

نوع مطلب: گفتگو با دوستان پیش نوشت یک: یکی از دوستان متممی عزیزم، برایم نوشته بود که مدتی است متوجه شده‌اند که سرطان دارند. نکات و توضیحاتی نوشته بودند که به دستور و اراده‌ ایشان (که کاملاً هم منطقی بود) از اشاره به آنها صرف نظر می‌کنم. اول خواستم مستقیماً برای ایشان مطلبی را بفرستم، اما در همین مدت کوتاه، مورد مشابه دیگری هم شنیدم و احساس کردم که بهتر است اینجا بنویسم. بنا به اشاره‌های دوستم و پیامی که از ایشان داشتم، تلویحاً مجوز نوشتن در اینجا را دریافت کرده‌ام. پیش نوشت دو: طبیعتاً مانند هر حرف دیگری که من می‌گویم و هر کسی در هر جا و در هر زمینه‌ای می‌گوید، اینها حرف‌ها و نظراتی شخصی هستند و مشخصاً برای دوستم نوشته شده‌اند. خصوصاً در تمام این نوشته، این نکته را در ذهن […]

برای بهروز ایمانی مهر: نکاتی درباره سئو متمم و سایر بحث‌های پراکنده دیگر

نوع مطلب: گفتگو با دوستان پیش نوشت: این نوشته، حاوی برخی جزئیات و نکات و تجربه ها در مورد سئو و متمم است که ممکن است برای بخشی از دوستان، جذاب یا مفید نباشد. دوست خوبم بهروز ایمانی مهر، مطلبی را مطرح کرده بود و گفته بود که توضیحاتی در مورد آنها بدهم. به دستور او اینها را می‌نویسم. بهروز:  دو تا سوال در مورد متمم داشتم. سوال اول اینکه؛ قبلاً گفتین که کارگاه یا درس “تفکر انتقادی” هفته های ۲۳ تا ۲۵ در متمم آغاز میشه (اگه اشتباه نکرده باشم). الان که تقویم هفته های بعد رو نگاه کردم، این درس در اونها نیست. ممکنه بفرمایین این درس حدوداً چه هفته ای شروع میشه؟ و سوال دومم در مورد انتشار سری‌”پاراگراف انگلیسی پویا” است. این مجموعه موقتاً متوقف شده یا ممکن است ادامه پیدا کنه؟ * یک […]

تکنولوژیست ها (دیگر) به بهشت نمی‌روند؟

پرده اول: کریس ارمسن (Chris Urmson) در برنامه تد در مورد اینکه خودران ها، خیابان را چگونه می‌بینند صحبت می‌کند (سخنرانی کریس ارمسن در تد). او مدیر فنی ارشد (CTO) پروژه خودران ها در گوگل است. بسیاری او را یکی از مغزهای متفکر بزرگ در زمینه خودران‌ها (اتوموبیل‌های بدون راننده) می‌دانند. اما خودش، در مصاحبه‌ها بارها به صورت غیرمستقیم – و البته متواضعانه – به نکته‌ای اشاره می‌کند که نشان می‌دهد نقش خودش را کمی بزرگتر و جدی‌تر می‌بیند. او توضیح می‌دهد که قبل از کارها و تلاش‌ها و برنامه‌های او، همیشه فرض بر این بوده که تکنولوژی قرار است در نقش کمک کننده (Assistant) برای راننده باشد. اما او این ایده را مطرح کرده که تکنولوژی می‌تواند و باید جایگزین راننده باشد. البته بحث او فقط مطرح کردن ایده نبوده و کریس ارمسن این باور […]

درگذشت محمد حسن قاسمی فرد از دوستان عزیزمان

محمد حسن قاسمی فرد از دوستان عزیز متممی ما بود. از بچه های برق و مدیریت دانشگاه شریف. مثل خیلی دیگر از دوستان‌مان، او را بیشتر از طریق نوشته‌ها و تمرین‌هایش در متمم می‌شناختم. سیستم ما بعد از اینکه کسی که فعالیت منظم داشته، فعالیت خود را کم می‌کند به ما پیام می‌دهد. امروز نام محمدحسن را در فهرست دیدم. نامش را جستجو کردم که ببینم در فضای مجازی کجاست. خوب است و سرحال است یا نه. اما در اولین صفحه، آگهی درگذشت او را دیدم. آگهی می‌گفت که محمد حسن، در سانحه واژگون شدن اتوبوس در جاده چالوس، فوت شده است. دلم نمی‌خواست باور کنم که درست است. به سراغ ایمیل‌ها رفتم. هر هفته ایمیل‌ها را باز می‌کرد. اما ایمیل هم در همان روز شنبه‌ی سانحه باز نشده بود. وقتی تاریخ آخرین تمرینش را […]

فیلم سینما پارادیزو را ندیدم و هرگز نخواهم دید

پیش نوشت یک- بخشی از نوشته‌‌های من در روزنوشته‌ها، به قصه کتابهایم مربوط می‌شود. کتاب – اگر آن را به دستور مدرسه و دانشگاه و برای نمره آخر ترم نخریم – بخشی از زندگی ما می‌شود. زمان که در مکان فشرده شده و لحظه های گذرای زندگی را ماندگار می‌کند. این نوشته هم از همان سری قصه‌ی کتابهاست. پیش نوشت دو- خدمت یکی از دوستانم بودم. DVD فیلم Correspondence را روی میز گذاشتند و گفتند: هر وقت فرصت کردی ببین. زیباست. اسم کارگردان را که زیر فیلم دیدم، لبخند بر لبانم آمد: جوزپه تورناتوره گفتم: می‌شناسمش. خوب می‌شناسمش. خیلی خوب. فیلم سینما پارادیزو را ساخته. من عاشق سینما پارادیزو هستم. گفتند: پس سینما پارادیزو را دیده‌ای. لحظه‌ای سکوت کردم. شاید در حد چند ثانیه. اما چند هفته (و شاید چند ماه) برایم تداعی شد. گفتم: نه. […]

yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser