دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

دسته بندی: روزمرگی‌ها

باز هم نیویورک تایمز

قبلاً یک بار در مورد تبلیغ خلاقانه‌‌ی نیویورک تایمز نوشته بودم. ترجیحم این بود که با فاصله‌ی زمانی کم، دوباره مطلب مشابهی منتشر نکنم. اما وقتی تبلیغ دیگری از نیویورک تایمز را دیدم، حیفم آمد آن را با شما به اشتراک نگذارم. ترامپ، واژه‌ها و اصطلاحات متعددی را به ادبیات رسانه و سیاست آمریکا (و حتی جهان) افزوده است که از جمله‌ی آنها می‌توان به Alternative Facts اشاره کرد. ترامپ، حتی وقتی نمی‌خواهد مستقیماً Fact‌ های مطرح شده در رسانه‌ها را کاذب بخواند، توضیح می‌دهد که فکت‌های دیگری هم وجود دارند که رسانه‌ها آنها را نمی‌بینند و برای توصیف این فکت‌ها از اصطلاح Alternative Facts استفاده می‌کند. حالا با این پیش‌زمینه تصویر زیر را ببینید: پی نوشت: بحث درباره‌ی دو سارق را فراموش نکرده‌ام. اتفاقاً آن بحث را می‌توانیم در چند قسمت ادامه بدهیم. فقط منتظرم […]

خودافشایی گاردین

پیش نوشت: چون الان مدتی است واژه‌ی #خودافشایی را به هر بهانه‌ی مربوط و نامربوطی به کار برده‌ام و چون بلد نبودم تیتر دیگری برای این مطلب انتخاب کنم، تیتر را این‌گونه انتخاب کردم. اصل خبر: امروز داشتم به عادت هر روز، خبرهای نشریات مطرح را مرور می‌کردم که مطلبی در پایین یکی از خبرهای گاردین، توجهم را جلب کرد: گاردین به مشکلات مالی خود و کاهش شدید درآمد تبلیغاتی اشاره کرده و با توجه به افزایش روزافزون مخاطبان و کاهش روزافزون درآمدها، از خوانندگان درخواست کمک کرده است. دو گزینه‌ی پیشنهادی هم جالب بود. خواسته بود که یا با دادن اطلاعات کارت، به صورت سالیانه حدود ۷۰ دلار از حساب خوانندگان کم شود. یا اینکه اگر حاضر نیستند این کار را بکنند، یک بار مبلغ ۲۵ یا ۵۰ یا ۱۰۰ پوند کمک کنند. البته فضایی […]

تبلیغ زیبای نیویورک تایمز: حقیقت…

معمولاً تلاش می‌کنم مطالب متوالی در مورد مسائل کشورهای دیگر و چیزهایی که مستقیماً دغدغه‌ی ما نیست منتشر نکنم. با توجه به اینکه اخیراً مطلب کوتاهی در مورد روز رییس جمهورها در آمریکا منتشر کرده بودم و بعد از آن هم به ائتلاف بیل گیتس و راننده‌های آژانس (تحت عنوان هم‌صدایی بیل گیتس و صنف اتومبیل کرایه) منتشر کردم، منطقی نبود که باز هم مطلبی در آن فضا منتشر کنم. اما حیفم آمد که این مطلب را با شما به اشتراک نگذارم. شاید یادتان باشد چند سال پیش که فضای محتوا چندان غنی نبود، یکی از انواع محتوا که خیلی جذابیت داشت تیزرهای تبلیغاتی شرکت‌ها و برندها بود. شاید اگر هنوز هم نشر این نوع محتوا رایج بود، مثالی که اینجا مطرح می‌کنم، نمونه‌ی بسیار خوبی برای آن محسوب می‌شد. می‌دانید که ترامپ از  روز اول […]

روش درست باختن (عنوان زیبای یک کتاب)

این مطلب را به قصد معرفی یک کتاب یا توضیح دادن در مورد یک کتاب ننوشتم. صرفاً دوست داشتم لذتِ دیدنِ انتخابِ نامِ زیبا برای یک کتاب را با شما در میان بگذارم. اسم این کتاب را می‌شود به این شکل ترجمه کرد: شیوه‌ی درست باختن در یک جنگ عنوان دوم کتاب هم هست: آمریکا در عصر تعارض‌های پایدار البته شاید بعضی ترجیح بدهند که Unwinnable را غیر قابلِ بُرد یا بدون برنده ترجمه کنند. اما با توجه به بحث‌های کتاب فکر می‌کنم ترجمه به تعارض‌های پایدار یا تعارض‌های ماندگار بهتر باشد.  پی نوشت: گفته بودم که فقط قصد دارم یک عنوان زیبا را معرفی کنم. اما حیفم می‌آید چند جمله هم ننویسم (گاهی یاد کارتون زیبای معاون کلانتر می‌افتم که در دوران کودکیِ ما پخش می‌شد و معاون کلانتر در آن کارتون، همیشه اول می‌گفت حرفی ندارد و بعد می‌گفت […]

تپسی یا اسنپ؟ مسئله این نیست! (بی‌وفایی در عصر دیجیتال)

دوستی دارم که تا دیروز، یک خط در میان اسنپ را تبلیغ می‌کرد. هر جا و به هر بهانه‌ای می‌گفت: اسنپ بگیرید. برای حمل و نقل درونشهری از اسنپ استفاده کنید. امروز یک اسکرین شات از تپسی گذاشته و نوشته: بچه‌ها! امروز تپسی تا ۲۰ هزار تومن مجانیه. امروز از تپسی استفاده کنید. از فردا دوباره اسنپ سوار بشید. به نظرم اسنپ و تپسی، فقط یک مصداق ساده از اتفاق بزرگیه که در دوران جدید شکل گرفته و باید به عنوان واقعیت جدید پذیرفته بشه. وفاداری، به شکل سنتی امروز معنی نداره. فرهاد امروز، اگر چهار تا تیشه می‌زد و می‌دید شیرین، شعورش رو نداره، با هشتگ کوه یا شیرین، یک کوه دیگه یا یک شیرین دیگه پیدا می‌کرد و برای اون تیشه می‌زد. شیرین هم، احتمالاً با کمی جستجو با هشتگ تیشه،  یه نفر […]

مقایسه‌های خوش‌دلانه

پیش نوشت: آنچه می‌گویم، خاطره‌ای از یک دوست و همکار سابق است که نام خانوادگی‌شان را تغییر داده‌ام (اگر چه ماهیت و معنای نام جدید هم بسیار نزدیک است). البته وقتی از خودشان اجازه گرفتم، گفتند که به نام خودم بگو. اما باز هم من، ملاحظه می‌کنم. مقایسه خوش‌دلانه آقای خوش‌دل حدود ده سال پیش، همکار ما بودند. ایشان در کارهای خدمات و نظافت و سایر کارهای مشابه، به ما کمک می‌کردند. با من یکی دو سال اختلاف سن داشتند. همیشه رأس ساعت ۸ وارد شرکت می‌شدند. انتظار ذهنی من این بود که بهتر بود ایشان حداقل یک ربع زودتر می‌آمدند تا کمی فضا را سر و سامان دهند. اما هرگز دلم نمی‌آمد مستقیماً به ایشان چیزی بگویم (ضمن اینکه آن یک ربع دیر آمدن ظاهراً در رضایت او بسیار بیشتر اثر داشت تا اثر یک […]

چقدر تغییر می‌کنیم

امروز صبح در حال مطالعه‌ی خیلی جدی بودم که یک نفر برایم پیامی فرستاد. متن آن این بود: دوست خوب، غمها را از بین نمی برد، اما کمک میکند با وجود غم ها، محکم بایستیم. مثل چتر خوب. که باران را متوقف نمیکند، اما کمک میکند، آسوده زیر باران بایستیم. *** نگاه کردم و گفتم: این چرت و پرت‌ها و متن‌های تینیجری از زمان اینستا مد شد. خاک بر سر سیستروم که چنین زیرساختی درست کرد تا هر چه لوس و بی‌سواد و احمق هست، جمله‌سازی کند و حس نویسندگی هم به او دست بدهد و پلتفرمی هم برای مطرح کردن سالادهای کلمات داشته باشد. اصلاً خاک بر سر زاکربرگ که اینستاگرام را خرید. خلاصه کمی نق زدم و به عادت همیشه، جستجویی در گوگل کردم ببینم این جملات، انشای کدام دختر یا پسری است. […]

درباره شبکه های هرمی (۴): جنس رابطه میان اعضای یک شبکه هرمی با شبکه

پیش نوشت- این مطلب قسمت چهارم از بحث در مورد شبکه های هرمی است. سه قسمت قبل از طریق لینک‌های زیر در دسترس هستند: چهار معیار اصلی سنجش یک فعالیت اقتصادی (شرع، قانون، اخلاق، استراتژی) ایراد اصلی شبکه های هرمی در نفروختن یا فروختن یک کالای فیزیکی نیست چرا از اصطلاح هرمی استفاده می‌شود؟ قسمت چهارم بحث: جنس رابطه میان اعضای یک شبکه هرمی با اصل شبکه (یا سازمانی که متولی شبکه است) منطقی است وقتی با یک مجموعه از افراد همراه می‌شویم، از خودمان بپرسیم که رابطه‌ی من با این افراد از چه جنسی است؟ خصوصاً اگر آن مجموعه به عنوان یک مجموعه اقتصادی در حال فعالیت باشد، سوال در مورد نوع رابطه جدی‌تر می‌شود. چون در نهایت پاسخ به این سوال قرار است سرنوشت اقتصادی من (و البته آن شبکه) را هم رقم بزند. قاعدتاً […]

هر گزینه‌ی خوبی، یک انتخاب درست نیست

این حرف را تا به حال، به انواع شیوه‌های قابل تصور گفته‌ام و نوشته‌ام. اما بعد از مطلبی که در مورد استراتژی های قیمت با هدف رونق‌بخشی منتشر کردم، احساس کردم همچنان می‌توان آن را تکرار کرد. با متمم:درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلط‌ها اکتفا کرد تاریخ چیست و به چه کار می‌آید؟ فروشی نیست! تبلیغ خلاقانه گاردین در تقلا برای رایگان ماندن چند جمله از کتاب جهان مکتوب | آیا آیندگان کتابهای ما را خواهند خواند؟ سواد رسانه ای – بازار جدیدی برای عرضهٔ خدمات | معرفی گراند نیوز زندگی در یک قطره آب | خاویر آزنار باتری‌های شارژی لیتیوم یون دنیا را تسخیر کرده‌اند +۱۹۷ آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با […]

در حال مقایسه چه چیزهایی هستیم؟

مدتی پیش، به واسطه‌ی توصیه (و در واقع دستور) یکی از آشنایان، در جلسه‌ای در یک شرکت خصوصی شرکت کردم. جلسه قرار بود به بررسی متن یک تفاهم نامه بگذرد. یکی از مدیران شرکت، پیشنهاد کرد که ابتدا ناهار بخوریم تا “مغزمان بهتر کار کند”. تا آن روز فکر می‌کردم که مطالعه و درس خواندن و تجربه کردن و تمرین تحلیل‌گری، می‌توانند کمک کنند که مغزمان بهتر کار کند. اما به هر حال، اهمیت قند و اکسیژن و مواد غذایی را هم نمی‌شد انکار کرد. مراسم غذا خوردن آغاز شد. به طرز شگفت انگیزی طولانی و کند و خسته کننده نظر می‌رسید. آن هم برای من که از غذا خوردن لذت نمی‌برم و آن را جزو کارکردهای سطح پایین انسان می‌دانم. چیزی شبیه دستشویی رفتن. منظورم از کارکرد سطح پایین، این نیست که چیز بدی […]

yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser