دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

در جستجوی قطعیت: یک انسان و دو ساعت

دوستی ایمیل زده بود که:

تو که ظاهراً تجربه محیط های داخل و خارج ایران را داری و در صحبتهایت هم که از از ملاصدرا تا شریعتی و از علامه جعفری تا نیچه و دکارت مثال میزنی. می‌توانی یک جمع‌بندی از نگاه و نگرشی که امروز به دنیا داری ارائه دهی؟

هر چه فکر کردم دیدم نمیدانم چه بگویم. فقط جمله ای از «لی سگال» به خاطرم آمد:

کسی که یک ساعت به دست دارد، مطمئن و دقیق میداند ساعت چند است، اما کسی که دو ساعت بر دست دارد، هرگز زمان واقعی را نمیداند!

 

پی نوشت: این مربوط به دو سال قبل است. امروز اصلاً حرفی را که در آن روز زدم قبول ندارم. فکر می‌کنم کسی که یک ساعت دارد “فکر میکند” که می داند ساعت چند است.

اما به هر حال، چون خودم یادم رفته بود که این را نوشته‌ام. آن مطلب را بالا آوردم تا دوباره پیش چشمم باشد و البته خودم را بترسانم از روزی که حرف و باور دو سال قبلم را بخوانم و با اطمینان، احساس کنم که هیچ توسعه و تکمیل و تغییر و تعمیقی در آن ایجاد نشده. آن روز، می‌فهمم مرده‌ام. اگر چه در دنیا مرده‌ی متحرک چندان کم نیست و معمولاً توقف در فهم جهان اطراف را، از مصداق‌های مرگ مغزی قلمداد نمی‌کنند.

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


48 نظر بر روی پست “در جستجوی قطعیت: یک انسان و دو ساعت

  • محسن گفت:

    شاید بهتر باشد “علاوه” بر توجه به عدم قطعیت موجود، به موضوع نسبی بودن “مقدار عدم قطعیت” نیز توجه شود. برای روشن شدن منظورم فرض کنید که در این لحظه تصمیم می‌گیرید که یک ساختمان بسازید، در این زمان مقدار عدم قطعیت بسیار بالا است و تقریباً هیچ چیز در مورد نوع، شکل, مصالح، مبلغ، زمان انجام کار و … مشخص نیست و به تدریج که در زمان، طراحی و ساخت به پیش می‌رویم با شفاف شدن موضوع، مقدار عدم قطعیت کاهش می‌یابد.

  • حجت ایمانی گفت:

    یه زمانی وقتی دبیرستانی بودم با یک دوستم همیشه در مورد این حرف میزدیم که ما میخایم «حقیقت» رو بفهمیم.
    یکی از ویژگی های اصلی اون روزام این بود که با دیدن آدمایی که راجع به چیزی (حتی یه مساله خیلی کوچیک) نظر قطعی میدادن واقعا عصبانی میشدم! وااقعا برام عجیب بود که آدما به قبول یک «باور» رضایت دادن! من حس میکردم که هر نظری که تا بحال هرکسی راجع به عالم داده همزمان قابل قبول و غیرقابل قبوله! بستگی داره از چه زاویه ای بهش نگاه کنی! دیندارا راست میگن اگه از دریچه نگاه اونها به دنیا نگاه کنی و دروغ میگن اگه از دریچه نگاه بی دینا به دنیا نگاه کنی! بی دینا هم راست میگن اگه از دریچه بی دینی به دنیا نگاه کنی و اشتباه میکنن اگه به روش دیندارا فکر کنی! همجنس بازها درست فکر میکنن! مخالفای همجنس بازی هم درست فکر میکنن! توی این چهار پنج سالی که گذشته همیشه از اینکه هنوز هیچ چیزی رو به قطعیت قبول ندارم ناراحت بودم و اذیت میشدم! این سالها هرکسی راجب هرموضوعی ازم قضاوت میخواست میگفتم نمیدونم! هر دوتاشون راست میگن! و اگه میپرسید نظر خودت چیه؟ میگفتم من تنها چیزی که تو دنیا قبول دارم اصل عدم قطعیت هایزنبرگه (البته متن این اصل رو دقیق نمیدونستم تا اینکه امروز خوندن یکی از کامنتای همین متن که اسم اصل رو آورده بود ترقیبم کرد برم دقیق بخونم که دقیقا چی میگه آقای هایزنبرگ. اما منظور من از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ این بود: در دنیا هیچی قطعی نیست!)
    امروز حس میکنم آدمایی که به یک چیزی «باور دارن» هم یروزی مث من بودن. فقط بعد یه مدت دیگه تسلیم شدن! وقتی یه عالمه تفکر دیدن که همشون در عین تضاد با هم قابل پذیرشن پیش خودشون گفتن بیخیال دیگه همشون مث همن! بزا یکیشونو قبول کنیم! درست مث آدمی که میره یه گوشی بخره و آخر سر از گشتن بین یه عالمه گوشی که همشون خوبن خسته میشه و میگه اوکی بابا یکیشو برمیدارم دیگه! همشون مث همن!
    پریروز یکی از دوستام هم مسلمون شد! گفت من دیگه تسلیم شدم! خدا من نمیفهمم! هرچی تو میگی همون! من تسلیمم!!!!

  • سمیرا کرمی راد گفت:

    بنظرم بشر همیشه توی فضایی از مه گام برداشته
    هر کتابی که می خونیم یا هر چیزی که یاد می گیریم مثله چراغ مه شکن فقط تا چند قدمی رو روشن تر جلوه می ده ، این لزوما به معنای گام برداشتن توی مسیر درست نیست اما نمی تونیم منکر این واقغیت بشیم که این نور کم جان از بسیاری از سقوط ها جلوگیری نکرده .

  • حامد صیادی گفت:

    شاید بش تفاوت بین دانش و خرد به یک ساعت و دوساعت مربوط کرد. دانش یک کمیت و قابل سنجش اما خرد یک کیفیت که یکبار رخ میده بقولی دوزاری طرف میوفته. خیلی از ما ممکنه “دانش”مند باشیم ولی لزوما “خرد”مند نیستیم. به نظرم تعبیر یک ساعت رسیدن به خرد.

  • مریم گفت:

    به نظرم حتی وقتیکه فقط یک ساعت دارید باز هم امکان این هست که زمان درست رو ندانید..شاید در لحظه بشود به یقین رسید .اما تجربه معمولا راه جدید و ایده جدید با خود به ارمغان میاورد..قطعیت در لحظه مثل نگاه از درون به یک مجموعه کلان هست ولی هنگامیکه نگاه از بیرون به مجموعه و لحظها میشود قطعیت کمرنگ میشود یا بهتر بگم دچار نسبیت میشود

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser