دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

من محمدرضا شعبانعلی هستم! نه کمتر. نه بیشتر!

همیشه، قبل از شروع  برنامه تلویزیونی یا رادیویی، توضیحات ثابتی رو تکرار می‌کنم. به مجری توضیح می‌دهم که: من دکتر نیستم! علاقه‌ای هم ندارم که باشم. درس مهندسی خوانده‌ام. ضمناً چه دکتر چه مهندس، لطفاً من را با این عناوین صدا نکنید.

من پدر و مادر دارم و آنها در هنگام تولد برایم نام انتخاب کرده‌اند. “شناسنامه” دارم.  به خاطر احساس خوبی که به پدر و مادرم دارم، دوست دارم نامی را که برایم انتخاب کرده‌اند،‌ اینجا و همه جا بشنوم. بنابراین لازم نیست مدرک دانشگاهی من را به جای نام کوچکم به کار ببرید. من “محمدرضا شعبانعلی” هستم. نه “مهندس شعبانعلی” و نه “دکتر شعبانعلی”.

وزارت علوم در قد و قواره‌ای نیست که به جای پدر و مادرم، نام کوچک من را تعیین کند. ضمن اینکه من ۳۶ سال زندگی کرده‌ام و زحمت کشیده‌ام و مطالعه کرده‌ام و درس خوانده‌ام. چهار سال یا شش سال دانشگاه، مقطع بسیار کوچک و کم‌ارزشی از سی سال دانش آموختن من بوده و هست. چرا باید آن را پررنگ کنم؟

همه این توضیحات را می‌دهم و البته گاهی باز هم به اشتباه این عناوین را به کار می‌برند. دیروز با مجری برنامه ایران شهر محسن آزادی عزیز (که یک دوستِ دوست‌داشتنی است) کلی سر این ماجرا شوخی کردیم. یکی از بچه‌های پشت صحنه که حساسیت من را به این عناوین و خصوصاً عنوان دکتر دید، بعد از برنامه برای من کلیپ شعر خواندن اسماعیل امینی در برنامه خندوانه را فرستاد. گفتم برای شما هم بگذارم.

به امید روزی که دکترهای ما، هویت خود را فراتر از مدرک تحصیلشان بدانند و مهندس‌های ما اعتبار علمی خود را از دستاوردهای خویش کسب کنند و نه عنوان مهندسی.

و خود دکتر خوانده‌ها، از اینکه یک مقاله علمی معتبر هم ندارند و یک مقاله انگلیسی تحقیقی را هم نمی‌توانند از سر تا ته بخوانند، شرم کنند و با پذیرش واقعیت خویش، از زندان هویت سازی رها شوند و به دامن جامعه بازگردند.

ما در پشت درب‌های زندانی که از دروغ ساخته‌اند، در انتظار آزادیشان می‌مانیم. این کار دشوار نیست. یک تصمیم و اراده محکم می‌خواهد. همین!

لینک دانلود کلیپ دکتربازی – اسماعیل امینی و رامبد جوان

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


77 نظر بر روی پست “من محمدرضا شعبانعلی هستم! نه کمتر. نه بیشتر!

  • Shirazi گفت:

    سلام بر دوست و همدم دور از دسترس خودم
    مدتهاى زيادى ست وقتى از همه جا خسته و بريدم به نوشته هاى شما پنآه ميارم بنظر من اين محمد رضا بينظيره بينظيييير
    دوستون دارم و براتون آرزوى سلامتى و طول عمر دارم

  • ارسلان گفت:

    برای من محمد رضای شعبانلی هستی، نه کمتر نه بیشتر، لطفا همون محمد رضای شعبانعلی باش، زیبا، ساده و دوست داشتنی.

  • لیلا رضایی گفت:

    یه سوال برام پیش اومده که چرا باید نظرات ما رو شما تایید کنین! مگه چقد وقت دارین! مگه ما چه چیز بدی میتونم بگیم!

  • ساسان گفت:

    محمد رضای عزیز .در دل ما جا داری

  • پريا گفت:

    سلام استاد من اكثرروزنوشته هاتونو مي خونم تاثيرعجيبي روم گذاشته طرزفكرم نسبت به همه دنياتغييركرده جملات انستاگرامتونو ميخونم واونارويادداشت مي كنم من بعضي ازحرفاتونو نمي فهمم البته بعضي ازاوناروباگذشت زمان متوجه ميشم من ۱۲سالمه

  • سعید رضوی گفت:

    سلام و وقت بخیر
    برای من قرار دادن پیشوند عادت شده اما به احترام بزرگی شما بدون پیشوند می نویسم،کاش روزی سعادت ملاقات شما را به دست بیارم
    محمد رضا شعبانعلی بدون اغراق میگم خیلی بزرگی،دوست دارم

  • رضا گفت:

    محمدرضا یکی از معلم های دوره دبیرستان تان، که در یکی از یادداشت ها به ایشان اشاره کرده بودید آقای میثاق هستند. من تقریبا همه نوشته های شما و برنامه های آقای میثاق را دیده ام. ایشان از سال ۸۸ تا ۹۲ که هر هفته برنامه اردیبهشت شبکه چهار بودند همیشه به مجری ها تاکید داشتند که بهشون نگن دکتر، حتی در زیرنویس معرفی کارشناس برنامه هم فقط اسمشون رو می نوشتند نه عنوان دکتر را. بعدها که با ایشون بیشتر آشنا شدم فهمیدم از کانادا فوق دکتری روانشناسی گرفته اند ولی مثل شما اصرار عجیبی دارن که از لفظ دکتر براشون استفاده نکنند.

    یکی از چیزهای دیگری که همیشه میگفتند این بود که ای کاش روزی برسد که صفت آدم ها بشه عنوانشون و محمد امین را مثال میزدند.

    وقتی دیدگاه های شما را با ایشان مقایسه میکنم مشترکات زیادی را در آن پیدا میکنم و چقدر خوشحالم که میبینم شاگرد یک معلم از خودش فراتر رفته.

  • هادی گفت:

    سلام و خسته نباشید
    نمیدونستم این پیغام رو کجا بگذارم به همین دلیل اینجا نوشتم با تشکر از فایهای خیلی خوب و آموزنده که تهیه کردید من هر روز با صدای شما زندگی میکنم خیلی خوشحالم که با شما و سایت شما اشنا شدم خیلی چیزها دارم از شما یاد میگیرم .
    شما دید من رو نسبت به ایران و ایرانی عوض کردید. شما دید من را نسبت به سایتهای فارسی زبان عوض کردید . برایتان آرزوی موفقیت های بیشتر و سلامتی میکنم .انشاالله که هزار سال عمر کنیدددددد که واقعا این مملکت و همه ما به وجود شما تشنه هستیم.

    سپاسگزارم.

  • زهیر حیدری گفت:

    هم صحبت هاتون و هم کلیپ خیلی جالب بود.
    خیلی ممنون

  • ندا گفت:

    با سلام
    مثل همیشه عالی بود
    منم هیچ وقت لذتی که در گفتن اسم کوچکم از طرف مقابل هست رو با هیچ چیز دیگه ای عوض نمیکنم.
    محمدرضا شما تنها کسی هستی که من همیشه با اسم کوچیک از اون جلوی دوستام یاد میکنم

  • majid omidalah گفت:

    سلام
    خیلی هم خوب
    محمد رضا هم میتونه نظر خودش رو داشته باشه
    میتونم نظر بدم اما نمیخوام چون نگاه خودت رو مطرح کردی و خاص هست
    و کلا
    اینجا هم متعلق به شماس
    یعنی کلش واس شماس
    یعنی روزنوشته هاشم واس شماس

  • داود گفت:

    محمد رضا همیشه گفتی که سیستم آموزشی توی ایران و خیلی جاهای دیگه دنیا ایراد داره، منم وقتی با خودم فکر میکنم میبینم کاملا درست میگی، و همیشه از مدرک های دانشگاهی انتقاد کردی و ادامه تحصیل بدون داشتن هدف مشخص رو مخالفت کردی، با خودم فکر کردم دیدم اینم درست میگی، ولی یه مساله ای که من هیچ وقت جواب مشخصی براش پیدا نکردم این هستش که حالا فرض کن توی کنکور کارشناسی و ارشد که شریف قبول شدی، رتبه خوبی به دست نمیاوردی، و به جای تهران، زاهدان قبول میشدی، اون موقع بازم میتونستی به شرایطی که الان داری دست پیدا کنی؟ یا اصلا فرض کن اصلا درس نمی خوندی و بعد از کنکور میرفتی یه مهارتی یاد بگیری، به نظرت بازم میتونستی دغدغه های الانو داشته باشی؟
    محمدرضا همه اینا رو گفتم تا به این جمله برسم که، همونطور که خودت گفتی درسته دانشگاه و مدرکش هیچ ارزشی نداره، ولی باعث میشه که با ادم هایی معاشرت کنی که دغدغه های تو رو دارن و باعث رشدت میشن، البته اینو قبلا هم خودت گفته بودی که یادگیری در حاشیه اتفاق میوفته، خلاصه اینکه خواستم بگم دانشگاه و مدرک گرفتن شاید یه خوبی داشته باشه و اون هم آشنا شدن با ادم هایی هستش که شاید خیلی سخت تر توی محیط بیرون بتونی پیداشون کنی،

  • سارا گفت:

    شما امروزه اینقدر شخصیتتون محبوب و والا و علمی و اخلاقیه که هیچ واژه ای بجز محمدرضای عزیز در وصفتون نمی گنجه….

  • میثم گفت:

    درود بر تو و همکارانت
    خدا قوت

    آفرین و احسنت بر این شعور و فهم و تفکر چه زیبا گفتی و می گویی و امیدوارم باز بشنویم و نظر بدهیم.
    بنظرم ما همه برای یک هدف اینجاییم و اون راه رسیدن به کمال و درک زیبایی های پروردگار هستی است.

  • هادی مسلم پور گفت:

    دکتر بودن سواد نمی آورد مطالعه و خوش فکری است که سواد می آورد به هر حال مدرک در جامعه برای به دست آوردن موقعیت های شغلی لازم است

  • مجیبه گفت:

    محمدرضا حضورت تو برنامه ایران شهر خصوصا که زنده هم هس برا من و دوستان خوب قبیله ام که هنوز فرصتش پیش نیومده شما رو از نزدیک ببینیم مثه هدیه اس، چون لحن و صدات از رادیو مذاکره رو در ذهن دارم و موقع خوندن روزنوشته ها هم تصورش میکنم وقتی توی برنامه صحبت میکنی بازم حس میکنم تو روزنوشته ها دارم مطلب میخونم و خلاصه اینکه کلی کیف میبرم و البته از صحبت هات هم استفاده، مهندس گفتن آقای مجری و محسن گفتن شما هم که بماند ☺
    و اینکه چه خوبه نسبت به اسمت حس خوبی داشته باشی…

  • ترانه گفت:

    کاش همه به چنین درکی برسند محمدرضا جان
    بعضی برای اثبات وجود و یا سرپوش نهادن بر عقده حقارت شون، در ارتباطات شفاهی و مکتوب خودشون رو این طور معرفی می کنند: من دکتر / مهندس ………….. فلانی هستم.

  • رضا گفت:

    خيلی دلنشين بود 🙂 ممنون از شما و جناب امينی عزيز

  • معصومه گفت:

    جناب آقای محمدرضا شعبانعلی
    مدتی که در جمع شاگردان شما هستم
    بسیار آموخته ام و به دوستان زیادی هم سایت شما را معرفی کرده ام

    برایتان آرزوی سلامتی دارم.

  • آرش گفت:

    با سلام
    اولا که من هم چپ دست هستم و به خودم و دیگر چپ دستان بعد از چند روز تاخیر تبریک می گم. شاید اینم یه جور برند یا برچسبه اما من بهش باور دارم.
    ابتدا به ساکن نظر من اینه که کلن سیستم آموزشی ما غلطه و بالاتر از اون کلن سیستم های آموزشی چون یک قالب و فرم ثابت برای همه ارایه می کنن خلاقیت و نوآوری یه آدما رو از بین می برن و دلم می خواست خودم برای بچه های آینده به گونه دیگری عمل کنم.
    اما نقدی که من بر مطلب بالا دارم اینه که ما متاسفانه یه عادت بد داریم همه چیزو صفر و صد می بینیم و در نوشته بالا هم این عادت تکرار شده.
    جناب مهندس شعبانعلی عزیز، شما اگر یک مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه شریف گرفته اید مسلما برای بدست آوردنش ۱۲ سال درس خوندین که دیپلم گرفتید بعد تلاش کردید که در یک دانشگاه خوب قبول شدید و ۴ سال دیگه تلاش کردید و پس از اون رتبه یک ارشدم آوردین. آیا اینا ارزش نداره؟ آیا کسی که می دونه با کسی که نمی دونه برابره؟ کسی که زحمت کشیده، بیشتر زحمت کشیده با کسی که بی خیال و بی برنامه بوده برابره؟
    من برای مدرکم زحمت کشیدم و برام با ارزشه و ضمن اینکه با مدرکم هم هویت نشدم از اینکه مهندس یا دکتر خطابم کنند به هیچ عنوان موضع تدافعی نمی گیرم بلکه بدون خودستایی و غرور ازش استقبالم می کنم و برای دیگرانی هم که تحصیل کرده هستند احترام بیشتری قایلم.

  • مجيد گفت:

    من معمولا براي افراد غريبه اي كه اخلاقياتش رو خوب نميشناسم، از اين دست عناوين (مهندس، دكتر، حاجي و سيد و…) استفاده ميكنم. البته كه اين بيشتر به حس شوخ طبعي من برميگرده. البته بقيه هم همين رفتار رو ميكنن كه نمي دون از روي شوخ طبعي يا از روي تحميق آدما. مثلا يكبار با همسرم در يك خيابان رد ميشديم، يه بنده خدا گفت: ببخشيد مهندس مياي يه كمك بدي ماشين رو حول بدم!!! به خانمم گفتم خوب منو شناخته ها 🙂
    البته يه عده اي از اين روش براي سو استفاده از افراد زياده روي هم ميكنن. مثلا دوم: يه مديرداشتيم، ميخواست خدماتي شركت رو صدا كنه ميگفت: مهدس جان يه چاي براي من و ميهمانم مياري !؟! البته در عمل خدماتي ما از هممون مهندس تره…
    خارج از شوخي: بعضي وقتها كه بحث جدي ميشه به بقيه ميگم: اعتبار علمي مدرك ليسانس ماكزيمم ۴ ساله. من كه نزديك ۱۵ ساله فارق التحصيل شدم كه ديگه نميتونم ادعاي مندسي تئوري بكنم، مگر در عمل وانجام با كبفبت به كار …

  • الهه غیثی گفت:

    عالی بود.وای از این فریم های ذهنی که اکثر اطرهفیان کمبودهاشون رو باهاش جبران می کنن , ای کاش فقط دکتری بود , من مهندس فلانی هستم ,پسرم نخبه اس, من شریف ام ( صنعتی شریف) یا تهرانیم ( دانشگاه تهرانی). هر کسی اگه ذره ای فکر کنه متوجه میشه که این خود شخصیت و افکار و عزت نفسش هست که بهش هویت میده نه این القاب و اسم ها که دانشی رو تضمین نمی کنه.

  • ساسان رهبری گفت:

    به امید روزی که دکترهای ما، هویت خود را فراتر از مدرک تحصیلشان بدانند و مهندس‌های ما اعتبار علمی خود را از دستاوردهای خویش کسب کنند و نه عنوان مهندسی.

    و خود دکتر خوانده‌ها، از اینکه یک مقاله علمی معتبر هم ندارند و یک مقاله انگلیسی تحقیقی را هم نمی‌توانند از سر تا ته بخوانند، شرم کنند و با پذیرش واقعیت خویش، از زندان هویت سازی رها شوند و به دامن جامعه بازگردند.

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser