دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

مرز در عقل و جنون باریک است…

در تاریخ روانشناسی یکی از کسانی که همیشه مورد علاقه من بوده دیوید روزن هان (David Rosenhan) است. او از افراد مطرح مکتبی است که این روزها به نام «ضد روان درمانی» شناخته میشود. او در هاروارد و استنفورد و پرینستون تدریس کرده و تجربیات ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشته است. امیدوارم خواندن تجربه زیر برای شما الهام بخش باشد:

روزن هان، معتقد بود که عمده برخوردهای روان درمانی مبتنی بر گفته های بیماران و نه نشانه های رفتاری آنان است و این نحوه تحلیل می تواند آکنده از خطا باشد. او هشت نفر زن و مرد را در ایالت های مختلف به عنوان «شبه بیمار» انتخاب کرد و آنها را به بیمارستان های روانی فرستاد و از آنها خواست خودشان با بیمارستان تماس بگیرند و خودشان به تنهایی به دیدار پزشک بروند و ضمن برخورد کاملاً متعادل و معرفی درست سوابق کاری خود بگویند که «صداهای مبهمی را در ذهن خود میشنوند». کلیه مراجعه کنندگان به عنوان بیمار اسکیزوفرنی شناخته و بلافاصله بستری شدند. به طور متوسط هر یک از آنها ۱۹ روز بستری بود. در تمام این مدت، این «شبه بیماران» در حال نوشتن گزارش از نحوه برخورد پزشکان و پرستاران بودند تا اطلاعات تکمیلی مورد نیاز تحقیق روزن هان، تأمین شود.

جالب اینجاست که پزشکان به طور متوسط روزانه ۷ دقیقه برای هر یک از اینها وقت می گذاشتند و در گزارش روزانه خود به بیمارستان مینوشتند: «بیمار در حال مکتوب کردن توهمات ذهنی خود مشاهده شد…».

جالب اینجاست که تنها کسانی که تشخیص دادند این افراد سالمند، دیوانگان بستری شده در بیمارستان بودند که دائماً میگفتند: «راستش را بگویید. شما مثل ما دیوانه نیستید. شما دائماً گزارش می نویسید. نکند برای روزنامه یا مجله ای کار میکنید؟ با ما صادق باشید!»

روزن هان بسیار هوشمند بود و پس از جنجالهای ناشی از تحقیقش، اعلام کرد که طی ماه های آینده، تعداد بیشتری «بیمارنما» را به بیمارستان ها خواهد فرستاد و از پزشکان خواست تمام تلاش خود را برای تشخیص بیمار و بیمارنما به کار بگیرند. او در واقع هیچ کسی را به بیمارستان ها نفرستاد و طی آن مدت ۱۲۳ بیمار واقعی به بیمارستان ها مراجعه کردند. ۴۱ نفر از این بیماران واقعی، «بیمار دروغین» تشخیص داده شدند!

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


73 نظر بر روی پست “مرز در عقل و جنون باریک است…

  • آفاق رحمانی گفت:

    یکی از تجارب شخصی من در حیطه شغلی، مجاب کردن مادران و بانوان نیازمند به مشاوره تخصصی به علت مشکلات روانی و عاطفی ناشی از تغییرات بالانس هورمونی و افزایش سن اونها و تغییر و تحول در رشد فرزندان و توقعات همسرانشون است که به صرف نوع شغلم، باید پیگیر روند درمان اونها پس از ویزیت هرچه سریعتر روانشناسی باشم. اکثرا با نتیجه ای که مشابه تشخیص غیرتخصصی من هستند بازگشته و کما بیش مشکلاتشون ادامه پیدا میکنه! مراکز مشاوره ای تغییر کرد و سعی شد از دادن هرنوع اظهارنظر پیش از مشاوره خودداری بشه، گاها مجبور به ارجاع نزد چندین مشاور متخصص همزمان بودیم، ولی بهبودی حاصل نمیشد. طی یک آمارگیری که ابتدا بشکل figour out و سپس خیلی جدی انجام شد متوجه شدیم متاسفانه یک سوم این افراد به انواع سرطانها و یک سوم دیگه به مشکلات حادتر رفتاری و بروز علایم بیمارگون جدی تر و مراجعات مکرر به انواع قسمتهای بیمارستانی مبتلا شده، یک پنجم به قصد خودکشی اقداماتی انجام داده بودند و در طی یکسال دو نفر هم بر اثر جراحات وارده درگذشتند.
    انتخاب راهکرد مناسب در شرایطی که صلاحیت قانونی در شغلی موجود نیست عاملی بود که هم آزاردهنده و هم بازدارنده بود.
    در نشست هاییکه با این نوع مددجویان داشتیم سعی شد فرصت بیشتری بهشون اختصاص بدیم و شنونده بهتری و البته مستمع ساکتی! برای اونها باشیم، بعد از چند جلسه بین این بانوان متوجه استعدادهایی شدیم که باورش کمی عجیب بود. سعی شد به نکات مثبت پیشنهادی خود این افراد بها داده بشه، مثلا: به ورزش شنا خیلی علاقمندم! ما:چه خوب! اتفاقا دوستی دارم که مربی شناست و دنبال خانمی در رده سنی و فیزیک شما میگرده، اگر موافق باشید شما را بهش معرفی کنم! و از ایندست کارها.
    به لطف این نوع برخورد از تعداد این بانوان در مسیرهای خودکشی کاسته شده، برخی ما رو حتی زمان بستری در سایر بخشها از مسوولان بخشها تقاضا میکنند تا”موضوع مهمی” را با ما مطرح کنند! و البته درخواستشون هم پذیرفته میشه.
    شاید اگر تخصصی در علم روانشناسی داشتم بهتر میتونستم جملاتم را جمع بندی کنم ولی علیه الحال، به این نتیجه شخصی رسیدم که یادگیری فنون خوب شنیدن و بها دادن به استعدادهای خاص همه افراد میتونه روندی بهینه ساز در روابط اجتماعی ما باشه و چه بسا ریشه بسیاری از مشکلات جسمی، عدم آرامش، باورهای شخصی و نداشتن تکیه گاههای عاطفیست، مشکلاتی که به واسطه تضعیف فرهنگهای سنتی در کسب این گزینه ها و نبودن آموزش کافی و بستر درک عمیق فرهنگ متجدد امروزی بسیاری از افراد را حتی با ضریب هوش بالا در تونلی سیاه بین ایندو مرز قرار داده که حتی در بهترین شرایط و امکان خروج از اون بی شک همراه با لکه ها و آثاری مشهود خواهد بود که متاسفانه به انواع انگها و لقبهای نامطلوب اجتماعی منجر میشه. متشکرم از حوصله تهیه کنندگان و خواننده محترم متن.

  • امیر محمد گفت:

    من هم تجربه این موضوع رو داشتم. روانپزشکی که انواع داروها رو نه به صورت مقطعی، بلکه به صورت همزمان رو من تجزبه کرد و آدم سرشناسی هم بود. زمانی هم که ازش خواستم قطعشون کنه مخالفت کرد و من خودم اینکارو کردم. چیزی که آخر دو سال واسم موند چند میلیون خرج دارو و ویزیت ایشون بود.

  • حجت گفت:

    جنون هم حالتی از عقله

  • فردوس گفت:

    سلام محمد رضاي عزيز ،
    اميدوارم همه با بيمار نماها مواجه بشيم ، قابل حله، با سالم نماها چه كنيم ؟؟؟

    • سارا گفت:

      یاد فیلم بسیار زیبای One Flew Over the Cuckoo’s Nest با بازی فوق العاده جک نیکلسون افتادم….

      • مجید گفت:

        خیلی برام جالب بود چون من پیغام شما رو ندیده بودم ولی یاد “مک مورفی” افتادم بعد پیغام شما رو پایین صفحه دیدم لذت بردم از اینکه با خانمی با اطلاعات شما اشنا شدم خوشحالم

  • مهران فرجزاده گفت:

    سپاس محمدرضای عزیز

  • س.آرا گفت:

    این نوشته بیشتر به جای اینکه مرا به فکر فرو ببرد، در ترس انداخت، شاید کار درستی نباشد یک دستاورد رو به همه اتفاقات زندگی تعمیم داد، اما اگر همه چی اینقدر مرزش باریک باشد؟

  • احمد گفت:

    س. خوشحال میشم نقد شما رو راجع به حادثه اسید پاشی بخونم.

  • ladan گفت:

    تماشای فیلم جذاب her به کارگردانی اسپایک جونز رو به شما پیشنهاد میدم که درباره عشق مجازیه..
    بازی دلنشین بازیگر اصلی_خواکین فونیکس_ شاید بهت راهکاری مردونه بده که تو اظهار نظرهای گذرای
    ادم های دور و اطرافت پیدا نکنی..

  • علیرضا گفت:

    دوستان من دچار یک عشق مجازی شده ام کسی می تونه منو کمک کنه . اینجا کسی روانشناس هست؟

    • امیر محمد گفت:

      من روانشناس نیستم. ولی توصیه اونها اینه که عشقت رو سریعتر وارد دنیای واقعی کن و نذار اونجا بمونه. اینجوری خیلی چیزا واست روشن میشه. که میخوای ادامه بدی یا نه؟

  • il@ گفت:

    سلام
    معمولا از سمتي سقوط ميكنيم كه به آن تكيه كرده ايم.
    دوستاي خوب اگه تمايل داريد اين فيلم رو ببينيد:side effects به كارگرداني استيون سودربرگ.

  • فهیمه گفت:

    عین این اتفاق برای من یه بار در بیمارستان افتاد که همین جواب رو دریافت کردم از بستری شدگان
    جالب اینجاست که تنها کسانی که تشخیص دادند این افراد سالمند، دیوانگان بستری شده در بیمارستان بودند که دائماً میگفتند: «راستش را بگویید. شما مثل ما دیوانه نیستید. شما دائماً گزارش می نویسید. نکند برای روزنامه یا مجله ای کار میکنید؟ با ما صادق باشید!»

  • احمد احمدی گفت:

    دوستی داشتم که سال آخر کارشناسی بود و با من هم خانه شده بود
    یک سال بود که مادرش از دنیا رفته بود و باعث افسرده شدن اون شده بود به طوری که موهاش ریخت و دیگه می خواست ترک تحصیل کنه. کنکور ارشدش هم بیخیال شده بود.
    پیش روانپزشک و روان شناس می رفت اونها براش دارو تجویز می کردن و هیچ تقییری در دوستم دیده نمی شد.
    من وقتی اوضاع رو دیدم دیگه نزاشتم پیش دکتر بره و دارو هاشم دور ریختم و با اطلاعاتی که خودم داشتم و مطالعه کرده بودم کمکش کردم خودم هم مطالعات جدیدی روهم شروع کردم تا بتونم بهتر کمکش کنم
    خلاصه دوستم دارو هاشو کنار گذاشت
    کنکور ارشد با رتبه خوبی قبول شد (نانو شیمی )
    موهاش شروع به رشد کرد
    و تونست با مسائل خودش کنار بیاد و رحیش برگشت.

    بعد از اون دوباره چند تجربه دیگرو هم داشتم که برام خیلی جالب بود.

  • فاطمه گفت:

    اضافه به کامنت قبلم:
    منظورم از شیرین بودنِ این جور ساختارشکنی ها، حسِ بچه گانه ی مچ گیری از جماعت روانشناسان نبود!
    _که تلاش در راه علم قابل تقدیر است و علمی که بشر به آن دست پیدا می کند، خیلی وقت ها در عین کارایی و راهگشا بودن و به درد بخور بودن، نواقصی دارد که آیندگان به آنها پی می برند و این نواقص، ذره ای از احترام و ارزشِ زحمت کشانِ آن علم،نمی کاهد همچنانکه آیندگان هم، پیشرفت های علمی و نقدهایشان را در ادامه ی تلاشِ گذشتگان استوار کرده اند، _

    منظورم هر گونه ساختارشکنی محترمانه در هر علمی بود ( غالبا علوم انسانی و پزشکی) که از ماهیت روح و روان آدمی پرده بردارد!

  • راحله گفت:

    سلام به همه عزيزان،دوست دارم در مورد تجربه خودم بنويسم.دوسال پيش به مطب مشاوره مراجعه كردم،وبا مشاور محترم مسئله پسرم كه نداشتن مديريت مالي وچند مسئله ساده ديگربود رادر ميان گذاشتم .ابتدا مسئله ام راتعريف كردم سپس راه حل خواستم .ايشون ابتدا تستي از من گرفت ،گفتند كه من استرس وكمي اضطراب دارم ،ودكتري كه اونجا حضور داشتند چند سؤال كردند وچند داروي قوي بهم دادند .
    حالا من كاري به حل مسئله ندارم اما جالبه اونروز يكي از روزهاي ماه رمضان بود وسحر خواب مونده بودم ،وساعت ٤/٥بعدازظهر گرم تابستون بود. همزمان با راه كارهاي ايشون براي پسرم داروهاروهم ميخوردم،اما شديدا حالم بد شد پس از دو روز به يك دكتر اعصاب مراجعه كردم ،وايشون من رو مجازبه مصرف داروها نكردند.
    خوبه از مشاورين روانشناس كمك گرفت اما انتخاب مشاور خيلي مهمه ،درضمن مشاورين محترم هركدام تخصص خاصي دارند ومجاز نيستند درهمه امور نظر بدهند ،مثلا يك مشاور نميتونه هم درمورد ترك اعتياد كمك كنه هم مشاوره ازدواج بده هم مشاوره تحصيلي

  • علی گفت:

    تفاوت میان “نبوغ” و “جنون” ، در “موفقیت” است.
    : جاناتان پرایس

  • فائزه گفت:

    شاید نظر من بدبینانه باشه اما خیلی از روانپزشک ها طبابت نمیکنند، بیزینس میکنند. خیلی هم طبیعی به نظر میرسد که تعداد افراد بیشتری را نیازمند به استفاده از بیزینس خود ببینند!! و شدیدتر از روانپزشکها این احساس رو در مورد تولیدکننده های دارو ی بیماران روانی دارم.
    و خلاصه به جا گفت: طبیبان جملگی خلق را رنجور میخواهند….
    تنها میتوان تاسف خورد!

  • مشاور گفت:

    این مطلب رو تو ویکی پدیا خوندم :
    یکی از بیماران دروغین گزارش کرد که پرستاری (که زن بود) در مقابل چندین بیمار مرد، دکمه‌های لباس خود را باز و به مرتب کردن لباس زیر خود اقدام کرد. وی قصد نداشت که کسی را تحریک کند، بلکه به طور ساده بیماران را به عنوان مرد و افراد واقعی نمی نگریست.

    اگر به جای بر چسب گزاری بر روی این شبه بیماران از گزارشی از وضعیت روانی آن‌ها استفاده می‌شد این اتفاقات نمی افتاد.

  • فاطمه گفت:

    هاها
    این جور ساختارشکنی ها خیلی شیرین اند هارهارهار
    این سایت واقعا حالم رو خوب می کنه
    متن تون فوق العاده بود، تشکر اساسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser