نمیدونم برای شما هم پیش اومده یا نه. اما آدم خیلی وقتها برمیگرده حرفهای خودش، نوشتههای خودش، فکرهای خودش، کارهای خودش رو مرور میکنه و زیاد پیش میاد که با خودمون میگیم: کاش این موضوع رو قبلاً میدونستم. کاش این مسئله رو قبلاً فهمیده بودم. کاش فلان کار رو زودتر میکردم. کاش این حرفی رو که به بقیه گفتم خودم هم انجام میدادم.
وقتی من نوشتههای قدیمی خودم رو مرور میکنم این حس رو خیلی زیاد تجربه میکنم. اکثر مطالبی که اینجا میگم و مینویسم بعد از اشتباهات متعدد و باختنهای زیاد و تصمیمهای نادرست و تلخ، یادگرفتم. به همین دلیل خیلی از اونها برای من، تداعی کننده تلخیها و سختیها هستند.
طی چند روز گذشته به لطف چند تا از بچهها یه سری از این حرفها رو جمع کردیم و یک فایل پی دی اف ازشون درست کردیم (فکر کنم خودشون تو کامنتها بنویسن). خواستم براشون اسم بگذارم. دیدم دیرآموختهها یک اسم مناسبه. چون هر کدومشون رو دیر آموختم و برای دیرآموختن اونها هزینه دادم.
البته منظورم از آموختن اینه که دیر درکشون کردم. وگرنه بسیاری از اونها انقدر ساده و بدیهی و تکراری هستند که به دلیل همین تکرار زیاد، آدم همیشه فکر میکنه اونها رو میدونه و بلده.
گفتم شاید برای شما هم مفید باشه و اگر بود طبیعتاً خوشحال میشم برای دوستانتون هم ارسالش کنید:
لینک دانلود فایل پی دی اف دیرآموختهها
[…] قول محمدرضا شعبانعلی در دیرآموختهها، “کیفیت و عمق یک رابطه را، تعداد سالهایی که از آن […]
[…] زمانی که در فایل دیرآموختههای آقای معلم، در مورد زندگی بر اساس «تعقیب رؤیاها» یا […]
[…] از PDF دیرآموختههای محمدرضاجان شعبانعلی […]
[…] یک: و باز هم دیرآموختهها و این عکس که شاید همهی جانِ کلامم […]
[…] یا به قول محمدرضا شعبانعلی در فایل دیرآموخته ها: […]
[…] یاد دیرآموختهها […]
[…] زمانی است که هر روز یک صفحه از فایل پی دی افی تحت عنوان دیر آموخته ها را مطالعه میکنم. هر صفحه عمدتاٌ شامل دو یا سه جمله […]
[…] زمانی است که هر روز یک صفحه از فایل پی دی افی تحت عنوان دیر آموخته ها را مطالعه میکنم. هر صفحه عمدتاٌ شامل دو یا سه جمله […]
[…] دانلود دیرآموخته های محمدرضا شعبانعلی […]
[…] (برگرفته از دیر آموخته ها- محمد رضا شعبانعلی) […]
سلام.
جناب شعبانعلی عزیز.
امروز به دنبال مدتی پریشانی فکر و خیال های متعدد، در بین آموخته ها و آموزانده هایم دنبال مطلبی بودم برای تغییر حال نامساعد خودم.
هر چه بیشتر گشتم ، بیشتر مطمئن شدم که انبوه نوشته هایی که در و دیوار همه جا را پر کرده اند، فقط برای این نوشته شده اند که دیوارها خالی نمانند.
تا اینکه به یاد این پست شما افتادم.
آمدم اینجا و حالم خوب شد.
به توصیه ی خودتان، این دیرآموخته ها را از طریق وبلاگم در اختیار دوستان دیگر قرارش دادم.
در وبلاگم نوشتم:
همین که ادعا نکرده «تاثیری شگرف بر زندگی ما خواهد گذاشت»، همین که فقط نوشته «شاید برای ما هم مفید باشد»، از نظر من یعنی مفید است.
ممنونم.
سایه تون پاینده.
به قول داود غفارزادگان:
سنگ آسیاب زمان باید بر سرت بچرخد تا بعضی حرف های ساده را بفهمی…
گمان نکن که فهمیدی.
نفمهیدی!
سلام محمدرضای عزیز
هر روز و هر بار که این نوشته ها رو میخونم، انگار چیزی ازشون نفهمیدم و وادارم میکنه دنبال جواب سوالایی که با خوندنشون برام پیش میاد برم…
ممنونم
محمدرضا منم یه جمله اضافه میکنم به حرفای قشنگت:
یادمان باشد، همه ما نسبت به هم بی سوادیم!
سلام جناب شعبانغلی
چند بار این جملات رو خوندم و عالی بود..مرسی
شاید.
شاید آدم ها با شکل نگاهشون رخماشونو فریاد بزنن.
اما وسعت و شرایطشون رو هرگز.
سلام به محمدرضا و شرکاء
خسته نباشد و خدا قوت
فایل رو دانلود کردم و به قسمت ۲۳ که رسیدم و خوندم احساس کردم
که نیاز به ویرایش داره خط اول.
در دیدگاه ها حس لیبرالی هست که دیدگاه زیبایی می سازه :”مهم ترین ویژگی یک مذلکره موفق ، ایجاد حس خوب در خود تو در بلند مدت است”. اینکه آدم در درجه ی اول باید تو خودش حس خوب داشته باشه تا بعد بتونه تو بقیه ی آدمای جامع حس خوب ایجاد کنه. مرسی معلم عزیز.
متن زیبای روی عکس , بسیار احساس بر انگیز است.
نتوانستم برای تحسین نکردن مقاومت کنم.