دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

سی و سه سال گذشت…

سی و سه سال گذشت…

ششم مهر ماه به دنیا آمدم. سال پنجاه و هشت.

اما پیامهای تبریک تولد یک ماهی است شروع شده. چون شناسنامه ام را ششم شهریور گرفته اند.

همراه اول، اولین تبریک را یک ماه قبل گفت به تاریخ رسمی.

بانک ها ادامه دادند.

بعد پیامهای فیس بوک شروع شد و بعد از آن پیامک های سایر دوستان.

پدر و مادرم میگویند یازده سال دیر به دنیا آمده ام. یازده سال در انتظار بچه دار شدن مانده اند و رنج برده اند…

این است که در این تاریخ،

به حکم تقویم، سی و سه ساله ام و

به حکم شناسنامه، سی و سه سال و یک ماه و

به حکم لحظه شماری والدینم، چهل و چهار ساله.

گاه در دلم، به پدر و مادرم میگویم:

کاش اینقدر شتابزده نبودید. کاش به جای یازده سال بیست و دو سال صبر میکردید. سی و سه سال یا چه میدانم چهل و چهار سال.

شاید من در دنیای بهتری به دنیا می آمدم.

دنیایی که هر روزش بدتر از دیروز نباشد.

دنیایی که دنیای محدودیت ها نباشد.

شاید دنیایی را میدیدم که آزادی، تنها دینش باشد و رفاه تنها ارزشش و آرامش تنها ثمرش.

دنیایی که در آن ایمان اگر هم هست، مایه نان نباشد…

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


81 نظر بر روی پست “سی و سه سال گذشت…

  • قهرمانی گفت:

    سلام جالبه جناب شعبانعلی از کجا میدونید که ۲۲یا۳۳یا۴۴یا… جهان بهتری از اونموقع تولد یا زمان شما خواهد بود تضمینی برای اینکه کی زمان خوبیه یا چندسال دیگه زمان خوبیه وجود نداره. با اینکه باتمام نوشته هاتون جون میگیرم این مطالبتون یه حس مشترک و شاید کمی نگرانی یا نمیدونم افسوس از زمانمون رو به من میده. انگار نمیخوام باور کنم که شمایی که ازتون واسه خودم اسطوره ساختم هم نگرانی هایی میتونید داشته باشید:-) 🙂 بقول دوستان باورهای کودوکانست که نتونیم یه چیزیو که اونطور هست بپذیریم. اما دوست هم ندارم از نوشته هاتون احساس کنم که شاید حالتون خوب نیست یا احساس بد دارید. انشاله هرجا هستید همیشه شاد و باانرژی باشید یا احساسهای مخصوص خودتونو داشته باشید نه احساسی که اذیت بشید ازش.

  • دیانا گفت:

    سلام. جالبه منم ششم مهر به دنیا اومدم اما ده سال بعد از شما.
    امروز اومدم اینجا برای دانلود قسمت جدید رادیو مذاکره که این پست رو دیدم. گفتم به این بهانه کامنت بذارم و تشکر کنم. از معدود فضاهای مجازی هست که واقعاً تحت تاثیرش قرار گرفتم و هر بار که میام چیزای جدیدی یاد می‌گیرم. هم اینجا هم گروه متمم همچنین سایت وب‌یاد.
    پیروز باشید.

  • باران گفت:

    امروز تولده منه…اما تولد رسمی یا همون شناسنامه ای که یادم میره ۲۵شهریور ماهه…نمیدونم چرا من باید چهار ماه بزرگتر از سن واقعیم میشدم و زودتر به مدرسه میرفتم…همیشه تو همه کارها عجله کردیم و فک میکنم عقب افتادم…و اون طور که باید باشم نیستم…جایگاهی که باید داشتم رو ندارم…

  • علی گفت:

    من چهار مهر به دنیا اومدم٬ اما شناسنامو همون تاریخ گرفتن. الان یه سالی از دنیا عقبم. که البته بعدا با پشت کنکور موندن شد دو سال و بعدتر با شش ساله کردن لیسانس شد ۴ سال٬ که هنوزم تموم نشده.

    آآآآه آدمها از دنیای شما سر به بیابان گذاشتن را دوست دارم

    • علی جان. من که شش مهر به دنیا اومدم و شناسنامه‌ام رو ۶ شهریور گرفتن الان فکر نمی‌کنم یک سال جلو باشم.
      گاهی فکر می‌کنم کلاً دنیا حرکت نمی‌کنه. نگاه کنی از زمان سقراط و افلاطون و ارسطو تا الان داریم یک حرف ثابت می‌زنیم.
      در شرایط اجتماعی کشور ما هم که جلو‌تر رفتن ما رو به جلو نمی‌بره (مثل حرکت رو ترد میل!) به نظرم اصلاً اوضاع بد نیست!

      • علی گفت:

        تشکر محمدرضاجان.

        یه چیزی بگم٬ نگاه که میکنم اینهمه آدم میان اینجا٬ این وبلاگ براشون مهمه٬ چک کردنش جز برنامه روزانه شون شده٬ صرفا به خاطر موفقیت‌های نویسنده این مطالب نیست٬ سهم عمده ش بنظر من همون «خیرخواهی» هست که در کلمه کلمه نوشته ها پیداست. این خیرخواهیه همه را جمع کرده اینجا٬ یه جورایی خونه امیدشون شده. میدونن که میتونن اینجا صادقانه کمک بگیرن٬ چیزی به داشته هاشون اضافه کنند٬ چیزی که از اصالت و اعتبارش خاطر جمعند نه اینکه تازه بخوان تجربه ش کنند که شاید به شکست منجر بشه. برای من که همینطوره.

        این اولین جواب شما به کامنتم هم خیلی برام خوشاینده٬ مثه یه اتفاق پررنگ تو زندگیم. ممنونم

        • علی جان.
          ممنونم از لطفت.

          شاید به نظر خیلی‌ها احمقانه یا ساده‌لوحانه بیاد.
          اما من تمام هستی رو در یک چیز می‌بینم.
          اون هم «به حداکثر رساندن حس خوب برای تمام انسانها»ست.
          می‌دونی چرا می‌گم تمام انسانها؟
          چون ممکنه من بتونم کاری بکنم که حس من رو ۵۰ واحد خوب کنه اما از حس خوب ۱۰۰ نفر دیگه هر کدوم ۵ واحد کم کنه که این یعنی من به کل هستی ۴۵۰ واحد حس بد دادم!

          من همیشه حس می‌کنم خدمت کردن یعنی همین.
          فکر می‌کنم تمام توصیه‌های ادیان برای همین حس خوب بوده و اینکه یاد بگیریم حس خوب تمام هستی رو به حس خوب کوتاه مدت خودمون ترجیح بدیم.
          فکر می‌کنم اگر پیامبر می‌گه کسی که روز رو صبح کنه و فکر دیگران نباشه مسلمان نیست یعنی همین.

          هیچ کاری رو نمی‌شناسم که مجموع حس بندگان خداوند در جهان رو خوب کنه و رد شده باشه.
          چنان که هیچ کاری رو نمی‌شناسم که دین یا عقل یا فلسفه تایید کنند و حال عمومی جهان رو بد کنه.

          من فکر ميکنم اگر مردم می‌آن اینجا یا هر جای دیگه، هدفشون حس خوب و دوستان خوبه چنانکه من هم با همین حس اینجا میام.
          چه کنیم که کسانی یافت می‌شوند که خود را متولیان رسمی بزرگان تاریخ و سنت ما می‌دانند اما چیزی که جیب‌ها و سفره‌هایشان را پر می‌کند، حس بد من و توست…

          • علی گفت:

            بله مرسی

            حس خوب 🙂 توصیف کامل همه ی اون جملاتی که من گفتم تو همین دو کلمه جا میگیره

            همینطور که حس خوب گرفتن شما از حس خوب دیگران نتیجه وضعی و دنیایی این تلاشهاتونه٬ ایشالله به پاداش اخروی‌ش هم میرسین.

            رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمود: هر كس یك نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجت های فراوان او را روا سازد كه كمترین آن بهشت باشد. «قرب الاسناد، ص ۱۱۹»

            امام كاظم – علیه السّلام – فرمود: همانا خدا را در زمین بندگانی است كه برای رفع نیازهای مردم می‌كوشند، اینان در روز قیامت (از عذاب)، در امان هستند. «بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۳۱۹»

            پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – فرمود: کسی که شب را به روز آورد و به امور مسلمانان رسیدگی نکند، پس از مسلمانان نیست و نیز هر که بشنود مردی از مسلمین فریاد رسی می خواهد و به او پاسخ ندهد، از مسلمین نیست. «الکافی، ج ۲، ص ۱۶۴»

            و
            .
            .
            .

          • Sarah گفت:

            سلام ، این دیدگاهتون منو یاد قانون ترمودینامیک انداخت! که: یک رخ داد طبیعی تا به بی نظمی دنیا اضافه نکند؛ رخ نخواهد داد!…

  • میترا گفت:

    تولدتان مبارک
    البته با تاخیر

  • حسين گفت:

    سلام
    اول تولدتون مبارك
    بعدشم خداروشكر ۱۱سال دير به دنيا اومدين چون حكمتي توي كارهاي خدا هست و شايدحكمتش اين باشه كه نسلي كه تقريبا هم سن شماست حضور يك آدم فعال رو حس كنه و و با ديدن فعاليت شما تلاش كنه خودش رو از نردبون زندگي بالا ببره

  • سارا.ر گفت:

    سلام با کلی تاخیر تولدتون مبارک، صمیمانه بهترینها رو براتون آرزو میکنم.

  • ipod گفت:

    راستی تولدتون مبارک در فصل خزان اما زیباترین فصل خدا

  • ipod گفت:

    چرا متولدین ماه مهر اینقدر به دنیای اطرافشون افکار نظرات دیدگاه ها و برخورد ها حساسند؟ادمهای بخصوصی هستند من مهر ماهیهای زیادی میشناسم که همشون تو این خصیصه مشترکند و این برای من عجیبه!!!!
    شایدم ربطی به ماه تولدشون نداشته باشه اما من این اشتراک پیدا کردم.

  • elena گفت:

    تولدتون مبارک باشه استاد خوبم 😉

  • م.ح گفت:

    سلام استاد
    کلامتون بسیار فصیح و شیواست. این جملتون قلبم رو تکون داد: دنیایی که در آن ایمان اگر هم هست، مایه نان نباشد.
    استاد تولدتون مبارک. امیدوارم قلبتون همواره سرشار باشه از ایمان به مسیری که طی می کنید.

  • ماهتاب گفت:

    تبریک عرض میکنم
    و خوشحالم که شما در همان زمان متولد شدید بدلیل اینکه من و امثال من بتونیم از وجود ارزشمندتون بهره بگیریم:)

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser