اخیراً فضای کامنتگذاری در قسمت روزنوشتههای سایت، مطلوب و رضایت بخش نیست و رفتارهایی مشاهده میشود که در شان مخاطبان این سایت نبوده و نیست. در حدی که چند هفته اخیر عملاً تصمیم گرفته شده که به هیچ کامنتی از طرف نویسندهی سایت پاسخ داده نشود. اما با توجه به اینکه پاسخگویی به سوالات معقول و نقدهای منطقی، وظیفهی نگارندهی سایت محسوب میشود، تصمیم گرفتیم به جای رفتار انفعالی و ترک گفتگو در قالب کامنتها، خط مشی مشخص برای تایید کامنتها در نظر بگیریم:
۱) جملات و عباراتی که فقط بر «تایید مقالات محمدرضا شعبانعلی» یا «تکذیب مقالات محمدرضا شعبانعلی» متمرکز شدهاند تایید نخواهند شد. اگر با نوشته همنظر هستید به جای ابراز لطفهای مختلف (که فضای سایت را به فضای تملق نزدیک کرده و میکند) کافی است زیر پست، از آیکون «لایک» استفاده نمایید. ما عمداً زیر پست علامت «دیسلایک» را نگذاشتهایم. از آنجا که برای نویسندهی روزنوشتهها، این نوشتهها «سلیقهی شخصی» هستند، صرف«مخالفت یک مخاطب با سلیقهی نویسنده» بازخورد ارزشمند و با اهمیتی محسوب نمیشود و کمکی به ارتقاء دانش یا نگرش نویسنده و بهبود جهتگیری مطالب نخواهد کرد. اگر کسی مخالفتی با «سلیقه یا تحلیل مطرح شده در مقالههای روزنوشته» دارد، این مخالفت زمانی ارزشآفرین خواهد بود که «تحلیل» یا «توضیح» کاملتری به دور از حرفهای کلی در قالب کامنت مطرح شود. بنابراین از این به بعد کامنتهایی از این نوع تایید نخواهند شد:
«من خیلی ممنونم از حرفی که مطرح کردید»
«موافقم»
«حرف دل ما را زدید»
«شما چقدر میفهمید و باسوادید»
«من عاشق شما و نوشتههای شما هستم!»
«این نوشته را قبول ندارم»
«فکر میکنم خیلی کلی بود باید دقیقتر تحلیل کنید»
«به نظرم در این نوشته جهت گیری وجود دارد»
«این حرف احمقانه است»
«مخالفم»
۲) استفاده از هویتهای مختلف توسط یک فرد واحد، از جمله نگرانیهای ماست. ما با استفاده از سه تکنولوژی مختلف، کاربران را ردیابی میکنیم و متوجه شدهایم که برخی رفتارهای بیمارگونه در سایت دیده میشود. به عنوان مثال فردی با نام الف کامنت میگذارد و با نام ب از خودش تعریف میکند. یا با نام الف کامنت میگذارد و با نام ج به آقا یا خانم ب که او را نقد کردهاند حمله و توهین میکند. عجیبتر دوستانی هستند که با نام الف از ما تعریف و با نام ب به ما توهین میکنند که این روزها شدیداً در حال مطالعه برای بررسی ریشههای این بیماری شگفت روانی داریم. از این به بعد اگر کاربری با نامهای متفاوت در تایید یا تکذیب کامنت خودش یا دیگران مطلبی بنویسد، این کامنتها تایید نخواهند شد و ما در مورد اینکه در آینده به آن دوستان اجازه دهیم که در سایت ما کامنتی داشته باشند، بسته به مورد در گروه سیاستگذاری سایت تصمیم خواهیم گرفت. استفاده از هویت های مختلف برای ابراز نظر، چیزی شبیه جعل اسناد و استفاده از هویتهای متعدد در جامعه است که از مصادیق «فساد و کلاهبرداری» محسوب میشود.
۳) اینکه کاربران با یکدیگر صحبت و احوالپرسی کنند، حق طبیعی کاربران سایت است و ما هم علاقمندیم که این فضا بماند. اما رفتارهای تهاجمی کاربران نسبت به یکدیگر قابل تحمل نیست و تمام کامنتهای از این نوع تایید نخواهند شد.
۴) اگر با نظرات کاربران دیگر موافق یا مخالف هستید، میتوانید از مکانیزم رای دادن مثبت و منفی زیر هر کامنت استفاده نمایید. تنها در صورتی در پاسخ به کامنت دیگران، متن بنویسید که «حرف جدید و ارزشمندی چه از نوع موافق و چه مخالف» برای اضافه کردن به حرف کاربر دیگر دارید. در غیر این صورت کامنتها تایید نخواهند شد.
۵) از این به بعد تمام کامنتهای سایت، توسط گروه سیاستگذاری سایت مشاهده و تایید میشوند و محمدرضا شعبانعلی هم تنها کامنتهای تایید شده را خواهد خواند. بنابراین لطفاً از ارسال کامنتهای «اختصاصی» خودداری نمایید. هر کامنت قبل از اینکه به رویت نویسندهی سایت برسد حداقل توسط ۵ نفر دیگر خوانده خواهد شد!
۶) در متن کامنتها، تا حد امکان از ادبیات «انعطافپذیر» استفاده نمایید. واژه هایی نظیر «من فکر میکنم» یا «به نظر میرسد» یا «شاید» یا «ممکن است» میتواند موجب تلطیف فضای گفتگو در کامنتها شود.
۷) با توجه به اینکه مطرح کردن پرسشها در قالب کامنت، یکی از سریعترین روشهای دسترسی به ماست، هیچ ایرادی ندارد که در زیر هر پست (مستقل از موضوع پست) خوانندگان گرامی سوالات یا نظرات خود را توضیح دهند. اینکه کسی سوال شخصی خود را در زیر کامنتها بنویسد منطقی است و اگر کسی از ما بخواهد که فلان پست را ادامه دهیم یا فلان موضوعی که وعده داده بودیم را مطرح کنیم، ممنون خواهیم شد.
مدیران این سایت در تایید یا عدم تایید کامنتها مختار بوده و به هیچ وجه تعهدی نسبت به تایید کامنتها ندارند. بقای سایت و حفظ فضای سالم و سازندهی گفتگو، نخستین اولویت ما خواهد بود. کامنت های قبلی نیز با توجه به همین سیاست ها بازنگری و حذف خواهند شد.
سلام به تو
دقت كردين اگه در جواب نوشته اي انتقاد يا گوشزدي از طرف يكي از خوانندگان بشه كلي نمره منفي مي گيره، ولي وقتي محمدرضا پاسخش رو ميده قضيه برعكس ميشه بچههاي سايت كلي مثبت ميدن. اين قضيه مثبت دهي توي كامنت هايي كه تعريف و تمجيد از نگارنده مطلب هست نيز بيشتر بچشم مي خورد.البته موارد ديگه هم هست كه در بالا اومده؛ نتيجتا صاحبخونه كه انسان هوشمندي هست متوجه ميشه و مياد قوانيني را وضع ميكنه تا اگه بشه و ما بذاريم با همين كيفيت از ما توي خونهي خوبش پذيرايي كنه.
“باري نگاه كن كه چه بر باد مي دهي
چندين هزار اميد بنيآدم است اين”.
من هم با نظرامید موافقم اینکه مخاطبم اول وآخر شما بودید خیلی خوب بود هرچند میدونم که وقت شما اونقدر نیست که همه کامنت هارو بخونید و پاسخ بودید ولی پیشنهاد میکنم یک روز هایی مثل شب یلدا و قبل تر ها باشه که خودتون باشید وساعت هایی باشه که بتونیم کنار هم گپ بزنیم و تنها مخاطب ما شما باشید .. کاش این روزهارو از ما دریغ نکنید
سلام به شعبانعلی ها و خود محمدرضای عزیزم
سلام به سیاست گذارانش
سلام به گروه ۵ نفره اش
بعد از یه وقفه چند ماهه حالا که دوباره برگشتم به این خونه یه احساس غریبی دارم، سعی کردم پست های قبلی رو بخونم تا بفهمم خط مشی های محمدرضا برای ارتباط با دوستانش به کجا داره می ره.می دونم حتما مشکلاتی بوده که مجبور شدین و کاملا هم حق با شماست و ما میهمانان مطیع امر صاحبخانه ایم اما خودخواهی منو ببخش و بذار از دستت دلگیر باشم محمدرضا، که گفته بودی سرت شلوغ شده اما اینم گفتی که یکی دوتا از کلاستو نگه می داری تا کسایی که امیدشون به ساعتهایی است که با تو میگذرونن ناامید نشه .گفته بودی تا چند ماهه دیگه ربع ساعت هاتم پره اما اینم گفتی این کلاسا واسه شماست که اگر وقتهای منو نمیتونید بخرید ولی اینجام تا اگر حرفی هم بود با همدیگه زده باشیم.حالا هم که با قوانین جدید این خونه مجازی اگر حرف دلمونو بخوایم بزنیم باید تایید گونه بنویسیم.
این روزها محمدرضای مجازی را هم سختتر می شود پیدا کرد …
به نظرم با این کار، من که با خوندن مطالب فقط لذت میبردم حالا برای اینکه اینجا حضور نوشتاری هم داشته باشم مجبور میشم به مطالب بیشتر فکر کنم و قدرت تحلیل رو در خودم بالا ببرم. داشتم قسمت اول کتاب صوتی مسیر اصلی رو گوش میدادم از شما سپاسگزارم چون یاد گرفتم برای داشتن عزت نفس باید قدردان بود.
سلام.محمد جان ما که خواستار آزادی بیان هستیم پس چرا باید به چند تا نقد(حالا شاید یکم شدیدتر) یا خودمانی حرف زدن ها باید ناراحت بشیم.البته من خودم الان ۳ ساله که از مطالبت استفاده کامل می کنم ها.ولی روم رو زیاد محدود نکن به هر حال
با سلام.
راستش چند وقته که می خوام درخواست کنم که هر وقت تمایل و وقت کافی داشتید ، پست عزت نفس رو ادامه بدید. من با گوش دادن به فایل های صوتی، خیلی عزت نفسم بهتر شده. و اینکه خیلی دوست دارم بفهمم چی شد که به این موضوع پرداختید؟
سلام استاد
وقت تون بخیر
من تا همین الانم هروقت به نوشته هاتون سرمیزدم اگر میخواستم چیزی بنویسم حتی یه جمله برای تشکر کلی با احتیاط این کارو میکردم. هم از ترس اینکه مبادا حرفی بزنم که نو و جدید نباشه هم از این نظر که وارد حریم شخصی شما نشم.
برای مثال حتی نتونستم در قالب سوال ازتون بپرسم که چرا همایش سخن سواران رو نیومدید؟مشتاق دیدارتون بودم. با خودم گفتم الان استاد میگن این جماعت به شخصی ترین چیزها ی یه فرد هم کار دارن.این بود که همیشه در قالب تشکر براتون پیام میگذاشتم.
پاسخ تون به آوا منو دلگرم تر کرد و از طرفی هم با آذر و بقیه دوستان موافقم که شاید از این به بعد به خاطر یه ترسی که ازحساس شدن و دقیق شدن ناشی میشه بچه ها کمتر حرف بزنن.یعنی یه جورایی ممکنه دچار وسواس بشن.یا کمال گرایی منفی.تا حدودی مورد چهرمی که آقای میثم هم گفتن صادقه و یه جورایی مورد شش ایشون.
البته هدف شما افزایش کیفیته ولی موارد بالا هم میتونه اثرات جنبیش باشه.
ممنون به خاطر بودنتون
سبز باشید
سلام اول به تیم محمدرضا و کاپیتان تیم سمیه و اگر رسید بعدش به خود محمدرضا
حرف شما درست، سیاست تایید و … هم که در اختیار شماست و شما هم که قطعا روش منطقی براش در نظر می گیرید فقط یک نکته را می خواستم بگم که ممکنه بهش توجه نکرده باشید “ممکن است شخصی را که شما یک نفر فرض می کنید در حقیقت یک نفر نباشه و چند نفر باشند که یکی با شما مخالفه، یکی موافقه، یکی با من که کامنت گذاشتم موافقه و یا مخالف. چون قضاوت شما بر پایۀ آی پی است در صورتی که ممکن است از یک آی پی افراد مختلف با سلیقه های مختلف کامنت بگذارند که شما همه را یک نفر می بینید” مگر این که روش های دیگر مثل اسپای کم یا تیم شناخت دست خط یا اثر انگشت داشته باشید که بندۀ حقیر از آن بی اطلاعم
بهرحال محمدرضا جان ما مخلصیم
شاید روش مناسب این باشد که محیط زندگی، فکر و تصمیمگیری آنها را طوری طراحی کنیم که عملاً رفتارهایی را که ما مناسب میدانیم انجام دهند. این نوع نگاه تا مدتها موضوع بحثهای اخلاقی بود. آیا کسی حق دارد با ابزارهای مختلف، مردم را بدون اینکه بدانند و بفهمند به رفتارهای مختلف هدایت کند؟ اما واقعیت این است که دولتها و سازمانهای بزرگ، قبل از اینکه بحثهای اخلاقی و غیر اخلاقی این حوزه جمعبندی شود استفاده از «طراحی برای تغییر رفتار» را آغاز کردند.
مطلب بالا به نقل از سایت متمم است.
براستی به با توصیه و نه با فیلتر می توان به تلطیف فضای گفتگو (جامعه) کمکی کرد.
شما هم میتوانید از «طراحی برای تغییر رفتار» برای تغییر رفتار کامنتگذاران استفاده کنید.
چطوری محمد رضا ؟کم پیدایی؟ دیر به دیر تایید میکن؟
این را صرفا برای این نوشتم که اشتیاق پیدا کنی تا جواب بدی؟
تقریبا یه ماهی هست که منو به دوستی قبول کردی و برای من باعث افتخاره
الان داشتم پستهای چند سال قبلتا میخوندم
راستش همیشه فکر میکردم کسایی اینجوری با صراحت حرف میزنن زیاد دووم نمیارن
و برام جای سواله که چطور تا الان گذاشتن تو ایران زندگی کنی و ما را از مسیری که همه میرن جدا کنی از این بابت از مسئولان تشکر میکنم
و اعتراف میکنم بعضی موقع ها دربارت قضاوت کردم که از این بابت ازت عذر خواهی میکنم و فقط یک سوال بی ربط به موضوع اگه دوس داشتی جواب بده “اگه ماشین زمان واقعیت داشت و میتونستی به گذشته بری چه کارای را انجام میدادی که انجام ندادی و چه کارایی را انجام نمیدادی که انجام دادی؟؟”فکر میکنم سوال خوبیه این اخر سالی از بقیه دوستان هم بپرسیم البته اگه فضولی نباشه
سلام محمد رضا جان
در بخشی از قوانین خواندم که قبل از تایید هر نظر حداقل ۵ نفر آن را خواهند خواند و تازه نوبت شماست که نظرات تائید شده را مطالعه نمایید و در صورت لزوم پاسخ بدهبد.
به چند دلیل با این بخش از قوانین مشکل دارم:
۱٫ اینکه چند نفر مطالب را تجزیه و تحلیل کنند ، احتمال دخالت سلایق شخصی در رد یا تایید مطالب را بالا می برد.
۲٫ اینکه چند نفر مطالب را تجزیه و تحلیل کنند ، احتمال تایید نظرات نامناسب با سیاست های سایت را بالا می برد چون هر شخصی به تصور اینکه نفر بعدی مطالب را با دقت بیشتری مطالعه کرده و نسبت به تائید یا رد نظرات اقدام میکند ، یه صورت سرسری از مطالب میگذرد.
۳٫ اگر آقای شعبانعلی فقط نظرات تائید شده را بخواند به نوعی خود سانسوری دچار می شوند.( به نوعی نظرات بخش کوچکی از بازدیدکنندگان برای ایشان فیلتر میشود. حتی اگر حرفهای نامربوطی هم زده باشد.)
۴٫ بعد از مدتی بازدید کنندگان با موجی از نظرات درست و اصولی (مخالف یا موافق) مواجه میشوند و تصور عامه بر این خواهد بود که تمام نظرات بدین گونه هستند.(منظورم این است که اشرار هستند ولی دیده نمی شوند)
۵٫ بحث بعدی اتلاف بوجود آمده است. در وافع با بزرگ شدن سایت بوروکراسی و قوانین پیچیده برای اداره سایت وضع میگرددو نفرات بیشتری برای انجام کارهای غیر ارزش آفرین به کارگرفته میشوند.
۶٫با فیلتر کردن کامنتهای بد ، افراد بد حذف نمیشوند ، بلکه اتفاق بدتری می افتد. در واقع آنها دیده نمی شوند و از هر فرصتی برای دیده شدن استفاده خواهند کرد.( مثلا ممکن است سایت را هک کنند )
آقا میثم طبق گفته ی محمدرضا گروه سیاست گذاری با همفکری هم این خط مشی رو برای تائید کامنتها در نظر گرفتن بنابراین اعمال سلیقه ی شخصی و تائید نظرات نامناسب منتفیه.
ضمن اینکه من فکر نمیکنم محمد رضا با نخوندن کامنتهایی مثل این که یکی از دوستان خطاب به دیگری بیاد و بنویسه میمیری اگه کامنت نذاری !! چیزی رو از دست بده.
و البته در نظر بگیر که شخصی برای اولین بار وارد این سایت بشه و کلی حس خوب از مطلب خونده شده بهش دست بده و بعد بره کامنتها رو بخونه که مخاطبین سایت همدیگرو با کلمات نامناسب و توهین مورد نوازش قرار میدن چه فکری میکنه؟ والا من اگه باشم دیگه به همچین سایتی سر نمیزنم.
سلام خانم مریم .ر
تصور کنید کسی برای اولین بار تلویزیون ایران را در زمان نزدیک به انتخابات میبیند .( و فرض کنید هیچ شناختی از دیدگاه های جامعه ندارد) مسلما با دیدن مصاحبه ها و شنیدن نظرات مردمی که در تلویزیون پخش میشود ، یقین خواهد کرد که ۱۰۰ افراد جامعه در انتخابات شرکت میکنند.
غافل از اینکه این مصاحبه ها گزینشی بوده و توسط بیش از ۵ نفر دیده و تائید شده است. تازه خود مصاحبه شونده ها نیز گزینش می شوند.
حرف من اینه که گزینش و فیلتر مشکلی را حل نمی کند.فقط مسکن است و پنهان کننده زشتیها.
خیلی ممنون که حرفهای منو خوندی و نظر هم دادی.
مریم جان،
هدف از بازدید یک سایت افزایش دانش و آگاهی است. اگر کسی با ورود به این سایت و خواندن یک :۷۷/امنت محبت آمیز! اصل مطلب را رها کند و نسبت به کلیت سایت اظهار نظر کند، همان بهتر که دیگر نیاید.
همچنین یک اظهار نظر، خلق الساعه به ذهن گوینده نرسیده و پس زمینه ای دارد. البته آنچه من گفتم خطاب به محمدرضا نبود و همیشه این امکان برای عدم تائید وجود داشته. راستی کیان از من به دل نگیر، میدونی او که اما علی بود۲۵ سال صبر کرد، ما که بعد سی و چند سال دیگر آمپر چسباندیم!!!
.
.
محمدرضا ، از چارچوب ها خسته ام ! از هر چه محدودیت است بیزارم! از اینکه یک اظهار نظر ساده باید اینقدر قید و بند داشته باشه احساس خفگی می کنم. من همه اینها را قبلاً گفته بودم! حالا خودت اینها را می خواهی !!!
مثل بچه های خوب فقط راجع به موضوع حرف بزنید و اگر دست از پا خطا کنید هئیت حاکمه حذفتان می کنه! محمدرضا! چرا این دیوارها را بلندتر می کنی؟ تو خودت برای ساختن یک بنای نو ، ساختارشکن و متفاوت بودی… چرا می خواهی دست و پایمان را ببندی؟؟؟
تا حالا باورم این بود که طرفم آدمی است که آمده جسم و روحمان را از بندهای جهل، تعصب و هزار نباید دیگر رها کنه ولی حالا این ریسمان محبت ، طنابی شد بر گردنمان که نفس از ما بریده!!!
سلام دوست عزیز
با عرض پوزش با بخشی از نظرات شما مخالفم
محمد رضا شعبانعلی تعهدی به ارائه مطالبی که باب دل همه ی افراد باشه نداره و در این دنیای وسیع اینترنت هر کسی می تونه مطالب متناسب با شخصیت و نوع فکرش رو پیدا کنه و ازش لذت ببره. اهل دین و اسلام نیستم اما یکی از آیه های قران رو خیلی قبول دارم. “لا اکراه فی الدین”. کسی مجبور نشده بیاد این مطالب رو بخونه و مخالفتش رو باهاش اعلام کنه. می تونه بره مطالبی رو که دوس داره بخونه و آمار بالای کاربران این سایت و صفحه ف ی س ب و ک محمد رضا گویای اینه که مطالبش خواهان داره و این حداقل دلیله که موجب میشه به نوشتن بیشتر انگیزه پیدا کنه.
اگر هم نوشته هاش با بخشی از سلایق بیننده متناقضه، بیننده سایت بهتره نیمه پر لیوان را ببینه و از مطالبی که حس می کنه براش ارزشمنده استفاده کنه
خيلي خوشحالم كه با اين كار تلاش مي كني مخاطبان سايتت رو «به فكر كردن و ارزش آفريني» وادار كني
سلام استاد عزيزم
به نظر من! هر جمع و اجتماعي كه يك سري ارزش ها و قوانين تعريف نكنه و اونا رو كاملاً شفاف و قابل درك براي همه بيان نكنه بقا نخواهد داشت. خوشحالم از اينكه دارين شفاف سازي ميكنين و فكر ميكنم كار خيلي خوبيه.
البته يه نكته رو از ياد نبريم كه بيش از حد قانون گذاشتن هم باعث طغيان ميشه.ولي با شناختي كه از شما پيدا كردم ميدونم كه هيچ وقت به اين سمت نميريد و هميشه بر اساس اهداف و ارزش هاتون حركت ميكنيد.
فكر ميكنم با اين قوانين تازه فضاي خونمون (اگه جسارت حسابش نكنيد) خيلي بهتر ،لذتبخش تر و تاثير گذارتر خواهد شد
سلام
محمدرضا من کلا آدم صریحی نیستم ولی خب به این نتیجه رسیدم که باید این رو بگم…..چند دفعه نوشتم و پاک کردم….تو این سیستم دولتی شجاعت م رو از دست دادم …..یک وقت فکر نکنید مسئله شخصی و از این چیزها بوده نه ولی از همون اول این همه تشکرات رنگارنگ من رو نگران کرد ….یاد اداره خودم افتادم……..
من از این بیماران روانی با شدت بیشتر این رفتارها رو تو سایت های دیگه هم دیدم، سایت هایی که با ایجاد تایپیک های مختلف کاربران رو سرکار گذاشتن و یا نام های کاربری زیادی داشتند!
حتما ریشه یابی کردید علت رو یه گزارش هم اینجا بزارید ما بخونیم.
سلام بر استاد نازنینم که سیاست گذاری جدید کامنت گذاریش سخت منو نگران کرد… نگران کرد از دوری و ….
فکر کنم از این به بعد ساکت ترین فرد این خونه من باشم! 😉
سلام محمدرضا خوبی چند وقته نمیبینمت دلم برات تنگ شده مخصوصا برای breakهای وسط کلاس ها .
یه چیزه دیگه بدون این مردم عادت دارن به قطار در حرکت سنگ بزنن با قطاری که حرکت نمیکنه هیچ کاری نمیکنن ، دلگیر نشو از این آدما اینا تنها تفریحشون همینه
امیدوارم این تیم و تیم متمم همیشه در حرکت رو به جلو باشه و مثل گذشته رسالتی رو که شروع کرده ادامه بده .
آيا من آدم بده بودم كامنتم تاييد نشد؟!
اوا ببخشيد من فكر كردم از دستم ناراحتيد ميخواستم شام دعوتتون كنم!
فکر می کنم همه ی ما باید این حق رو به شما بدیم که از میهمانان دائم و گذری این خونه انتظار داشته باشید که قوانین خانه ی مجازی شما رو رعایت کنند. امیدوارم و سعی می کنم من هم به سهم خودم بتونم بیشتر به خواسته ها و قوانین و سیاست های قابل قبول این سایت احترام بذارم و رعایت کنم.
درضمن… میخواستم بگم با نظر مریم عزیزم خیلی موافقم و خوشحالم که صحبت دوستان این خونه با هم میتونه ادامه داشته باشه و مخصوصا با اون جمله ش هم خیلی موافقم که میگه: “کامنتهایی که مثلا یه نفر هر نیم ساعت میاد یه کامنت بی ربطی میذاره که انگار داره با خودش حرف میزنه !!” … به نظر من درج حرفهایی که در نظر دیگران به مثابه ی یک درد دل شخصی با خود!! به نظر میاد، شایسته ی این سایت نیست…
با حرفهای فائزه عزیزم هم خیلی خیلی موافقم … با “چشم” جناب پسرک خامه فروش هم خیلی موافقم. با نکته ای که آوای عزیز هم گفت موافقم… و میخوام به کیان عزیز هم بگم که مطالب و شعرها و مطالب نغزی که همیشه ازش میخونم، به نظرم ترکیبی از “پیام نوشته ی نویسنده محترم” و “حس ایشون” هست و به نظرم زیبا میاد و همیشه برداشتم اینه که اون کامنت از یک روح لطیف و حساس و مثبت براومده و ازش لذت می برم …
امیدوارم همه ی دوستان خوب و صاحبخونه ی خوب این خونه و همراهان خوبش، همیشه لحظات زیبایی رو در اینجا بتونن در کنار هم داشته باشن …
خیلی ببخشید دوباره:) …
دلم نیومد به دو تا دوست عزیز دیگرمون “امید” و “آذر” نگم که نگران نباشین… و اگه شما و خیلی از دوستهای خوب دیگرمون که مجال آوردن اسمشون در اینجا نیست، نباشن بقیه خیلی دلشون میگیره … بودن دوستهای همیشگی و خوب این خونه برای بقیه هم یه جور دلگرمی بیشتری به همراه داره … درضمن “آزاده م” عزیز هم امیدوارم حالش خـــوب باشه … (یه مدتی نیستش …!!)
سلام شهرزاد جان خوبی؟
یه چند روزی کمتر فرصت داشتم به اینجا سر بزنم. ممنونم که حواست به من هم بود. نمیدونی چقدر خوشحال شدم که اسمم رو دیدم در کامنتت. شهرزاد جان خدا کنه استاد تصمیم بگیرن قبل از شروع سال جدید یک شب مثل شب یلدا ما مهمانشون باشیم.. 🙂
عزییز دلم … منم خیلی خوشحال شدم کامنت های تو و مخصوصا این یکی، رو دیدم و خوشحالم که خوب و روبراه هستی. آآره واقعا یادش بخیر شب یلدا ، وامیدوارم به زودی دوباره چنین فرصتی پیش بیاد … راستی آزاده عزیزم، هدیه تولدت رو گرفتی از طرف من؟ ( زیر کامنتت تو “باران تویی”…) 🙂
ممنونم و خوشحالم از اینکه شما و دوستان وهمکارانتون اینقدر عاشقانه، پیگیر مسائل این خونه هستید. موفق و شاد باشید.
سلام استاد عزیز وگروه پر تلاش
قوانین و چهارچوب مفیدی برای این خونه وضع کردید. امیدوارم همگی مان به این اصول پایبند باشیم.
به خاطر اینکه این سایت افراد شناور دارد، و ممکن است افراد زیادی بیایند و بروند ، چه خوب است هر از چند گاهی این قوانین یادآوری شود.
دیگر اینکه لطفا بعضی از مطالب قبلی تان را دومرتبه بگذارید تا کسانی مثل من که دیر به جمعتان پیوستند، استفاده کنند.
و من فکر می کنم بعضی از ما ناخواسته شما را ناراحت کردیم و بعضی ، که گمان می کنم می آیند و سریع می روند حب وبغضی دارند. که اگه بدانند اینجا از قوانین خاص و امنیت بالایی برخوردار است سریعتر خواهند رفت.
پایدار و برقرار باشید.
سیمین جان. کامنتت رو خوندم. کاملاً درست میگی. من بعد از خوندن کامنت تو از سمیه خواهش کردم که در زیر پست ها و در جایی که بچهها کامنت مینویسند یک متن بنویسه و خواهش کنه که این مطلب رو قبلش بخونند.
سلام .امیدوارم این سیاست گذاری رو استثنائا در مورد این پست در پیش نگیرید.یادمه شب یلدا آقای شعبانعلی خطاب به یکی از بچه ها که با فاصله طولانی کامنت میگذاشتن فرموده بودند که “اگه حوصله نداری کامنت بذاری فقط یه پست خالی بفرست که فقط بدونیم هستی”.همیشه با این دیدگاه که حتی اعلام حضورمون هم خوشحالتون میکنه وقتی حرف خاصی نداشتم باز جمله کوتاهی برای تشکر نوشتم.به نظر من این سیاست در کنار مزایاش یه عیبم داره و اون اینه که حضور بچه ها کم میشه.راستش دلم گرفت.
آوای عزیزم.
حرفت رو میفهمم و خیلی خیلی هم برای من مهمه. اما اگر خواستی که سر بزنی و احوال پرسی کنی (که برای من خیلی خیلی هم مهمه) تنها خواستهی من اینه که کامنت نگذار که «محمدرضا ممنونم. خسته نباشی». الان با سیاستگذاری جدید خوشحال میشم مثلاً ببینم برام نوشتی:
«چطوری محمدرضا؟ یک مدته دیر به دیر پست میگذاری. سرت شلوغه یا حالت خوب نیست؟».
هم اینطوری فضا ایجاد میکنی که من هم بیام با تو حرف بزنم در کامنتها و حس من هم بهتره. هم اینکه کسانی که از بیرون این فضا رو میبینند و خیلی رابطهی دوستانهی اعضای این خانه رو با هم نمی دانند، احساس نمیکنند که ما اینجا جمع شدهایم تا فقط از هم تعریف کنیم.
سلام دوباره
۱- از اينكه مي بينم ۲۰ اسفند رو پرانرژي شروع كردي خوشحالم چون ۴ هفته است كه صداي گرمت رو در راديو اقتصاد نميشنوم ( مخصوصا جوابهايي كه به sms هاي ارسالي دوستان داده ميشه) و دوست داشتم دليلش رو بدونم .
۲- اگر در محيط كاري محدويتهايي براي حضور در دنياي مجازي وجود داشته باشه آيا ميشه با يه هويت مجازي سالم و اخلاق مدار در ارتباطات مجازي حضور داشت؟
آوای عزیز ،هنوزم میتونی پست خالی یا یه پست با یه اسمایلی بذاری….که با قوانین هم هیچ مغایرتی نداره….:):) 😉
… این چیزی که میخوام بگم یه نظر کاملا شخصیه و لطفا کسی دلخور نشه…
یه چیزی که همیشه وقتی اکثر مخالفتهای کلی (میگم اکثر، ممکنه استثنا هم وجود داشته باشه..) حتی با وجود جملات و تحلیل های خیلی زیبا که از طرف برخی دوستان (با احترام به نظر تمامی اونها ) با مطالب و تحلیلهای نویسنده محترم سایت میشه، رو میخونم و همیشه من رو به فکر فرو میبره ، اینه:
تفاوت در «نگاه به مسائل از زاویه تنگ و نزدیکتر» با «نگاه از زاویه باز و دورتر.
»
تفاوت در «نگاه و تحلیل سطحی تر با نگاه و تحلیل عمیق تر و نافذتر» و …
برای همینه که نگاه، تفکر و تحلیلی که به نظرم عمیق تر و ناشی از یک ذهن شفاف و نافذ نسبت به مسائل هست، برام صدچندان زیباتر و جذاب تر و ارزشمندتر میشه و موجب میشه از کلمه به کلمه اش لذت ببرم…
در مورد ریشه یابی مشکلات اجتماعی روان هم که متاسفانه امروزه زیاد در جامعه چه حقیقی چه مجازی دیده میشه واقعا موافقم…
ممکنه از یک سیستم جندنفر استفاده کنند ان وقت چطوری میشه فهمید که این یک نفره یا چند نفر؟
سلام،من از اینکه مخاطبم محمدرضا بود حس خوبی داشتم. اگر کامنتم تائید نمی شد برایم مهم نبود فقط اینکه خوانده شده و شاید، شاید برای پاسخی در صف تائید مانده! دلم خوش بود. شرایط موجود من را به یاد وزارت ارشاد و تائید فیلمنامه ها می اندازه! به دوستان گفتم کامنت هایم از ممیزی محمدرضا رد می شود ولی فکر نمی کردم به این سرعت از سوی نشست ۵ + ۱( محمدرضا!!!) این اتفاق بیافته. خبرخوبی نبود.
راستش من منتظر همچین پستی بودم. مدتیه که کامنتهای توهین آمیز بعضی دوستان به همدیگه زیاد شده و همینطور کامنتهایی که مثلا یه نفر هر نیم ساعت میاد یه کامنت بی ربطی میذاره که انگار داره با خودش حرف میزنه !!
از اینکه بچه ها مثل قبل میتونن با هم صحبت و احوالپرسی کنن خوشحال شدم، چون با اینکه خودم کم کامنت میذارم اما با دیدن گپ زدنهای دوستانم شاد میشم.
اما این وسط یه کمی هم دلم گرفت. یادمه یه بار از موضوعی چنان خاطرم رنجیده بود که حس کردم تنها شخصی که میتونه این حسمو بفهمه شمائین برا همین کامنت گذاشتم و گفتم که تائید نکنی و فقط خودت بخونی.ولی انگار دیگه این فرصت رو ،با بی ملاحظگی و گذاشتن کامنتهای بی ربط و درک نکردن وقت محدود محمدرضا، از دست دادیم.
خب ، محمدرضا بگذار صریح بگم .(لطفا ناراحت نشوید) این یه بیماری ه . تعریف کردن و چاپلوسی .کامنت بنده رو در مورد کتاب دکتر سریع القلم خوندید ؟ این یک ریشه تاریخی داره . همه می خواهند چیزی بگویند که شما رو خوش بیاد…خیلی خوب ه که زود متوجه شدی . خب یک جورایی شجاعت به خرج دادم که اینها رو گفتم . می دونم شاید خوشتون نیاد ولی شرمنده عین واقعیت ه …وقتی به بچه ها جواب تند می دی همه احتیاط می کنند در پرسیدن سوالاتشون…..راست ش خب چجوری بگم هیچکس نمی خواد شما رو از دست بده ولی خب بعضا ترسی هم از واکنش شما دارند…از صراحت م عذرخواهی می کنم و واکنش شما رو به جان می خرم محمدرضای عزیز ……….
من فکر میکنم اگر مثل سایت متمم مجبور باشیم برای کامنت گذاشتن با نام کاربری وارد بشیم این مشکلات کمتر بشه و خواهشی هم در مورد رای موافق و مخالف زیر کامنتها دارم. اینطور بر میاد که خیلی از مخالفتها، مخالفت با کامنت نیست بلکه مخالفت با شخص کامنت گذار هست. اگر امکانی فراهم بشه که مثل فیس بوک لیست موافقان و همینطور مخالفان نمایش داده بشه شاید این رای ها به واقعیت نزدیکتر بشه. ممنونم و موفق باشید.
با سلام، از اونجا که تمام مراجعان این سایت عضو طرح متمم و دارای نام کاربری نیستند، فکر نمی کنم شیوه کامنت گذاری از طریق ورود با نام کاربری کار درستی باشه،
منظورم با نام کاربری متمم نبود! منظورم این بود که تو قسمت روزنوشته ها هم مثل متمم بچه ها بیان عضو بشن و نظر بدن که ظاهرا مخالف زیاد داره. باید خیلی جدی به دلیلش فکر کرد : )
چشم!! 🙂 🙂
“تو را میبرند و تو لبخند میزنی…
تو را با تمام غم هایت
غم هایی که من می شناختم و دوست میداشتم.
زندگی هیچ نیست
اندوخته بی دوام لحظه هاست….
پشت شهر برف که شهر پررنج زمان ماست
دست مرا که پر از بذر آرزوست هنوز به دست دیگری میدهند و تو لبخند میزنی……”