دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

ثروتمند شدن چه معنایی دارد؟

مردم ما وارن بافت را دوست دارند و کتابهای او را با اشتیاق می‌خرند.

مردم ما بیل گیتس را دوست دارند و مصاحبه‌هایش را با دقت می خوانند.

مردم ما استیو جابز را دوست دارند و برای مرگش، بیشتر از آمریکایی‌ها عزاداری کردند.

ما ثروتمندان کشور‌های دیگر را دوست داریم و به آنها احترام می‌گذاریم. پس عمده‌ی ما تفکرات «ضد سرمایه‌» و «ضد سرمایه‌داری» نداریم.

پس چرا از دیدن ماشین‌های گران‌قیمت و زیبا در خیابان‌های شهر لذت نمی‌بریم؟

مگر نه اینکه ویژگی زیبایی در این است که حتی وقتی هم متعلق به تو نیست، هنوز می توانی از دیدنش لذت ببری؟

ثروتمند شدن

به نظر می‌رسد ثروتمند شدن در جوامع مختلف، پیام‌های مختلفی دارد.

در اقتصادهای سالم و شفاف، ثروتمند شدن به معنای این است که نه تنها فرد، ارزش بیشتری برای جامعه‌اش خلق کرده‌، بلکه حتی بیشتر از ثروتی که در اختیار دارد، مالیات پرداخت کرده است. این در حالی است که در اقتصادهای بیمار و غیرشفاف، ثروتمند شدن به معنای این است که تو، نه تنها توانسته‌ای از پرداخت حقوق شهروندان و جامعه فرار کنی، بلکه راه‌هایی پیدا کرده‌ای که ثروت، منابع و منافع جامعه را به سمت جیب خود هدایت کنی.

به عبارت دیگر می‌توان گفت ثروتمند شدن در یک اقتصاد سالم، معنایی کاملاً دموکراتیک دارد. هر دلار پولی که به حساب تو می‌رود، برگه‌ی رأیی است که جامعه به تو، به ارزش‌آفرینی تو و به محصولات و خدمات تو می‌دهد. استیو جابز اگر ثروتمند شد با دلارهایی بود که حتی ما ایرانی‌ها به رضایت، به حساب او واریز کردیم. اما در اقتصاد بیمار، کسب سریع ثروت، معنایی جز نابودی ارزش‌ها و دسترسی نابرابر به فرصت‌ها ندارد.

در فضای روشن اقتصادی، ثروتمند شدن نشانه‌ی تعامل بهتر است. اما در فضای تاریک اقتصادی، ثروتمند شدن نشانه‌ی این است که دست در جیب دیگران کرده‌ایم…

ما مردم حسودی نیستیم. ما برای «خلق ثروت» احترام قائلیم. آنچه دلگیرمان می‌کند «کسب ثروت» است…

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


47 نظر بر روی پست “ثروتمند شدن چه معنایی دارد؟

  • فاطمه یوسفیان گفت:

    نگاهت به اطرافت خیلی جالبه
    کل پست یه طرف عکس یه طرف
    میدونی محمدرضا یکشنبه ها و سه شنبه ها شب که از به اجبار از جلوی هتل اسپیناس رد میشم همین تصویر رو میبینم یه ماشین آخرین مدل که راستش اسمشم بلد نیستم خیلیی خوشگل تزیین شده و ماشینای دیگه ای که جلوی در هتل میزنن رو ترمز و مهمونایی که سبد گلشون از قد خودش بزرگتره و عطرهایی که حالم رو خوب میکنه اینا همشون حتما خیلی گرونن عروسی که تو اون ماشین میشینه حتما خیلی خوشبخته آدمایی که تو هتل نشستن دارن گپ میزنن حتما جیبشون پره پوله که اونجان و… اینا چیزاییه که تو چند ثانیه ای که از جلوی در اسپیناس رد میشم تو ذهنم دوره میشه و هر یکشنبه و سه شنبه هم تکرار میشه
    نمیدونم چرا یه لحظه تو ذهنم نقش نمیبنده که این پولا از کجا میاد شاید ذهنم عادت کرده که این آدما با من فرق دارند سبک زندگیشون با من فرق داره حتما خیلی باهوشند که تونستند اینقد پول در بیارند
    دروغ چرا گاهی دلم میخاد با جرات روی فرش قرمز اسپیناس قدم بذارم و برم بالا بدون نگاهای تحقیرآمیز نگهبانای بی پولتر از خودم!! جالبه که بهشون یاد دادن برای پول درآوردن آدما رو باید متفاوت ببینندیادشون دادن که بین یه ادم ساده پوش با یه آدم شیک پوش که بوی عطرش خیابونو برداشته تفاوت قائل بشن نگهبانای اینجور جاها به واسطه مهموناشون از آدمای مثه خودشون فاصله میگیرند
    وقتی عکس پست رو دیدم یهو یاد سه شنبه ها و یکشنبه های تکراری خودم افتادم

  • مینو گفت:

    آدمی که چشم دیدن یه ثروتمندو نداره که آدم نیست

  • saam1367 گفت:

    آدم در اقتصاد بیمار از ثروتمند شدن هم میترسه!!!
    چندبار نزدیک بود ثروتمند بشم، ولی نتونستم با ترسم مبارزه کنم!!!!!! 😉

  • فرهاد گفت:

    یه نکته جالب دیگه هم اینه که ما پول و ثروت وارن بافت رو تحسین میکنیم اما اکثرا یادمون میره که تو یه خونه معمولی داره زندگی میکنه. یا تیپ و ظاهر بیل گیتس اصلا نشون نمیده که مولتی میلیاردره. یکی از دلایل علاقه مندی ما به ثروت، پز دادن و فرهنگ خودنمایی هست. بلافاصله خونه و ماشین و ظاهرمون عوض میشه. من خودمم همینجوریم. که امیدوارم تغییرش بدم.

  • هاشم گفت:

    يكى از تفريحات ما حسابدارى اين دوستان است چند روز پيش درباره ى نقدينگى (يك نفر كه اصلا مطرح نيست و تو شهرستان است) كه اون فرد ارث گذاشت صحبت كرديم بعد اونا گفتن چند تا پورشه مى تونن بخرن حساب كردم با نقدينگى اون اقا مى شه شركت پورشه رو خريد يه دويست ميلياردى هم اضافه اورد البته شايد بقول يكى از اين اقايون كه هواپيما هم داره لطف خدا بود كه شاملش شد

  • میترا گفت:

    جمله آخرتو خیلی دوست داشتم
    “ما مردم حسودی نیستیم. ما برای «خلق ثروت» احترام قائلیم. آنچه دلگیرمان می‌کند «کسب ثروت» است…”

  • حمزه دهنوی گفت:

    نگاه جالب و پر معنا و آموزنده ای نسبت به ثروت داشتید ممنون از این پستت رضا جان

  • saeed گفت:

    نمی دونم این سوال رو جواب می دید یا نه؟؟!!البته بنده هیچ دواری وقضاوتی در مورد این شخص ندارم(چه خوب،چه بد)

    اما این روزها یکی مثل بابک زنجانی گفته من دارم زیاد هم دارم، ولی دریغ از اینکه یه روزی نشریات و یا مردم به یه سبکی در مورد این ادم حرف نزه حالا چه تایید باشه چه تخریب و چه …

    می خواستم نظر شما رو در مورد این شخص بدونم. اگر ارتباطی با این شخص داشتید و یا دارید اگر امکانش هست تصویر شفاف تری ارائه بدید.اصلا یه چیز دیگه!!
    چرا ما تو جامعه مون ادمی رو که پولدار باشه با توجه به متن بالا،نداریم که بهش حسودی کنیم من به شخصه دوست دارم بدونم تو ایران ما کیا پولدار و چی کارا کردن.اما مشخص نیست .یعنی به نوعی همه درگیر اقتصاد غیر شفاف هستن!!!

    ممنون.

    • سعید عزیز.
      حرفهای زیادی برای گفتن هست. اما فضای اینجا محدودیتهای زیادی داره.

      به هر حال در هر ساختار اقتصادی غیر شفاف نامتعادل ایزوله، کسانی به عنوان گلوگاه رابطه ها و تعاملات و سرمایه‌گذاری‌ها شکل می‌گیرند که ممکن است نیت‌شان خوب یا بد باشد. اما دو نکته وجود دارد.

      یکی اینکه اینها زاده‌ی شرایط هستند و اگر الف نباشد ب خواهد آمد و
      دیگر آنکه از میان این افراد،‌ آنها که برندسازی شخصی و مدیریت صحیح رسانه‌ها را بلد نیستند زودتر از دیگر مهره‌ها می‌سوزند.

      لازمه‌ی این نقش‌های گلوگاهی تحمل زندگی در سایه است.

  • هادی گفت:

    همیشه همین حس رو داشتم و نمیدونستم چرا!!!
    ممنون محمدرضا جان

  • ا.ت. گفت:

    سلاااام
    ممنون. خیلی جالب و تامل برانگیز بود.
    یه چیز دیگه اینکه
    خیلی جالب بود برام
    بعد از حدود ده سال که کتاب Ansys شما رو داشتم و استفاده کرده بودم
    بتازگی از طریق یه دوست اینجا با فعالیتهای جدیدتون آشنا شدم
    چه خوب که مثل ما به کار مهندسی اکتفا نکردین
    و راه دیگری را برای زندگی برگزیدید
    امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشید.

  • محمود گفت:

    سلام محمد رضاي عزيز
    اگه مردم ما مردم حسودي نيستن چرا وقتي كه ميبينند يه نفر درامد يا ثروت خوبي داره جمع ميكنه، شروع به محاسبات ذهني ميكنن، حتي اگر روش پول دار شدن اون شخص به همين شخص محاسبه كننده سود ميرسونه.
    فكر ميكنم در يكي از فايل هاي راديو مذاكره يا يكي از نوشته هاي شما هم به همين محاسبات دو دوتا چهارتاي افراد راجع به ديگران اشاره كرده ايد. يا همين تراست زون شما كه بعضي هنوز مشغول محاسبه اند!!
    ما كل سود رو برا خودمون ميخواهييم حتي سودي كه مال يه كاري ديگه هست و ربطي به ما نداره.

  • مرضیه گفت:

    میدونی چرا نوشته هات رو دوست دارم چون همیشه حرفهای دل ما رو با اصول و منطق علمی بیان میکنی حرف های حسابی که هیچ جوابی ندارن

  • رضا گفت:

    از یک جنبه دیگر به قضیه نگاه میکنم:
    متاسفانه مبنای ارزیابی دیگران و ارزش جایگاه آنان، مقایسه آنها با خودمان است.

    همانطور که افراد معمولی در جامعه نگاه مثبتی به افراد متمول ندارند، برعکس آن هم صادق است. یعنی افراد ثروتمند نیز با دیده تحقیر به پایین تر از خود نگاه میکنند (استثناها در هر گروه را در نظر نمیگیرم).
    در غلط بودن بودن دیدگاه فوق شکی نیست، ولی اینگونه نگاه کردن به اطراف و دیگران، در همه ی جوامع میتواند وجود داشته باشد. فقط نسبت آن فرق میکند.
    فکر میکنید کسی که در خیابانهای نیویورک با خوردن ساندویچ نیم خورده دیگران زندگی را میگذراند، چه دیدگاهی میتواند نسبت به همان بیل گیتس داشته باشد که با ماشین گرانقیمتش از کنار او رد میشود.

    درست است که “در فضای روشن اقتصادی، ثروتمند شدن نشانه‌ی تعامل بهتر است” ولی این تعامل با کیست، با من فقیر بدبختی که هر روز نگران فردایم هستم یا با اداره دارایی که ثروتمندان مالیاتشان را به او می پردازند یا دولت که بخشی از زنده بودنش، وابسته به همین مالیات ثروتمندان است.

    فقرا به اشتباه فکر میکنند که کسی حق آنها را خورده است؛ چه در این جامعه باشند و چه در آن جامعه. ثروتمندان هم به اشتباه فکر میکنند که افراد پایین تر از خودشان ارزش کمتری نسبت به آنها دارند.
    در این مورد “حسادت” و “تحقیر” دو روی یک سکه اند.

  • آرام گفت:

    استاد… نوشته تون برام زنگ هشداریست در یادآوری این آرزوی خودم
    از هیچ همه چیز ساختن…کاری دشوار با لذتی غیرقابل وصف…

    میخواستم نظر ننویسم ولی چون یک مبحث دوست داشتنی برای من بود نتونستم
    شخصا اظهارنظر در هر چیزی رو کار بی معنایی میدونم اما این وسوسه نوشتن و فکر کردن به موضوعه که نمیذاره ننویسم.
    و اما…
    کاش به یک ثبات و سیستم سالم اقتصادی برسیم و هم به حداقلی از دانش اقتصادی برای مردم عادی.
    شخصا همیشه از دیدن غنای مادی دیگران لذت بردم (دیدن غنای معنوی دیگران که بی حد و اندازه لذتبخش است و نفعش هم به دیگران معمولا بیشتر) و دلخور از کسی که فرد صاحب مکنتی رو بدون دلیلی قاطع زیر سوال ببره. اظهارنظر خام و بدون سند ما درمورد اون فرد غیراخلاقیه.اینکه فقط حس ما در مورد اون چی میگه به ما حق اظهارنظر نمیده.
    وظیفه سیستمهای مسووله که باید مسیرهای غلط اقتصاد رو بلوکه کنن و همه ما باید این بخشو محکم بگیریم و دنبال کنیم بعد هرکس دزدی کرد متحدانه او را تنبیه کنیم نه اینکه فقط به افرادی نسبت ناروا بدیم و فرار کنیم. البته ایجاد چنین اقتصاد و چنین اتحادی کار خیلی بزرگیست برای جامعه ما. داشتن زیرزمینی که پر از روابط و قوانین خاص خودش است و با حمایتها یا مخالفتهایی. عواملی که میتوانند از آن زیرزمین به همه جا کانال بزنند.غلبه بر همه اینها دشوار و نیازمند همراهی اکثریتی دارای آگاهی و بدون تعصب نسبت به افراد هم قبیله خودشان است.

    چه خوبه که برخی از ثروتمندان امروز ما با لبخند و گرمی و تواضع بهتری با مردم دور و برشون برخورد کنن. گاهی خودشونو شریک رنجهای جامعه بدونن و اینو نشون بدن. خیلی از ثروتمندان در گذشته این مسایل رو لحاظ میکردن و یک بافت اجتماعی مناسبتری ایجاد میشد.

  • آرش پازوکی گفت:

    سلام محمد رضای عزیز
    من این جمله انتهایی شمارو قبول ندارم
    و همچنان اعتقاد دارم که مردم ما از روی نا آگاهی نسبت به ثروت و ثروتمند موضع میگیرند .مگر غیر از اینه که ثروتمند بهای این ثروت رو پرداخت کرده؟ حالا یا از کیسه زحمت و تلاش یا از کیسه عزت نفس یا از کیسه انسانیت و یا …
    اون کسی که یک ثروند رو میبینه باید بدونه که هر چیزی بهایی داره. همه ما کیسه های با ارزشی داریم که میتونیم با هزینه کردن اونها کیسه های زر بگیریم و ثروتمند شیم.
    دلگیر نباشیم و باور کنیم که این انتخاب ماست که ما اینجاییم و اونها اونجا

  • M.H.B گفت:

    استاد من امروز تازه وقتی رفتم دانشگاه فهمیدم که شما دیروز اومدید شریف ! کاش بیشتر اطلاع رسانی می شد :(((

  • احمد رضا گفت:

    با سلام خدمت تمامي دوستان
    در مكان جديدي كه به تازگي مشغول كار شده‌ام، در زمان ورودم به دفتر مديرم بر روي ديوار خاطره اي از دكتر حسابي ديدم كه در آن نوشته شده بود “روزي دكتر حسابي سر كلاس در دانشگاهي در آن سوي آبها مشغول تدريس بودند كه يك شاگرد فرانسوي از ايشان سوال ميپرسد كه استاد شما كه ازجهان سوم مي‌آييد جهان سوم چه جور جايي است و استاد في البداهه جواب ميدهند كه جهان سوم جايي است كه اگر تو بخواهي كشورت را آباد كني خانه‌ات خراب ميشود و اگر بخواهي خانه‌ات را آباد كني باد كشورت را خراب كني” و ما ديديم كه امثال دكتر حسابي و دكتر غريب چه راهي را انتخاب كردند و من در ابتداي ورودم با خودم گفتم چه مدير قابل احترامي دارم ولي بعد از مدتي متوجه شدم كه مدير جديدم نوشته را براي اين گذاشته‌ كه يادش نرود كه براي آباد كردن خانه‌اش چه راهي را انتخاب كند. براي همين است كه وقتي ما يك ماشين مدل بالا يا يك خانه آنچناني ميبينيم به راننده ويا مالك آن به چشم يك رانت خوار و يا يك دزد (كه البته آن دزدي كه دست در جيب شما مينمايد شرف دارد به آن دكتر كه براي مداواي يك مريض دستمزدي بالاتر از حد تعيين شده درخواست مينمايد و يا آن مديري كه……) نگاه ميكنيم. ايكاش تحصيل كرده هاي ما تفكري همچون دكتر حسابي‌ها و شعبانعلي‌ها داشتند.

  • عباس گفت:

    « پریسا.پ» دیدگاه جالبی بود، منم موافقم !

  • مجتبی گفت:

    محمدرضا در رابطه با توسعه و توسعه یافتگی میتونی منابعی بهم معرفی کنی؟میخوام یه کار تحقیقی انجام بدم، تو ایران چقدر رو این موضوع کار شده؟ما اگه داریم به توسعه فکر میکنیم الگو هامون از چه جنس و ویژگی برخورداره؟چطور یک سری از کشورها یک مدل ذهنی قالب و عمومی دارن که بهش پایبندن مثل ژاپن،هدفم بیشتر توسعه اقتصادیه،البته به نظر میرسه توسعه یک امر فراگیره که همه ی بخشهارو درگیر میکنه…(با تناقض ها چیکار کنیم؟چون فکر میکنم فرهنگ غربی و شرقی تو ایران باهم در تقابلن و هزینه ی استحکاک بالایی داره بابتش صرف میشه.منظورم از فرهنگ شرقی یک سری عادتها و هنجارهای غلط هم میتونه باشه مثل همین جریانی که مطرح کردی.چیکار میشه کرد که همه باهم به این نتیجه برسیم که این ره که میرویم به ترکستان است…

  • سارا م گفت:

    استاد واقعا شما ذهن خیلی بازی دارین و همه چیو به دید مثبت نگاه میکنین…کاش منم بتونم احساساتمو کنترل کنم و به آدمای اطرافم با دید بهتری نگاه کنم امیدوارم متمم تو این راه بهم کمک کنه…

  • داود گفت:

    محمد رضا یعنوان ناظر عالیه یه جمله از یک رییس شرکت فوق العاده قدرتمند شنیدم که اگر چه چهار سال از اون اتفاق میگذرد اما هنوز تردیدم در درستی این جمله و یا غلط بودنش بیشتر میشود !

    اون گفت پسرم
    ” زد و بند چیز خوبیه اما به شرطی که خودت توش باشی ”
    محمر رضا من ماهی ۲ میلیون حقوق میگیرم
    و سال ۸۹ قیمت یک اپارتمان ۶۰ میلیون بود اما اکنون قیمت همان اپارتمان ۲۴۰ تومان هست…..
    و من اگر چه امروز بیشتر کار میکنم اما حقوقم کمتر شده
    و خانه خریدنم ارزوی محال تر
    و حالا میمانم بین اینکه خانه ام را بسازم یا مملکتم را ؟

    اکنون با تمام وجود اعتقاد دارم حرف ان مرد درست بود

    محمد رضا جان دوست دارم نظرت را بدانم در مورد این نوشته ام

  • رضا منتظریانی گفت:

    بطور مختصر اصل مطلب را عنوان نمودید همچون قبل از مطلب ارزنده شما در حیات غرب استفاده شد http://rezamontazer.blogfa.com

  • nayyer گفت:

    کسب ثروت به بهایی که با چندین و چند خلق ثروت هم نمی توان جبرانش کرد ….

  • nayyer گفت:

    قتصاد معیوب و بیمار مون چقد این روزا دل آدم رو می سوزونه
    اقتصادی که زمین های کشاورزیش رو حراج زدن عدم حمایت از صنعت کشاوزی تو شمال باعث شده خیلی راحت زمین به قیمت کم فروش بره (فک کنید متری ۷۰۰۰ زیاد زیاد۱۰۰۰۰۰تومن ) هر گوشه زمینای کشاوری تبدیل شدن به ویلا، چند هفته پیش شاهد معامله ۱۲۰۰۰متر زمین به قیمت ۵۵۰۰۰تومن بودم پیرزن کشاورزی که سالها زحمت کشیده بود و جوونی شو گذاشته بود سر کشاورزی و در آخر خسته از این تلاش چندین ساله یه دل پر درد داشت و پولشو می خواست مرهم درداش کنه و خریداری که فکرش قطعه کردن زمین و ویلا سازی بود و سود کردنی که تاوانش خیلی خیلی سنگین بود…
    می دونم که همه می دونید مثالای بزرگتر و بیماریهای وخیم تر
    استاد درد این اقتصاد بیمار کاش درمونی هم داشت

  • احمد گفت:

    استاد گرامی
    شاید مشکل از زمانی شروع می شود که ما مسیر توسعه را از میانه راه انتخاب کرده ایم و اگر فرض کنیم که انتخاب کنندگان این مسیر ( توسعه آمرانه ) خود از پیامدهای آن آگاهی داشته اند ؛ عمرشان قد نداده تا تبعات را مدیریت و مرتفع سازند ( البته من باور ندارم که ایشان براستی چنین آگاهی یی را به صورت جامع داشته اند ). این خوش بینانه ترین نگاه من به این موضوع است .
    گویی هر بار درد زایمانی را تحمل کرده و نوزاد را سر بریده ایم تا بار دیگر و تحمل دردی دیگر . . . تا کی مامایی رضایت به نگاه داشتن نوزادی بدهد که روزی برنایی برومند شود .

    از طرفی گفتار استاد زیبا کلام را بیاد می آورم که حکومت لردها و کنت ها ( فئودال ها ) در اروپا را با خان ها و شاهزادگان در این حوالی مقایسه کرده که در یکی توسعه پایدار منجر به ورود به دنیای صنعتی ( بخوانید رشد سرمایه داری ) گردیده و در دیگری مناسبات روستایی ( دهقانی – خانی ) در فضای شهری ( کارگری – کارفرمایی ) ماندگار شده است .
    حال در گذر قرن ها و قرن ها مردمی شده ایم با دید های تنگ و آرزوهای بزرگ !
    البته از تاثیر زیر ورو شدن های گاه و بیگاه هم نباید گذشت .

  • مهران فرجزاده گفت:

    جالب بود.سپاس محمدرضای عزیز

  • پریسا.پ گفت:

    چقدر جالب همیشه این سوال تو ذهنم بود چرا ماشین مدل بالا که می بینند بعضی ها فکر می کنند طرف حتما مال مردم خورده .هرچند ما که نمی دونیم ماشین از کسب ثروت بدست اوردن یا خلق ثروت

  • سهیلا گفت:

    سلام
    مرسی از اینهمه تلاش مستمر برای افزایش آگاهی ما

  • پگاه گفت:

    همینطوره که گفتید اقتصاد بیمار و اختلاف طبقاتی وحشتناک…..یک موضوع دیگه که شاید به این طرز تفکر قوت میده منش و مرام ثروتمندان جامعه حالا میشه گفت شاید خودشون نه ولی میراث خوراشون بسیار بسیار در قوی شدن این طرز فکر نسبت به ثروتمندا تاثیر داره….ثروتمندانی پوچ که تمام هویت و شخصیتشون خلاصه میشه تو همون ماشین زیر پاشون تو محله ای که خونشون قرار داره و توی تو ی متراژ خونه ها و املاکشون و برخورد قلدرانه ای که د رمقابل دیگر افراد جامعه دارن چون با پولشون میتوننهمه رو بخرن…صفاتی که توی آدمهای زحمت کش و باهوش کمتر دیده میشه ….به قول شخصی آدمهای تاثیر گذار یا از دل امکانات بالا اومدن یا از دل سختیها و فقر….ولی این امکانات و ثروت و پول تو این دوره زمونه کمتر آدم تاثیر گذاری تحویل این جامعه داده..

  • سپید گفت:

    سلام،صبح بخیر
    جالبه برام که این نگاه که به ثروتمند هست در جامعه بین بعضی اقشار (به چشم دزد دیدن) از همین دیدگاه بر میاد و مال دهه های اخیره یا قدمت بیشتری داره؟! آیا این قصه سر دراز دارد؟ (اقتصاد معیوب)

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser