دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

تکنولوژی به کجا می‌رود؟

دوست خوبم رضا. در زیر نوشته‌ی قبلی، مطلبی نوشت که فکر می‌کنم ارزش دارد به شکل جداگانه مورد بحث قرار بگیرد:

محمدرضا.
در مورد اینده آموزش و دانش شکی در مورد حرف های شما نیست .اما در مورد مهارت و تجربه جای سوال هست.
مثلا در حوزه های کار فنی داشتن علم تنها کافی نیست بلکه تجربه حرف اول را می زند تا جایی که حتی سازمان های بزرگ فضایی هم بی نیاز از تکنیسین ها ی کارآزموده نیستند. و این مهارت و استادی در هیچ دوره ای منقرض نخواهد شد .تنها مسئله این است که چگونه این تجربه به نسل بعد منتقل بشود با توجه به سرعت تحولات و پیچیده شدن تکنولوژی ها که فرصت استادی و کسب تجربه را نمی دهند. آیا همین نقطه ضعفی برای تکنولوژی نخواهد شد؟

من هم پاسخی بسیار مختصر و کوتاه نوشتم تا شاید فرصتی باشد و بیشتر در این زمینه بنویسم:

رضا جان.

فرمایش شما کاملاً متین و درست است. تکنیسین‌ها نقش مهمی در دنیای امروز دارند.
البته نمی‌دانم که استفاده از لغت “هیچ” در جمله‌ی
“مهارت و استادی در هیچ دوره‌ای منقرض نخواهد شد” تا چه حد درست است.
خود نژاد انسان، تاریخ مصرف دارد و قرار نیست تا ابد مهمان این اکوسیستم باشد. چطور ممکن است بخشی از ما باشد که “در هیچ دوره‌ای” منقرض نشود و چنین، جاودانه باشد؟

به نظرم واژه‌های تکنیسین، مهارت و استادی، سه واژه‌ای هستند که نیاز به تعریف دقیق‌تر دارند و از سوی دیگر، چنین بحث‌هایی به مقدمات بیشتری نیاز دارند که فراتر از بحثی فرعی در زیر یک نوشته است.

اما توجه شما را به نکته‌ی کوچکی جلب می‌کنم.
آیا دقت کرده‌اید که تکنولوژی (به معنای نوین آن و نه معنای عمومی آن که شامل اختراع اهرم هم می‌شود) کمک کرده است که کدام بخش‌های بدن خود را برونسپاری کنیم؟
ما قسمتی از مغز را که کار حافظه را می‌کرد، برونسپاری کرده‌ایم.
قسمت‌هایی از مغز را که تحلیل صدا انجام می‌دادند برونسپاری کرده‌ایم (کافی ست IRIS و SIRI را ببینید و با Voice Search گوگل کار کنید).
قسمت‌های Semantic مغز را هم برونسپاری کرده‌ایم.
امروز، گوگل با تکنیک‌های Latent Semantic بهتر از من و شما متن‌ها را می‌خواند و طبقه بندی می‌کند
(دقت کنید که در مورد درک کردن صحبت نمی‌کنم. در مورد طبقه بندی صحبت می‌کنم که یکی از پله‌های ساده و اولیه‌ی درک کردن است)
به عبارتی، اگر من به شما ۱۰۰ سایت بدهم و بخواهم بر اساس ارزش محتوای آنها در حوزه‌ی مذاکره، آنها را مرتب کنید و گوگل هم این کار را انجام بدهد، با نهایت احترامی که برای “مغز شما” قائلم، معتقدم مغز گوگل طبقه‌بندی بهتری انجام می‌دهد.
در حوزه‌ی درک و NLP (نه به معنای Neurolinguistics بلکه به معنای Natural Language Processing) هم پیشرفتها بسیار عالی است و شاید در فرصتی دیگر در موردش حرف بزنیم.
Expert System ها و سیستم‌های خبره هم بسیار عالی کار می‌کنند. امروز قسمت عمده‌ای از قیمت‌گذاری و سفارش گذاری خرید و فروش در بازارهای ارز و بورس، توسط سیستم‌های خبره انجام می‌شود.
جالب اینجاست که این سیستمها، “نه با قواعدی که ما به آنها می‌آموزیم” بلکه با “قواعدی که خود کشف می‌کنند و ما قادر به درک آن نیستیم” معامله می‌کنند و سبدهای سهام را مدیریت می‌کنند. چون حافظه‌ی آنها بهتر از ماست و چون خطاهای احساسی ندارند و خطاهای Cognitive خود را هم به مرور زمان حذف می‌کنند، بهتر از مغز ما عمل می‌کنند.
طی همین سالها با پیشرفتهای حوزه‌ی Bigdata و همینطور Data Mining و Symptom Analysis تشخیص‌های دستگاه‌های پزشکی، در بسیاری از حوزه‌ها، Reliable تر و قابل اتکاتر از تشخیص‌های پزشکان است و این روند به سرعتی شگفت‌انگیز ادامه دارد.
به هر حال، می‌خواهم بگویم که “مهارت و استادی” را اگر به عنوان “هنر یک روبوت پیشرفته با درجات آزادی نسبتاً بالا و طراحی مقاوم و Robust با یک سیستم کنترل Adaptive و خودترمیم‌گر” که عامه‌ی مردم به آن “انسان” می‌گویند، در نظر بگیرید، به نظر می‌رسد که هنوز برای تولید چنین روبوتی تلاش چندانی نشده. ضمن اینکه بخش زیادی از این انجام نشدن هم، ناشی از ضعف تکنولوژی نیست. ناشی از بی نیازی به این روبوت است. چون سیستم زایش در رختخواب، ارزان‌تر از تولید آزمایشگاهی این روبوت است و ظرفیت تولید هم، بیشتر در تقاضا است در حدی که حجم زیادی،‌ وسایل پیش‌گیری فروخته می‌شود!
اتفاقاً قسمتی از ما انسانها که در حال برونسپاری است،‌بیشتر قسمت‌های تحلیلی و Cognitive است.
بنابراین “خبرگی” و Expert بودن، به تدریج از انسان بودن جدا شده و در حال جدا شدن بیشتر است.
اما مهارت فیزیکی،‌ همچنان در دست انسان است.
امروز وقتی ماشین شما خراب می‌شود، یک مغز بزرگ و عظیم به نام ECU خطای آن را پیدا می‌کند و از طریق یک دستگاه Diagnose که به آن دیاگ می‌گویند، ایراد را اطلاع رسانی می‌کند و به یک کارگر تعمیرکار (که ویژگی‌اش همان چیزهایی است که گفتم) اطلاع می‌دهد که کدام قطعه را عوض کند.
ما کارگر آن کامپیوتر هستیم و دستیار او. نه اینکه او دستیار ما باشد.
در اینجا بحث تخصصی‌تر می‌شود. معمولاً کسانی که تکنولوژی را نمی‌شناسند از این حرف های سنتی قرن نوزدهمی می‌زنند که به هر حال، آن را هم ما ساخته‌ایم و …
اما فکر می‌کنم کمی مطالعه در مورد تفاوت Calculated Intelligence و Distributed Intelligence نشان می‌دهد که نوعی از هوشمندی که امروز در دنیای تکنولوژی در حال استفاده و رو به توسعه است، با آن هوشمندی مکانیکی که قدیم Deep Blue روبروی کاسپاروف می‌ایستاد و فقط به دلیل قدرت محاسبه و تصور تعداد حرکات بیشتر از او می‌برد، تفاوت ماهوی دارد.
امیدوارم روزی روزگاری، فرصتی شود که بیشتر در مورد این بحث‌ها بنویسم.
اما ما انسانها در این حوزه، چنان به پیش قضاوت آلوده‌ایم که به سادگی نمی‌توانیم از مرز دیوارهای شیشه‌ای که قبلاً در دورمان بوده و امروز برداشته شده است، عبور کنیم.

پی نوشت: من دنیای امروزه‌ی تکنولوژی را بی ضعف نمی‌بینم. اما ضعف و محدودیت‌هایش به نظرم از جنس دیگری است. مثلاً اینکه به اندازه‌ی انسان Efficient نیست و گرمای بیشتری تولید می‌کند و این مسئله، اگر حل نشود، مسیر توسعه‌اش را برای مدتی، کند یا محدود یا حتی متوقف خواهد کرد.

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


58 نظر بر روی پست “تکنولوژی به کجا می‌رود؟

  • […] ساعت های زیادی را در گوگل می گذرانیم، از سرچ نرخ های مختلف ارز، تا اخبار و روش های […]

  • احمد گفت:

    مطلب بسیار مفیدی بود و مغزم را به چالش واداشت. زمانی که در رابطه با این موضوع فکر میکردم به این نتیجه رسیدم که ممکن است کاملا غلط باشد و در بهترین حالت یکی از حالات ممکن برای آینده نسل بشر باشد. به نظر میرسد که میل به تنبلی و راحت طلبی که از ابتدا در انسان بوده عامل اصلی پیشرفت اوست برای مثال در سال های دور اغلب مشاغل یدی بود اما امروزه عمده فعالیت افراد پشت میز نشینی است(منهای آن دسته معدودی که واقعا فعالیت فکری میکنند که چه بسا از فعالیت یدی طاقت فرساتر باشد)
    شاید اگر به انسان چند هزار سال پیش که با فعالیت بدنیش شخم میزد و کشاورزی میکرد و یا به نیاکان قبل ترش که مدام در طول روز در حال حرکت روی زمین و درخت بود میگفتی که در آینده نسل تو اغلب اوقات کاریش را پشت میز مینشیند تازه اگر بتواند با خودرویش تا درب دفتر کارش در طبقه دهم هم برود،میرود و چه بسا اغلب اوقات حتی حوصله تکان دادن خود و خاموش و یا روشن کردن کلید برق و یا کارهایی از این دست را ندارد، به شدت افسرده میشد و حس بدی به او دست میداد اما میبینیم که انسان امروز تنبل تر شده و از این وضع خود هم خیلی راضیست و به هیچ وجه حوصله کار یدی را ندارد.
    انسان آینده هم به نظرم در راستای همین تنبل تر شدن تا جایی پیش خواهد رفت که شاید تبدیل به تکه ای گوشت شود که در جایی رها شده و مطلقا هیچ حرکتی نخواهد داشت و تمام ابزارهای حسی خود مثل چشم و گوشش را هم از سر تنبلی حوصله استفاده کردن ندارد و تمام خواسته ها یا گفته هایش از طریق امواجی که تولید میکند انجام خواهد شد!اگرچه که به نظرم شنیدن این سبک زندگی برای نسل کنونی ما انسان ها دهشتناک و نفرت انگیز باشد ولی به نظرم برای انسان آینده نه تنها نفرت انگیز نیست بلکه عادتی است که او به هیچ وجه حاظر به ترک آن و برگشت به سبک زندگی نیاکانش نخواهد بود!

  • پرنیان گفت:

    سلام
    و چقدر ذوق زدم بابت این تغییرات جدید.
    شاید دیدن این سخنرانی ری کرزویل در رابطه با آینده ی قدرت مغز انسان خالی از لطف نباشه
    https://www.ted.com/talks/ray_kurzweil_get_ready_for_hybrid_thinking?language=fa
    و همینطور این نوشته از آقا معلم عزیز در رابطه با کتاب how to create a mind از ری کرزویل:
    http://www.shabanali.com/en/?p=893

    اعتراف:
    کمی ترسناکه…

  • هیوا گفت:

    پیتر دایمندیس (که جز TOP50 رهبران برتر دنیاست (مجله فورچن)، با کورزوایل دانشگاه سیلگولاریتی رو تاسیس کرده و رئیس بنیاد X PRIZE هست و در رشته های هوا فضا، ژنتیک مولکولی و پزشکی از MIT و هاروارد فارغ التحصیل شده)، یه گروه ۲۵۰ نفره داره از برترین متخصصین دنیا در رشته های مختلف که پیشرفتهای بزرگ تکنولوژی بشر رو رصد میکنن. یکی از کارهایی که میکنن اینکه که هر هفته مهمترین این پیشرفتها رو با یک تحلیل کوتاه، به کسانی که ایمیلشون رو در فرم زیر وارد کنن، ارسال میکنن:
    http://abundanceinsider.respond.ontraport.net/
    خودم ۶-۷ ماهه این ایمیلهارو نگا میکنم. اگر یه مدتی این موارد رو مرور کنیم، میبینیم که بسیاری از اتفاقاتی که فکر میکنیم ممکنه در دهه های آینده اتفاق میفته الان اتفاق افتادن. بعضی هاش هم که بیشتر شبیه فیلمهای علمی تخلیلی هست. خود پیتر دایمندیس بر خلاف بعضی ها که در مورد این آینده بدبین یا مردد هستن، خوش بینه. در سخنرانی که در TED داشت (گوگل: abundance Diamandis ) و در کتاب اولش (خودم کامل نخوندم) در مورد علت خوش بینیش صحبت میکنه.
    کتاب آخرشم BOLD هست که توسط افرادی مثل اریک اشمیت، بیل کلینتون و مایکل دل توصیه شده، در مورد نحوه ساختن آینده ایه که انتظارش رو میکشه.

  • سوری بوعلی گفت:

    منابع شما را برای جملات پایین را می خواستم مطالعه کنم، لطفا راهنمایی کنید.
    ” این سیستمها، “نه با قواعدی که ما به آنها می‌آموزیم” بلکه با “قواعدی که خود کشف می‌کنند و ما قادر به درک آن نیستیم” معامله می‌کنند”

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser