دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

با حامیان متمم در زیر گنبد مینا

هنوز از آن شبی که برای تعداد زیادی از دوستانم در داخل و خارج ایران ایمیل زدم و از آنها کمک خواستم تا یک پروژه جدی تولید محتوای فارسی را با هدف توسعه دانش و مهارت مخاطبان شروع کنیم، یکسال نگذشته است.

در آن مقطع تعداد کسانی که چنین ایده‌ای را باور داشتند کم بود و همراهان کمی داشتیم. نه نقدینگی زیادی داشتیم و نه کسانی که به چنین کاری باور داشته باشند و بدون این هر دو، نمی‌توان گام بزرگی برداشت.

امروز متمم، فرزند کوچک و ضعیف ما، که همه فکر می‌کردند در همان روزها و ماه‌های نخست تولد، زندگی را به پایان خواهد رساند، بزرگ‌تر شده و دوران کودکی و رشد خود را می‌گذراند. روی پاهای خودش ایستاده. از خانواده‌اش مستقل شده و دست در جیب خودش دارد. هنوز هزاران ضعف و ایراد دارد. اما دستاوردهایش هم آنقدر بوده که بتوان به آینده‌اش امیدوار بود.

متمم مدیون خیلی هاست. تمام کسانی که برایش مطلب نوشتند و می‌نویسند. تمام کسانی که برای توسعه زیرساخت آن تلاش کردند و می‌کنند. تمام کسانی که در هزینه‌های اولیه راه اندازی آن با ما شریک شدند. تمام کسانی که در حوزه‌های مختلف مرتبط با استراتژی محتوا، به ما مشورت دادند. و مهم‌تر از همه، تمام کسانی که امروز از لحاظ مالی حمایتش می‌کنند.

همیشه باورم بر این بود که در کشور ما انبوهی از کلاسها و دوره‌ها و سمینارها برگزار می‌شود که هزینه‌های بسیار سنگین برای اجرا و برگزاری و شرکت در آنها می‌شود و در نهایت، به ندرت می‌توانیم چیزی را به عنوان پیام و دستاورد یا به قول دوستانمان Take-home Message با خودمان به خانه یا شرکت بازگردانیم. اما فکر می‌کردم در این باور تنها هستم. اما امروز که می‌بینم حامیان متمم، از همه‌ جای ایران، مراقب این فرزند جوانشان هستند. به همین دلیل است که بر خلاف پروژه‌های دیگر من که به دلیل تکیه بر وقت و بودجه شخصی خودم، بعد از مدت کوتاهی کند یا متوقف می‌شد،‌ این پروژه هر روز سریع‌تر از قبل پیش می‌رود.

هفته‌ی گذشته به حامیان متمم ایمیل زدیم و از آنهایی که امکان حضور را داشتند دعوت کردیم تا در یک مهمانی علمی شرکت کنند. حدود سیصد نفر از دوستان توانستند در سه شنبه شب بارانی، تشریف بیاورند و مهمان این فرزند چند ماهه‌ی خودشان باشند.

برای من شبی فراموش نشدنی بود. نه فقط به خاطر حضور در بزرگترین پلانتاریوم خاورمیانه و یکی از مدرن ترین پلانتاریوم‌های جهان. نه فقط به خاطر دیدن دوستانی که از نقاط مختلف آمده بودند و به رغم آنکه نخستین بار یکدیگر را می‌دیدند، مانند اعضای یک خانواده بزرگ با هم دوست و مهربان بودند. نه فقط به خاطر جوانان بیست ساله‌ای که می‌گفتند متمم را دوست دارند. یا فقط به خاطر آن پدر شصت ساله‌ای که با علاقه فرزندانش را نشانم می‌داد و می‌گفت: ما هر سه نفرمان، متممی هستیم!

به خاطر اینکه باور کردم پروژه‌ی تولید محتوای فارسی، می‌تواند جلو برود. اینکه مخاطب فارسی زبان، هم آنقدر این پروژه را دوست دارد که به رشد آن کمک کند و هم آنقدر والدانه و حمایت‌گرانه، از تمام ضعف‌هایی که می‌بیند و می‌فهمد که به تدریج رو به کاهش هستند، صرف نظر می‌کند. می‌دانم که یک سال دیگر، کسی به خاطر نداشتن  پول‌های چند میلیونی برای شرکت در دوره‌ها و کلاس‌های مختلف، از دانستن و یادگرفتن و رشد محروم نخواهد شد.

خوشحالم که متمم، توانست بر حرفش بماند و هر آنچه را که به بهبود کیفیت زندگی کمک می‌کرد، همچنان رایگان عرضه کند و هر آنچه را که می‌توانست درآمدزا باشد، بفروشد.

خوشحالم که حامیان متمم، بارها به ما تذکر دادند که این مطلب یا آن مطلب که مختص ماست، برای بهبود کیفیت زندگی مفید است و اگر ما مالک این پروژه هستیم، از شما می‌خواهیم که اینها مختص ما نباشد و در اختیار همه قرار گیرد و خوشحالم که امروز، آنها که در گذشته حاضر نبودند دست همکاری ما بفشارند و می‌گفتند در این کشور تولید محتوای آموزشی مفید، یک پروژه‌ی شکست خورده است و مردم فرق مطلب مفید و غیر مفید را نمی‌فهمند، همانهایی که پیشنهاد می‌کردند به جای فکر کردن به تولید مطالب آموزشی، چند سمینار شیک با کیف و شام و ناهار و مدرک بین المللی برگزار کن تا ثروتمند شوی و لذت زندگی را تجربه کنی، امروز خود هم به تولید محتوای آموزشی فکر می‌کنند. آرزو می‌کنم که روزی، پروژه‌های تولید محتوای آموزشی مفید در ایران آنقدر زیاد شود که متمم، کوچکترین خانه‌ی مجازی آموزشی در کشور باشد.

www.motamem.org

پی نوشت ۱: ما برنامه را از طریق ایمیل برای حامیان متمم (کاربران ویژه‌ی آن)‌ اطلاع رسانی کردیم. امیدوارم بقیه کاربران متمم هم که پروفایل خود را دقیق پر نکرده‌اند و ایمیل‌های هماهنگی ما را دریافت نمی‌کنند،‌ لطف کنند و اطلاعات خود را تکمیل کنند. تا در آینده به آنها دسترسی داشته باشیم.

پی نوشت ۲: اگر بقیه دوستان عکس‌هایی دارند که ما در اینجا نیاورده‌ایم،‌ لطفاً یا با هشتگ motamem (به صورت #motamem) در اینستاگرام بگذارند یا به trust at motamem dot org ایمیل بزنند تا آنها را هم در سایت بگذاریم.

 motamem-3

motamem-5motamem-4

motamem-6

motamem-2

motamem-1

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


83 نظر بر روی پست “با حامیان متمم در زیر گنبد مینا

  • عليرضا گفت:

    دوست دارم بدونيد از بزرگترين قوت قلبهايي كه توي اين يكسال اخير در زندگي توي يه شهر غريب بهره بردم آشنايي خيلي خيلي اتفاقي با استادشعبانعلي بود . فايلهاي راديو مذاكره و روزنوشته هاي شما مونس من بوده و پنجره اي به سوي روشنايي . بخاطر همه چيزهايي كه ازشما ياد گرفتم. ممنونم.

  • نسیم گفت:

    تجربه خیلی جالبی بود و افتخار داشتم از نزدیک شما رو ببینم استاد عزیزم.
    خیلی خیلی ممنونم ازتون

  • شراره ش گفت:

    سلام

    ممنون از دعوت شما، خیلی زحمت کشیده بودید . شب بسیار جالبی بود .

  • انصار رضائی گفت:

    سلام

    شب فوق العاده ای بود. فوق العاده مثه سایر برنامه ها. من که آخر هفته به شدت سرم شلوغ بود و با این برنامه انرژیم کامل تامین شد.
    تیپ محمد رضا شعبانعلی هم که تکمیلش کرده بود. همیشه کت شلواری و رسمی دیده بودیم. ایندفعه خیلی دوستانه بود(کاش رو اون کفش اسپرت، یه تیشرت هم می پوشیدید :D)
    کاش عکس دسته جمعی از همه می گرفتین :). من که فقط عکس تکی تونستم بگیرم.

  • سوده گفت:

    سلام .
    آقای شعبانعلی عزیز ممنونم که فرصتی فراهم آوردید تا بتونیم شما رو از نزدیک ببینیم . برنامه آسمان شب هم بسیار عالی بود حتی دختر ۶ ساله ام اونقدر از این برنامه لذت برد که مدام برای همه تعریف می کنه .شبی بسیار عالی و به یاد ماندنی بود ممنون لطفتان
    و یک خواهش از دوست عزیزی که اون شب زحمت عکاسی در فضای باز رو کشیدند : اگر ممکنه عکس ها رو به اشتراک بذارید تا دوستانی که در عکس های بالا حضور ندارند هم بتوانند عکسی از اون شب در کنار گروه متمم و استاد شعبانعلی عزیز به یادگار داشته باشند

  • عبدالحسین ماندگار گفت:

    با سلام و تشکر به همه دوستان
    واقعا از محمد رضای عریز ممنونم و از دیدار دوستان خرسند شدم
    انتخاب مکان و موضوع عالی بود و لطف بارش باران هم این برنامه را تکمیل کردش
    انشاء… تا دیدار حضوری دیگر و زمان بیشتر برای آشنایی با دوستان

  • فاطمه.م گفت:

    سلام به استاد شعبانعلی عزیز و همه دوستان متممی
    من از حدود یک سال پیش – که به دنبال “یک لایک ساده دوستم در فیس بوک که به نوشته ای از استاد زده بود” و کنجکاوی های فیس بوکی که باعث شد سر از صفحه محمدرضا شعبانعلی در بیارم تا این روزها که وبسایت استاد، جز اولین صفحاتی هست که هر روز صبح بهش سرمیزنم – یه خواننده خاموش بودم
    اون شب یه گوشه ای وایساده بودم و خوشحال، از اینکه دارم محمدرضا شعبانعلی رو از نزدیک میبینم … همه جلو میرفتن و خودشون رو معرفی میکردن، نشونه هایی میدادن تا استاد اونا رو بشناسه … خوب من به دلیل خاموشی این یکسال هیچ نشونه ای نداشتم، بنابراین به یه سلام و احوالپرسی ساده اکتفا کردم ولی محمدرضای عزیز خیلی صمیمی بلیطم رو گرفت، اسمم رو خوند و گفت: آهان شمایی، خیلی خوش اومدی
    واقعا نمیدونم محمدرضا حتی خواننده های خاموشش رو هم میشناسه!؟

    شب واقعا خوبی بود … هم برنامه، هم متممی ها هم خدا که اون روز بارون نعمتش رو سرازیر کرده بود 🙂 بازم ممنون از همه تلاش هایی که برای تولید محتوای آموزشی میکشین … اینجا به من امید میده و حالمو خوب میکنه

    • سیمین-الف گفت:

      سلام فاطمه.م عزیزم
      خوش اومدی به این خونه.
      اگه اون شب می دونستیم از خواننده های خوب مطالب این خونه هم اونجا هستن، به شما تو همونجا خوش اومد می گفتیم و نمی گذاشتیم یه گوشه وایسید و می آوردیمتون تو جمع خودمون.
      به هر روی ما دوستان متممی خیلی دوست داریم جمعمون جمع باشه.
      به جمع دوستان و بچه های شعبانعلی خوش اومدی.
      امیدوارم در گردهمایی های بعدی اولین نفری باشم که دست دوستی تون رو می فشارم. 🙂

  • رضا محمودی گفت:

    سلام
    خیلی خوشحالم که همچین محیطی بوده و با دیدن عکسا یاد دوران کارشناسی و رصدهامون افتادم
    حیف که ما دوریم و دست از همچین گرد هم اومدنی کوتاه

  • فریباحسنی گفت:

    سلام دوستان واستادعزیزم ،من وهمسرم متممی هستیم .سه شنبه نه تنها جناب شعبانعلی ودوستانی که مطالب وکارهای

    اجرایی ایشون روبرای ماانجام میدهند رواز نزدیک دیدیم بلکه تجربیات جدیدی هم کسب کردیم که خیلی جالب بود.

    جناب شعبانعلی سپاسگزارم

  • محمد معارفی گفت:

    راستی,خیلی دوست داشتم آقای داداشی و هیوا رو هم ببینم.امیدوارم دیدارهای بعدی,دیدنشون فراهم بشه…

  • محمد معارفی گفت:

    اون شب حس خیلی خاصی داشتم.جای دیگه ای مفصل در موردش نوشته ام.اینجا فقط میخوام از بودن همه تون تشکر کنم.از ایجاد این همه حس خوب.از هومن,یاسین,کیان,آتبین و… .از سمیه,شادی و محمدرضا.مرسی که هستید و متفاوت هستید…به امید دیدارهای بعدی

    • هومن کلبادی گفت:

      محمد عزیزم سلام
      من هم خیلی از دیدارت لذت بردم و از داشتن دوستان نازنینی مثل تو ، بی نهایت خوشحالم . همیشه فکر می کردم اون آدم هایی که خداوند بهشون نظر و توجه خاص داره ، چقدر باید آدم های خاصی باشن که این اتفاق براشون بیفته ولی الان اعتقاد دارم خود من هم مورد لطف و عنایت خاص خدا هستم که با محمدرضای عزیز ، شادی جان ، سمیه جان ، خونۀ باصفامون (متمم و شعبانعلی.کام) و تک تکِ دوستای نازنینم آشنا شدم چون فکر می کنم ، این افتخار ، نصیب هر کسی نمیشه . از اینکه هستید از تک تکِ شما عزیزان متشکرم و قدرتون رو می دونم .
      پی نوشت : خدا جون مخلصتم که این نعمت های بی نظیر رو به من دادی
      ارادتمند و مشتاق دیدار همۀ شما عزیزانم – هومن کلبادی

  • فریباحسنی گفت:

    باسلام وعرض تشکرخدمت شمااستادعزیزم و دوستانتون ازبابت زحمات وگردهمایی روزسه شنبه،من وهمسرم هردومتمم ی هستیم وبه همراه دخترم آمده بودیم وازدیدن شماوهمکارانتون بسیارلذت بردیم ومطالبی رودیدیم وشنیدیم که برای هرسه مون
    جالب بود.
    به امیددیدارشماباآرزوی موفقیت وبهترینها برای شما سپاسگزارم

  • سعید رنجبر گفت:

    سلام
    چقدر عکسای هم خونه ای های عزیزم را دوست داشتم .هر بار که نگاه کردم احساس تعلق بیشتری به خونمون پیدا کردم.
    چقدر از کامنت های دوستان حس خوب میگیره آدم.
    چقدر خوب میشه روز به روز متمممون بزرگ و بزرگ تر بشه و هیچوقت به دوران افول نرسه
    چقدر دلم میخواد انسان ارزشمندی بشم که وقتی ازم سوال پرسیدن دلایل موفقیتت چی بود ؟با افتخار بگم من عضو متمم بودم .متمم واقعا به توسعه ی مهارتهای من کمک کرد.دوسش دارم ؛چون لایق دوست داشتنه.

  • حمیدرضا مرتضوی گفت:

    شبی به یاد ماندنی در کنار جناب شعبانعلی که سرشار از انرژی بود …
    ممنونم

  • سهیلا مظاهری گفت:

    سلام .
    تشکر ویژه از آقای شعبانعلی عزیز.
    شب بسیار عالی و به یاد ماندنی بود .ممنونم از همه لطفتان.
    پاینده باشید.

  • مائده ابوحسینی گفت:

    سلام
    محمدرضای مهربان،شادی قلی پور دوست داشتنی و سمیه تاجدینی بسیار عزیز ، متشکرم به خاطر اینکه فرصت یه تجربه لذت بخش درکنار خودتون رو به من دادین .

  • مهرداد وفاداران گفت:

    با سلام و درود .آن شب فراموش نشدنی در کنار دوستان متممی و از همه مهمتر آقای شعبانعلی عزیز برای من بسیار لذت بخش و با افتخار بود . حضور من در این جمع صمیمی باعث ایجاد حس شور و اشتیاق و تلاش برای رسیدن به فردایی بهتر و موفق تر را روشن کرد . صمیمانه عرض کنم وجود آقای شعبانعلی و سایر دوستان متممی در وجود من انقلاب شگرفی را بوجود آورده که باعث خوشحالی و مباحات من می باشد . امیدوارم که همگی دست در دست هم در جهت قوی تر و بهینه تر کردن محتویات متمم در کنار تمامی دوستان عزیز و گرامی پر تلاش و پرانرژی باشیم و اثرات مخرب سیستم های قدیمی و سنتی موجود در جامعه را کنار بزنیم و آینده سازان جامعه خود باشیم . انشاءالله با سپاس و درود بر تمام حامیان متتم

  • سمايي گفت:

    سلام
    عکسها هم به آدرس شما و هم تراست زون ايميل شده است 🙂

  • محمد فرازي گفت:

    سلام
    صد افسوس كه نتونستم بيام و از نزديك تمام دوستاي عزيز متممي رو زيارت كنم به خصوص معلم عزيزمون محمدرضا رو.
    مطمئنم شب خاطره انگيزي شد براي همه ي عزيزاني كه حضور داشتند.
    اميدوارم يك روز فرصت ديدار براي من هم فراهم شود.
    موفق و شادكام باشيد

  • Nasim... گفت:

    خيلى خوش بحالتون…
    چقدر توى اين عكس همه شاد به نظر ميرسن…خيلى دوست دارم دوستان رو ببينم,از نزديك كه لياقت نداشتيم…
    ميشه يه خبير دوستان توى عكس رو معرفى كنه؟

  • گلاله گفت:

    سلام
    ما که نتونستیم بیایم 🙁 دوستان به جای ما.
    ایشالا برنامه های بعدی 🙂

    • مهرداد وفاداران گفت:

      یک نمره منفی بخاطر اینکه در این جمع خوب حضور نداشتی چون فرصت خوبی را از دست دادی . سعی کن برنامه های متمم همیشه در راس کارهایت باشد . البته ببخشید اینقدر خشن صحبت می کنم چون اعتقاد دارم زمان خیلی مهم است و فرصت از دست رفته دیگر بر نمی گردد . گوش به زنگ باش برای برنامه های آینده . ممنون

  • بهرام سعدیان گفت:

    طبق معمول بعد مسافت و مشغله کاری ، مانع دیدار دوستان و محمدرضا عزیز شد. انشالله به زودی میام تهران و خلاص…………

  • آتبین مقصودی گفت:

    درود

    سپاس از استاد عزیزم جناب آقای مهندس شعبانعلی
    سپاس از هومن خان کلبادی و یاسین اسفندیار عزیز و دیگر دوستان معزز

    • هومن کلبادی گفت:

      سلام بر آتبین عزیز
      از ابراز لطفت بی نهایت ممنونم و امیدوارم به زودیِ زود ، ببینمتون دوست عزیزم
      ارادتمند – هومن کلبادی

  • سحر باقری گفت:

    استاد عزیزمو همیشه برقرار باشی.یه حسرتی از اینکه دورم از شما و از برنامه هاتون تو دلم هست که فقط با ارتباط دائم با سایتتون و گوش دادن به صداتون اونو آروممی کنم.امیدوارم هر چه زودتر بتونم ببینمتون..یک دل سیییییر..سلامت و برقرار باشید و مثل همیشه با عزت

  • شهرزاد گفت:

    دوستان خوبم. شک نداشتم که بهتون خیلی خوش می گذره، چون همه مون می دونیم که محمدرضا کارش چقدر درسته …:)
    و یکی از حسرت هایی که برام موند این بود که نتونستم اون شب توی این برنامه باشکوه و در جمع صمیمی شما خوبان باشم.
    عکس هاتون رو که نگاه می کردم با خودم می گفتم: “آخی … چه بچه های خوووبی … از آقا معلم نازنین، گرفته تا دانشجوهای خوب متممی” 🙂
    همونطور که به دوستان عزیزم قبلا گفتم، من چندین سال پیش تو دوران دانشجویی تو دانشگاه تبریز، پلانتاریوم رو رفته بودم و یکی از زیباترین و عجیب ترین تجربه های زندگیم بود.
    بعضی قسمتهاش احساس می کردم خودم تنهام و توی دشت پهناوری در شب، زیر آسمون دراز کشیدم و دارم در شگفتی به ستاره ها و کهکشان ها و عظمت خداوند می نگرم…
    خوشحالم که شما هم تجربه ش کردید و مطمئنا پیشرفته تر و به روزتر از اونی بوده که من رفته بودم …
    و انشاله برنامه های آینده بتونم افتخار حضور در این جمع دوست داشتنی رو داشته باشم …

    • ضیاء گفت:

      شهرزاد خانوم کدوم دانشکده ی دانشگاه تبریز بودین؟ چه سالایی؟

      • شهرزاد گفت:

        ضیاء جان. از اونجایی که من بدبختانه یا خوشبختانه (نمی دونم…) یه کم ذاتاً آدم محافظه کاری هستم!;) اجازه بده در همین حد دانشگاه تبریز گفته باشم و دیگه وارد جزئیات ریزتر نشم… (اگرچه اگه بعضی از تیکه های حرفام توی این خونه رو مثل یه پازل کنار هم بذاری، هردوش معلوم میشه:) … ولی بذار … چون تو دوست خوبم پرسیدی یه کم راهنمایی کنم… از سالهای نیمه ی دوم دهه ۷۰ و … و اینکه کامپیوتر خوندم)
        ولی جالب بود برام که چرا اینو پرسیدی؟! …:) …
        احتمالا خودت هم دانشگاه تبریز درس خونده باشی؟:) .. آره؟ خیلی خوبه …
        حالا که اینطور شد بذار یه کوچولو براش تبلیغ هم بکنم و بگم که دانشگاه تبریز یکی از زیباترین و دوست داشتنی ترین دانشگاه هاست به نظر من …:)

        • ضیاء گفت:

          قصد فضولی نداشتم! کمی کنجکاو بودم.
          بله درست حدس زدین. من هم در سال های نیمه ی دوم دهه ی ۱۳۸۰ برق خوندم.
          من هم خاطرات زیادی از دانشگاه تبریز دارم.
          بابت پاسخ بسیار ممنون.

  • یاسین اسفندیار گفت:

    باسلام به محمدرضا، معلم عزیزم
    با سلام به همه دوستان عزیز، دوستانی که شاید چند ماهی است به واسطه سایت معظم متمم با انها آشنا شده ام ولی انگار سالهاست مشناسمشان.
    شب بیادماندنی بود. در ابتدا وقتی محمدرضای عزیزم رو دیدم خستگی مسیر از تنم رفت که هیچ، انرژی صدچندان گرفتم . وقتی هومن کلبادی عزیزم رو که با تلفن دنبالش می گشتم را دیدم. انصافا مرد نازنینی است. انگار که چند سال است که میشناسمش. آن صمیمیتی که دارد، همه را جذب خود می کند .
    به اتفاق حمید حاجتی عزیز که ایشان از همدان آمده بودند داخل سالن شدیم . دیدم کنار ایشان شخصی شباهت زیادی به محمدرضا دارد . سئوال کردم شما برادر محمدرضا هستید؟ گفت بله. یاد اولین عکس محمدرضا در سن ۲۲سالگی که در خارج از کشور گرفته بودند افتادم، مانند سیبی که از وسط به دو نیم شده باشد.
    http://www.shabanali.com/ms/?p=2000 البته به این لینک سری بزنید هم عکس جوانی محمدرضا را می بینید و هم نوشته زیبایش در خصوص داشتن رویا . که این متن را به دیوار محل کارم چسبانده ام.
    . به همراه مادر و پدر محمدرضا که خداوند حافظشان باشد. خانم ابراهیمی و خانم معصومی محترم .
    بعد از دیدن دوستان فیلم شروع شد. فیلمی که در آن فقط کوچکی و یا بعبارتی هیچ بودن خودم را در این جهان هستی دیدم. دیدم که در این جهان جایی برای کبر و غرور برایم نمی ماند. جایی برای دشمنی – جایی برای کدورت . به قول بزرگی که من هیچم و بعد فرمودند هیچ هم نیستم.و دیدم که باید تلاش کنم . باید پشتکارم را صد چندان کنم و …
    عده کثری از دوستان دعوت بودند و هماهنگی این همایش و گردهمایی کار چند ساعت و چند روز نبود.
    محمد رضا جان، شادی خانم و سمیه عزیز که همه فشارها بر دوش شما بزرگواران بود.
    بابت تمام زحماتی که کشید از شما سپساگذارم. بخاطر این شب بیادماندنی از شما تشکر می کنم .
    بعد از نمایش فیلم با دیدن آقایان نخجوانی و هاشمی عزیز معارفی بزرگوار و سرایلو که افتخار همکاری با گروه معظم تخفیفان را دارد. آقایان ذاکری و محسن نوری و مقصودی و سامان خان عزیز و خانم بهار بهار و خانم نیکی کیانی و سیمین خانم و چند عزیز دیگر که اسمشان را به یاد ندارم و مرا به خاطر این کم حافظگی ببخشند.
    و جای خیلی از دوستان خالی بود. یکی از عزیزان شباهتی به آقای داداشی عزیز داشت. شک داشتم خودش باشد ولی هومن جان گفت ایشان نیست.خیلی دوست داشتم این معلم عزیز را ببینم.
    ای کاش فرصتی پیش بیاید که اسم دوستانی که در همایش حضور پیدا می کنند را بپرسیم و بیشتر با آنها آشنا شویم.

    گروه های زیادی در فضای مجازی ایجاد میشود . با علایق و دیدگاه های مختلف. که بعد از مدتی از هم می پاشد . این چنین گروه هایی زیاد دیده و شنیده ایم.
    ولی باید اعتراف کنم گروهی که محمدرضا جان ایجاد کرده از آن نوع نیست. چرا که همه دوستانی که دیدم در شغل و حرفه خود سرآمد بودند. با روابط عمومی بالا و اخلاقی دوست داشتنی.

    امیدوارم که بتوانم در این راه کمک هرچند ناچیزی به این گروه معظم بکنم.
    از همه شما عزیزان که این شب بیادماندنی را بوجود آوردید کمال تشکر و قدردانی را دارم

    • سیمین-الف گفت:

      سلام یاسین اسفندیار
      کلام نافذی دارید.
      دوستانتون رو هم در این خونه و هم در متمم، از این موهبت الهی بی نصیب نگذارید. 🙂
      فکر می کنم هر چه دایره دوستی و آگاهی متمم بیشتر بیشتر می شه، این درخت، تنومند تر و شکوفاتر خواهد شد.
      به امید روزی که از میوه ها و ثمرهء آن، دوستان و همراهان بیشتری بهره مند شوند.

      راستی همت و عشق زیادی می خواهد که کسی یک روزه از مسافت دور برای این گردهمایی بیاید و همان شب برگردد.
      خداقوت دوستان عاشق این خونه.

    • هومن کلبادی گفت:

      سلام یاسین عزیز
      اول باید از ابراز لطفت نسبت به خودم تشکر کنم و امیدوارم لایقِ اینهمه لطف و محبتت باشم . امیدوارم به زودی و با هماهنگی بیشتر ، بتونیم (با اجازۀ صاحب خونۀ عزیزمون) تجمعی از دوستان و هم خونه ای ها ، در مکانی مناسب تدارک ببینیم . ضمناً از توصیف زیبای اون شب و لینک زیبایی که گذاشتی ممنونم دوست من (انصافاً فتوکپی برابر اصل هستن)
      ارادتمند و مشتاق دیدار
      هومن کلبادی

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser