دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

امشب در وبلاگم می نشینم دوباره…

هفته پیش چهارشنبه در وبلاگ نشستیم و گپ زدیم. قرار شد که یک ماژول چت خوب پیدا کنیم که به دلیل حجم کاری بالا در این هفته، من هنوز موفق نشده ام آن را پیدا کنم.

بنابراین قول من در مورد امکان چت، به هفته آینده موکول میشود. اما به هر حال، امشب هم به سبک هفته پیش، ساعت ۱۰ تا ۱۲ آنلاین میمانم تا دوستانم را ببینم.

به نظرم هر کسی هر حرف و موضوعی را میتواند مطرح کند. اما اگر قرار باشد من پیشنهاد بدهم، دلم میخواهد راجع به جمله ای حرف بزنم که چند روز پیش، در صفحه فیس بوک خودم نوشتم:

میتوانی هر چه میخواهی داشته باشی، اما نمیتوانی همه چیزهایی را که میخواهی داشته باشی.

You can have anything you want,but you can’t have everything you want

تا آنجا که من جستجو کردم، این جمله را نخستین بار حدود دو هزار سال قبل، مارکوس اورلیوس، از رهبران بزرگ امپراتوری روم، گفته است.

پی نوشت نامربوط: راستی برای صفحه فیسبوکم یک آدرس مستقیم درست کردم که دسترسی به آن راحت تر باشد.

www.facebook.com/mrshabanali

دو حرف m و r حروف نخست محمد رضا هستند.

 

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


284 نظر بر روی پست “امشب در وبلاگم می نشینم دوباره…

  • سارا.ر گفت:

    حس میکنم شور و نشاط هفته پیش و ندارید!!!

    • shabanali گفت:

      دیشب اون ۲ ساعتی رو هم که هر شب میخوابم نخوابیدم و امشب هم بعد از این مهمانی باید تا صبح بیدار بمونم و پروژه های عقب افتاده رو انجام بدم. 🙁

      • Neda.sh گفت:

        واقعا این انصاف نیست محمد رضا جان که شما تا صبح بیدار میمونید برای کسانی زحمت میکشید که خودشون تا صبح هفت پادشاه رو خواب می بینند
        امیدوارم به آرامشی در زندگیت برسی که هیچ کس در جهان اون رو تجربه نکرده باشه

      • دل آرام گفت:

        پس زودتر رفع زحمت کنیم تا به کارهاتون برسید. باشد که اندکی نیز بیاسایید.

  • Setareh گفت:

    خیلی هدف مقدسیه.
    بهتون تبریک میگم ، از صمیم قلبم.

  • رها(اسفند) گفت:

    امشب خیلی نتونستم مچ بشم. میدونید بهترین موهبت دنیا به نظر من فقط خواب(مادر خستگی هایم )که سکوت شب به اون زیبایی بخشیده…
    با اجازه،گفتمان و جمع دوستانه ی خوبی داشته باشید که مطمئنا همینطور خواهد بود…

  • سهیل گفت:

    محمد رضا جان بحث خوبی بود و تقریبا جواب سوالهایی که این مدت داشت ذهنمو درگیر میکرد گرفتم .
    بریم سراغ کارام همینجوری مونده 😀

    من کارم طراحی سایت و بیشتر روی سیستم مدیریت محتوا وردپرس کار میکنم اگر کمکی از دستم بر میاد بگو تا انجام بدم ایمیلمم گذاشتم .
    امیدوارم که همیشه موفق باشی
    شب خوش .

  • ocean گفت:

    سلام
    نمیدونم چرا حس میکنم نوشته ها مثل قبل پر انرژی نیست و به نوعی یاس و نامیدی ته همه حرفهاست شاید من بد متوجه میشم
    اوایل که با سایت آشنا شده بوده میومدم که ایده بگیرم انرژی کسب کنم اما الان خصوصا امشب …؟
    قبل از اینکه بیام سایت به یمن شعر زیبایی که از مجتبی کاشانی خوندید سزی به وبلاگ mkashani.blogfa.com زدم و از خوندن مطالبش لذت بردم. ممنون از لطفتون بابت شعری که منو درگیر فکر کردن کرد.

    • shabanali گفت:

      مجتبی کاشانی آدم جالبیه. حیفه نشناسیمش.
      اینقدر برام مهم بود که تصمیم گرفتم شعرش رو خودم بخونم برای بچه ها.

  • Neda.sh گفت:

    امشب بیشتر کامنتها پرسش و پاسخند ببخشید مهندس جان دوباره انگشتتون رو کبود کردیم
    نمیدونم این حرف درسته یا نه میگن آدمهایی که حقیت زندگی و دنیا رو درک کردند و به پوچ بودن دنیا اعتقاد کامل دارند بیشتر در خود فرو میرند و از زنگی دنیایی فاصله میگرند مثل بعضی از نویسنده ، شعرا و …..

  • حیف کاش یه برنامه ی عمومی بود که میشد شرکت کرد

  • شیما گفت:

    از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت…

    حالتون چطوره؟

  • بهنام گفت:

    استاد از شجاعتتون در مورد اون عکس واقعا خوشم اومد.
    راستی استاد من اهل ارومیه هستم.هفته بعد میخام بیام تهران.
    جایی هست که بیام ببینمتون ؟خیلی مشتاقم

  • مهتاب.ص گفت:

    دوستان خیلی خوبم.مجبورم برم بااینکه دلم نمیاد

    شبتون خوش

  • اصفهان تشریف نمیارید استاد؟

    • shabanali گفت:

      ظاهراً هفته دیگه قرار بیام. اما هنوز نمیدونم به دعوت کدام سازمان یا شرکت.
      مدیر برنامه ام به من گفت که یک برنامه اصفهان در روزهای آینده دارم.

  • عارفه گفت:

    شما خیلی فعال هستید مگه میشه روزی ۲ساعت خوابید یه سوال داشتم هدفتون از این همه تلاش چیه ته تهش میخواید به چی برسید مسلما این این همه تلاش وپشتکار به خاطر هدفهای بزرگه برام این موضوع سوال شده

    • shabanali گفت:

      واقعاً هدفی ندارم. هیچ هدفی.
      یک هدف کوچک دارم و آن اینکه کمی از بدبختیهای آدمهای اطرافم بکاهم.
      آنهم نه به خاطر ثواب و دین و …
      به خاطر لذت شخصی خودم.

  • دل آرام گفت:

    من هی این جمله رو می خونم! ( جمله موضوع بحث) هی استرسم بیشتر میشه. به نظرم با این طرز تفکر آدم هیچ وقت به آرامش نمی رسه. شایدم مشکل ذهنیه منه. اما به نظرم این جوری نا خودآگاه آدم بیشتر به نداشته هاش فکر می کنه.

  • رها(اسفند) گفت:

    خواستن همیشه توانستن نیست گاهی داغ بزرگی است که تا ابد در دلت می ماند….

  • صفورا گفت:

    امروز توی اداره ما یه کلاس داشتیم یه استاد پروازی از دانشگاه شهید بهشتی اومده بود موضوع کلاس مثلا حقوق شهروندی بود با اینکه ما سازمان دولتی بودیم و تمام مسولین ما هم بودن ایشون خیلی راحت هر چی دلش خواست گفت هیچ مشکلی هم پیش نیومد
    اون استادایی که شما میگید خودشون شاید از سیاست چیزی سرشون نمیشه که نمیگن و الا توی مملکت ما راننده تاکسی هم مفسر سیاسی و بدبختی ما هم همینه

    • shabanali گفت:

      نمیخوام در مورد کسی که نمیشناسم قضاوت کنم. اما بسیاری از کسانی که این روزها راحت حرف میزنند، کارمند سازمان دیگری هستند مأمور به دانشگاه دیگر.
      دانشگاهیانی که حرف زدند امروز گوشه نشینند.
      دکتر نیلی که یکی از بزرگان اقتصاد کشور است امروز کجاست؟ عبده تبریزی چه میکند؟ دکتر درگاهی کجاست؟
      من خیلی خوش بین نیستم مثل تو. شاید به خاطر اینکه تو در جلوی پرده این نمایش نشسته ای و من یک سالی است پشت پرده کار میکنم…

      • صفورا گفت:

        منم این طرف پرده تجربیات زیادی دارم
        کارمند جایی نبود استاد بود تحصیل کرده آمریکا سن وسالی داشت و ریش پرفسوری(منظورم اینه که ظاهر اش هم به اونایی که شما فکر میکنی نمیخورد ) و خیلی راحت هم صحبت میکرد

        • shabanali گفت:

          اونایی که من میگم همین ظاهر رو دارن صفورا جان.
          فکر کردی با عمامه میان!
          این فرد رو نمیگما. کلن میگم آدمهایی که «آدم» بودند دیگه نیستند.

          بزرگی مثل مسعود بهنود، باید در انگلیس برای منی که عاشقش هستم بنویسد.
          از این بزرگان کم نیستند.
          بزرگترین طنزنویس این کشور، ابراهیم نبوی است که آوردن اسمش حتی در این کامنت، میتواند باعث فیلتر شدن بشود.

          • صفورا گفت:

            قبول دارم حرفاتونو اما قبول کن در هر زمانی همینطور بوده فقط مخصوص به این دولت نیست مخصوص به این نظام نیست شما میدونی سر اون دانشجویی که از رییس جمهور قبلی پرسید اگه نتونستی به حرفایی که زدی عمل کنی چی کار میکنی؟
            (نمیدونم این صحبت یادت هست یا نه ؟)
            چه بلایی سرش اومد ….

            اما بگذریم
            اینو قبول کن ایران منو شماییم دولت منو شماییم مجلس بازم من وشماییم
            از ماست که بر ماست تا همه ما نخوایم و منفعت لحظه ای رو به منفعت دراز مدت ترجیح میدیم همین آش و همین کاسه
            من معمولا به مطالب سیاسی شما جواب نمیدم دوست ندارم از من دلگیر بشی چون برام مهمی و ارزش داری دوست ندارم دوستی با یه هم وطن عزیز و با سواد و .. رو از دست بدم چون با افکارت موافقم
            ببخش ساعت از ۱۲ گذشت من هنوز توی خونه ات هستم
            برم تا بیرونم نکردی 🙂
            ممنون از مهمان نوازیت
            شب خوش
            پیشا پیش عید غدیر مبارک

            • shabanali گفت:

              میگن ولتر رفت کاخ لویی.
              لویی گفت: چرا همیشه به من معترضی؟
              ولتر گفت: من به تو اعتراضی ندارم. به آن ۱۰ میلیون گوسفندی اعتراض دارم که تو پایت روی پشت آنها گذاشته ای.

              من مشکلی با نظام ندارم. با نظام همکاری نزدیک هم دارم. هر وقت هم از نظام گله میکنم، به گوسفندان اعتراض دارم نه به گوسفند سواران…

            • shabanali گفت:

              اما صفورا. یک خواهش دارم. به عنوان یک درس خوانده مدیریت و اقتصاد.
              دولت فعلی رو با دولت قبلی قاطی نکن.
              اون دولت با نفت نه دلاری من و تو رو سیر کرد.
              این دولت با نفت صد دلاری ما رو گرسنه کرد.
              به نظرم اگر کسی این دو دولت رو یکی فرض کنه، روز قیامت بدون محاکمه میره جهنم.
              مقایسه بزرگمرد اقتصاد ایران خاتمی، با فردی مثل …، خیانت به علم و دانشه.
              من به خاطر اینکه با خرج این ملت ۷ سال درس مدیریت و اقتصاد خوندم، حاضر نیستم این مقایسه رو بکنم. هنوز اینقدر انسانیت در وجودم باقی است…

              • صفورا گفت:

                دولت حق داره بر اساس انچه که بودجه رو مینوسه و قیمت دلار و هر چی در نظر بگیره خرج کنه الان اگه لار هر چقدر بره بالا دولت نمیتونه بیشتر از اون خرج کنه
                من موافق سیاست گذاریهای این دولت نیستم
                من به خاتمی در هر دو دور رای دادم در اون زمان فکر میکنم کار درستی بوده و پشیمان هم نیستم
                دلم میخواد یه چیزایی بگم اما نمیشه
                بی خیال
                دعای همیشگی
                خدایا هر کس در هر لباس و پست ومقامی به این مملکت و مردم خیانت میکنه رسواش کن

    • ندا گفت:

      خانم صفورای عزیز
      یکی از اقوام من در سن ۱۴ سالگی تو جبهه شهید شد مادش بعد از ۳۰ هنوز شک روانیه چرا به دلیل اینکه بدون اجازه گرفتن از والدینش بردنش بدون آموزش بردنش چطوری یه آدمی که هیچ تجربه اای نداره از جنگ از یه روز دوری از پدرو مادر اینکارو میکنه به نظرتون؟ دوستش که ترکش خورد و چند سال بعد شهید شد گفت به ما گفتن سیاست ما عین دیانته ماست.
      اون راننده تاکسی که شما با حقارت اسمشو میاری میخواد دیانتشو کامل کنه بیچاره هنوز تو سی سال پیش زندگی میکنه فکر میکنه هنوز جنگه نمیدونه خیلی وقته جنگ تموم شده وسر سفره نشستن تخصص میخواد
      ا

      • صفورا گفت:

        ندا خانم اصلا حرفتو فبول ندارم هیچ ۱۴ ساله ای به زور به جنگ نرفته شاید خودش از پدر ومادرش اجازه نگرفته اما به زور نرفته
        اجبار در هر مملکتی زمان جنگ مربوط به ارتشی هاست و اونایی که مکلف به سربازی رفتن هستن
        راننده تاکسی هم یه مثاله من تحقیر نکردم
        منظورم کسانی که از سیاست مثل من چیزی نمیدونن و اظهار نظر میکنن

        • shabanali گفت:

          صفورا من احساس میکنم زیادی نون دولت رو خوردی. نه به خاطر این پست آخرت ها.
          کلن میگم.
          این روزها طرفداران دولت هم، جلوی مردم از دولت دفاع نمیکنن و سعی میکنن برای نشون دادن روشنفکریشون، یک نقی بزنن.
          تو از شریعتمداری کیهان که بیشتر نون دولت رو نخوردی؟
          اون هم دفاع نمیکنه از دولت.
          یادت باشه من به عنوان یک مذاکره کننده ارشد در این نظام، بسیاری از مذاکره ها و توافق ها و قراردادها و معاملات رو میبینم.
          به قول حضرت علی، خار در چشم و استخوان به گلو، سکوت میکنم، اما گاهی اوقات دفاع های تو – که مطمئنم مثل من در بدنه نظام نبوده ای و نیستی و نمیبینی که چه میشود –
          زخمهای مرا تازه تر میکند…

        • ندا گفت:

          من منظورم به زور بردن نبود منظورم این بود که اینقدر تو گوش شما یه حرفو میخونن که قانع میشی کاری که تخصصشو نداری انجام بدی یعنی مثلا بری جنگ آر پی جی بگیری دستت ولی ندونی زاویه سرت باید چطوری باشه که وقتی میخوای دشمنو بزنی اشتباهی خودتو نزنی یا همین الانم این رفتار هست تو همین سیستم منتها نه برای گرفتن جون برای گرفتن یه پستی که تخصصشونداری و با این بی تخصصی جون مردمو به لبشون میرسونی

          اگه شما بچه ۱۴ سالت به جای اینکه بره جبهه به گروهکه تروریستی مثلا مجاهدین خلق ملحق بشه بازم میگی خودش اینکارو کرده و نباید از من اجازه بگیره چون بالغه؟
          ما توی رسانه مللیمون همین امسال توی همین برنامه ماه عسل اینو نشون دادیم و گفتیم خدا ازشون نگذره که اینطوری ج مارو فریب میدن که اینطوری از دستور پدرو مادر سرپیچی کنن در صورتی که طبق منطق شما باید بگیم خودش رفته یه زور نبردنش که

  • الف گفت:

    شب بخیر خدانگهدار

  • فرزانه گفت:

    سلام به همه دوستان
    من فقط میخوام بگم
    کلام شما عصای معجزه گر شماست سرشار از سحر و اقتدار

  • شیما گفت:

    سلام
    منم اومدم

  • Setareh گفت:

    بچه ها به کامنتا نگاه کردین؟
    هی داره اوضاع خراب تر میشه.
    اگر قبول کنید تقصیر کار خودمون هم هستیم.نشستیم دست به سینه و انتقاد میکنیم.
    این حق رو داریم اما به چه قیمتی؟
    باید مداد آرزوهامون رو خودمون بگیریم دستمون و زندگیو رویاهامون رو طراحی کنیم.

  • سهیل گفت:

    محمد رضا جان از سمینارت بگو

    برنامه برای قزوین اومدن و سمیناز گذاشتن نداری؟

    • shabanali گفت:

      نه.
      من سیستم منظمی برای همایش و سمینار ندارم. سازمانها گاهی دعوتم میکنن و منم میام.
      ترجیح خودم اینه که خیلی درگیر آموزش عمومی نشم. دوره های محدود با تعداد مخاطب کم رو موثرتر میدونم. سمینار بیشتر یک جور Show حساب میشه.

      • سارا.ر گفت:

        شاید خیلی ربطی به بحث نداشته باشه، من پیش از اینکه از برنامه ماه عسل شما رو بشناسم خیلی اطلاعی راجع به مذاکره و گستردگیش نداشتم ماه عسل یه برنامه واسه نشون دادن یه آدم موفق دهه ۵۰ بود چه خوب میشد اگه تو برنامه هایی حضور داشتید و راجه به این مذاکره و ارتباطات صحبت میکردید چیزی که همه بهش نیاز دارند اما گاهی آگاهی درموردش ندارند

  • مرجان گفت:

    ۱سوال ازت بپرسم، یه جا تو کامنتات خوندم نوشته بودی:”الان که فکر میکنم می بینم چند اشتباه جزئی داشته ام: نه استعدادی بوده، نه توانایی، نه وظیفه ای، نه اخلاقی و نه شرعی!”پس اگه اینطوریه شما به چه بهانه ای زندگی میکند و اون هم اینقدر خوب؟

    • shabanali گفت:

      من دارم وقتم رو قبل از مردن «پر» میکنم. با کارهای مختلف و کمک به اطرافیان. همین.

      • النا گفت:

        چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
        خوب تلاش کنید…زحمت بکشید….و به همه کمک کنید…ولی فکر نمی کنید این کمی افراطیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
        استاد پس خودتون چی؟؟؟؟؟؟؟؟
        احساستون چی؟؟؟؟؟؟؟؟
        میدونم که از زندگیتون راضی هستید….ولی این رضایت هم میدونم که رضایت فیزیکیه ….و این وسط شما احساستونو به نظر من قربانی کردید…..استاد وقت برای استراحت بعد مرگ زیاده..ولی برای گفتن احساستون به دیگرانی که براتون با ارزشن نه…..

      • دل آرام گفت:

        بازم خوش به حالتون که خوب پر می کنید.

  • بهنام گفت:

    زندگی ساعت کوکی نیست که به عقب برگردانی!!به به .
    واقعا جمله قشنگی بود

  • النا گفت:

    استاد بحث در مورد زندگی شماست یا این جمله بالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ۱ دقیقه رفتم اومدم..دیدم هوای اینجا خیلی عوض شده…..اینم از اثرات رفتن به فیس بوک.. 🙂

  • Neda.sh گفت:

    والا به خدا مغز من یکی داره صوت میکشه یه علامت سؤال بزرگ دور سرم داره میچرخه و واقعا میگم نگران سلامتیتون هستم 🙁

  • خسرو گفت:

    محمد رضا امشب بی حالی ، حال درونیت خوبه ؟

  • الف گفت:

    در یک دوره ای آدم فکر می کنه باهوش تر از بقیه است و بعد از چند سال می شینه زندگی بقیه را می بینه و خودشو قضاوت می کنه!
    آخرش می شه فهمید چی درسته چی غلط ؟

  • سهیل گفت:

    محمد رضا جان اگر دوست داشتی این دیدگاه رو تایید کن اگرم که نه رد کن .
    اخه شما چقدر ساده هستید ؟ توی این عکس
    http://www.shabanali.com/ms/wp-content/gallery/special-photos/khas10.jpg

    شیشه شرابه اینطور که معلومه بعد شما گذاشتین توی وبلاگتون ؟ 😀

    • shabanali گفت:

      چه مشکلی داره شیشه شرابه؟ من توی خونم بهترین انواع نوشیدنی های الکلی رو برای مهمونهام دارم. اما خودم نمیخورم.
      نه به خاطر شرع (چون به حرام بودنش اعتقادی ندارم) به خاطر اینکه دوستش ندارم.

      • سهیل گفت:

        ممنونم از این صداقت و بی شیله بودنت .

        از نظر من اشکالی نداره ولی گفتم یه وقت برات مشکلی پیش نیارن این ادم های به ظاهر اسلامی رو که میشناسی.

      • Neda.sh گفت:

        ببخشید دوست ندارم وارد بحث های مذهبی بشم اگه دوست داشتید پاسخ بدید به حرام بودن شراب اعتقاد ندارید یعنی حرام نیست درسته ؟؟

        • shabanali گفت:

          من اصلاً به احکام شرعی فکر نمیکنم. و نظرات قاطع متعصبانه برایم ارزش چندانی ندارند.
          من در قرن ۲۱ آنقدر سواد و دانش دارم که بدانم الکل برایم مضر است. این است که به کتابهای خاک خورده قرنهای قبل برای ارزیابی دانش امروز رجوع نمیکنم…

  • عجب برنامه ی سختیییییییییییییییییییییییییییییییی

  • سهیل گفت:

    محمد رضا نظر راجبع ۲۰۱۲ چیه؟ پایان دنیا ؟

    • سارا.ر گفت:

      سوال خوبی پرسیدی سهیل، سوال منم هست

    • بهنام گفت:

      فک کنم قوم مایا گفته که ۱۱ آذر دنیا نابود میشه

    • shabanali گفت:

      آدمها سه ویژگی جالب دارند که من همیشه از فکر کردن به آنها خنده ام میگیرد:
      ۱) فکر میکنند از سایر حیوانات مهم تر و برترند (در حالی که من گوسفندان زیادی میشناسم که از آدمهای زیادی که میشناسم آدم تر هستند)
      ۲) فکر میکنند فساد در هیچ مقطعی از تاریخ به اندازه زمان آنها نبوده
      ۳) معتقدند که آخر الزمان در دوره آنها روی میدهد.
      من اما فکر میکنم به شهادت نجوم، میلیاردها سال فرصت داریم هنوز…

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser