دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

نامه سرگشاده به پدران و مادران…

شاید نیمی از نامه‌هایی که در حوزه‌ی تصمیم‌های زندگی از جوانان دریافت می‌کنم، نشان‌دهنده‌ی وضعیتی است که آنها انتخاب خود را می‌دانند اما به دلیل فشارها و محدودیت‌های والدین مسیر دیگری را ادامه داده‌اند یا می‌دهند یا به دلیل همین تناقض، در مسیر زندگی متوقف شده‌اند. این متن خطاب به آن والدین است و تقدیم به پدر و مادرم که اگر چه تحصیلات رسمی بسیار کمی داشتند، اما به من حق انتخاب و زندگی دادند. شاید به این دلیل که «شعور غیرطبیعی» پدر و مادر بودن در آنها بسیار بیشتر از «شور طبیعی» پدری و مادری بوده و هست.

پدر و مادر

—————————————————————————————————————————————————————————

هر کس محبت شما را انکار کند انسان نیست.

هر کس فداکاری‌های شما را نبیند و نگوید، نابینا است.

لبخندهای پدر را فراموش نمی‌کنیم. همچنانکه شب‌زنده‌داری‌های مادر را.

فراموش نمی‌کنیم تک تک سالهای کودکی را و پاسخ دادنتان به همه‌ی سوالهای ریز و درشتی که می‌پرسیدیم.

فراموش نمی کنیم آن روزها را که پدر، قوی ترین و ثروتمند‌ترین مرد جهان بود و مادر، صبورترین و داناترین زن.

یادمان می‌آید امنیت و لذت آن روزها را.

یادمان می‌آید آن روزها که نخستین گامهای زندگی را از شما آموختیم.

از غذا خوردن، تا بازی کردن، تا حرف زدن، تا مدرسه رفتن تا …

شما به ما کمک کردید تا زنده بمانیم. ما هم زنده ماندیم و بزرگ شدیم.

اکنون که به لطف شما زنده‌ مانده‌ایم، وقت زندگی کردن فرا رسیده: وقت انتخاب.

وقت انتخاب رشته، وقت دانشگاه، وقت تصمیم‌گیری درباره ازدواج، وقت تصمیم گیری برای مهاجرت کردن یا نکردن.

حرف زدن را به ما آموختید و ما ممنونیم. اما نخواهید که تا لحظه‌ی مرگ حرف‌های شما را تکرار کنیم. اکنون که بزرگ شده‌ایم بگذارید حرف‌های خودمان را بزنیم.

راه رفتن را به ما آموختید و ما ممنونیم. اما نخواهید تا لحظه‌ی مرگ در راه شما گام برداریم. اکنون که بزرگ شده‌ایم بگذارید راه‌های مورد علاقه‌ی خودمان را طی کنیم.

نوشتن را از شما آموختیم و ممنونیم. اما نخواهید تا لحظه‌ی مرگ، دردها و رویاهای شما را بنویسیم. بگذارید از دردها و رویاهای خودمان بگوییم.

قرار نبوده که ما در کنار شما بایستیم و هم قد شما باشیم. قرار بوده که ما، روی شانه‌های شما بایستیم و دنیا را بهتر و بزرگتر و زیباتر ببینیم و بسازیم.

اشتباه خواهیم کرد. می‌دانیم. خوب می‌دانیم که اشتباه خواهیم کرد.

اما چاره‌ی دیگری نیست که تقلید کورکورانه از شما و نگاه شما به دنیا، وقتی دنیا خود تغییر کرده است،  اشتباهی بزرگ‌تر است.

به ما زندگی هدیه دادید و این کم هدیه‌ای نیست. اما سکه‌ی زندگی روی دیگری نیز دارد و آن آزادی است. آزادی در انتخاب زندگی آنطور که خودمان می خواهیم.

در تمام این سالها، اخمها و لبخند‌های شما، به ما آموخت که آنطور که شما می خواهید زندگی کنیم نه آنطور که خود می خواهیم.

شاید ندانید. اما شما با اخم‌ها و لبخند‌هایتان قتل انجام دادید. منی را که می خواستم باشم، کشتید تا منی را که می خواستید باشد، به دنیا بیاید.

ما انسانیم. هر نسل ما باید در جستجوی ضعف‌ها و خطاهای نسل قبل و جلوگیری از تکرار آنها باشد. با ترویج تقلید، این حق انسانی را از ما سلب نکنید.

آموزش این نیست که از ما بخواهید به «تصمیم‌های شما» اعتماد کنیم و نترسیم.

آموزش آن است که به ما «اعتماد به خودمان» و «تصمیم‌های خودمان» را بیاموزید. تنها در این صورت، در نبود شما نیز، خوب زندگی خواهیم کرد.

ما برای شما احترام قائلیم. شما هر کاری بکنید به هر حال الگوی ما خواهید بود.

اما بگذارید الگوی ما باشید «آنچنانکه بخواهیم چون شما باشیم» نه اینکه الگوی ما باشید تا بدانیم «چگونه پدر و مادری نباید باشیم…»

شما خریدن یک مبل دست دوم را دوست ندارید. پس نگذارید ما یک «زندگی دست دوم» را تجربه کنیم.

ما زندگی را با عشق به شما آغاز کردیم و به تدریج وادار شدیم درباره‌ی شما و افکارتان قضاوت کنیم.

لااقل بگذارید آخرین حسمان به شما، تلاش برای بخشیدنتان نباشد…

——————————————————————————————

پی نوشت: چند وقت پیش، یکی از دوستانم که هم سن من بود فوت کرد. پدر و مادرش در مراسم می گفتند: اگر می‌دانستیم که چنین می‌شود، می گذاشتیم به جای پزشکی، به همان رشته عکاسی برود که دوست داشت. حتی می‌گذاشتیم با مریم، آن دختری که دوستش نداشتیم، دوست باشد. حتی می‌گذاشتیم آن یکسال را که می‌گفت می خواهد کار نکند و در جنگل ها بچرخد، واقعاً این کار را بکند.

با خود فکر کردم: یعنی همه‌ی شما والدین که تمام اطراف ما را با دیوارهایی از جنس شیشه محدود می‌کنید و ما را زندانی آرزوهای خود می‌کنید، فرض کرده‌اید که ما یک عمر پس از شما زنده خواهیم ماند و فرصت داریم پس از شما آنطور که خود می‌خواسته‌ایم زندگی کنیم؟!

چرا وقتی کوتاهی عمر ما را می‌بینید و می‌شنوید، انتخاب‌ها و تصمیم‌های خودتان را تغییر می‌دهید؟ آیا حق حیات و انتخاب و تصمیم‌گیری و زندگی، تنها از آن کسی است که قرار است فردا بمیرد؟

ما اگر بخواهیم سالها در کنار شما زندگی کنیم، باید  از حق انتخاب و حق زندگی صرف نظر کنیم؟

اگر فردا در کنار شما نباشیم، باز هم با غرور از اینکه در تمام تصمیم‌گیریها به جای ما فکر کرده‌اید و انتخاب کرده‌اید حرف خواهید زد؟

[ مطلب مرتبط: پرورش کودکان هوشمندتر ]

[ مطلب مرتبط: سواد مالی کودکان و نوجوانان ]

[ مطلب مرتبط: روانشناسی پول ]

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


60 نظر بر روی پست “نامه سرگشاده به پدران و مادران…

  • میلاد گفت:

    بی نهایت عالی بود

  • مهدی گفت:

    بدترین قسمت موضوعی کردن بحث ها اونجاست که شاید بعضی از موارد مهم در لحظه تصمیم گیری برای ما کمرنگ بشن
    با مطلبتون کاملا موافقم
    ولی
    من انتخاب رشته ام را به سلیقه ی مادر و پدرم انتخاب کردم که بعد از ۲ سال هنوز نتونستم کاملا تحصیل در دانشگاه رو جزئی از زندگیم بدونم!
    ولی
    باز هم نمیتونم خودم رو مجاب کنم که از تصمیمم برگردم …..
    نمیدونم ؛ شاید قبل از انتخاب رشته این متن میتونست خیلی روی تصمیم من “تاثیر” بذاره
    مهمترین موضوع اینه که بدونیم کدوم موارد برای ما و برای آرامش ما “تاثیر” بیشتری دارن….
    ممنون از تلاشتون …….

  • مرتضی گفت:

    سلام. مطمئن نیستم این نقل قول از علی ابن ابیطالب باشه اما چند جا دیدمش:

    Do not raise your children the way [your] parents raised you, they were born for a different time.”
    ― Ali ibn Abi Talib

  • ebrahimmonshi گفت:

    من هم اگه جای اون مادرو پدر بوم همین حرف‌هارو میزدم.
    اما امان از زمانی که آدم بزرگ میشه و میبینه که هر قدمی ک میخوای برداری احتیاج به پول داره…

  • سید جواد احمدی گفت:

    بلی مقاله که ذکر شده واقعاً بسیار جالب وهم زیباست

  • علیرضا گفت:

    سلام استاد
    این روزها خواندن نوشته های شما تنها امید منه…

  • سعید گفت:

    محمدرضای عزیز
    سلام فایل صوتی مرا ببخش را شنیدم چرا این همه غصه داری ؟ بی خیال

    اینجا جایی که شاید احساس لطیفی که داشتی تجربه نشه ولی به شما قول میدم از بودن کنار پدر و مادرت ( درست مثل دوران بچگی) چنان انرژی بگیری که خیلی زود شرایط برات عوض بشه

    درور هم لذت ببرین ولی کمتر صحبت کن و فقط به اونها توجه کن

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser