دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

تیترهای زرد، خبرهای سیاه

این نوشته را برای عصر ایران نوشتم. انتظار نداشتم منتشر شود اما منتشر شد. ضمن ادای تعظیم و احترام به این رسانه‌ی وزین که هنوز به تعهد خود به عنوان یک رسانه وفادار است، متن را اینجا می‌آورم:

این روزها، پررنگ‌ترین اخبار کشور، خبرهای شادی است و بوسه؛ اینکه فلان بازیگر، در فلان کشور، فلان کس را بوسید و اینکه فلان گروه، در فلان تاریخ روی پشت بام فلان خانه، جنبید!

در بسیاری از نقاط دنیا، چنین خبرهایی خبرهای زرد محسوب می‌شوند. خبرهایی در حد ازدواج و طلاق یک بازیگر. در حد مارک ساعت فلان نویسنده. در حد مهمانی شبانه‌ی بی‌خاصیت آن مجری. خبرهایی که در نشریات زرد منتشر می‌شوند، مخاطب عام هم آنها را می‌خواند. یکی دو روزی آنها را نقل می‌کند و به سرعت هم به دست فراموشی سپرده می‌شود.

اما امروز می‌بینیم که این اخبار، با درشت ترین و سیاه‌ترین رسم‌الخط، در جدی‌ترین رسانه‌های ما فضاهای بزرگ و جدی را به خود اختصاص می‌دهند. ماجرا چیست؟ نتیجه و تبعات درگیر شدن یک ملت، با مسائل بسیار جزیی از این دست، و «سیاه شدن تیتر خبرهای زرد» چه می‌تواند باشد؟

ما سالهاست هر میدانی را میدان نبرد دیده‌ایم و هر فرد را یک سفیر غیر قابل اجتناب. از طریق ورزش خود، خواسته‌ایم غرور ملی را تثبیت و ترمیم کنیم و با جوایز جشنواره‌های هنری، برتری فرهنگی خود را اثبات کنیم. المپیاد‌ها را میدان نبرد علمی دیده‌ایم و گردشگری را نبرد فرهنگی.

وقتی چنین شد، یک جمله‌ی نادرست یک ورزشکار، یک رفتار نادرست یک هنرمند، یک خطای اخلاقی یک دانش‌آموز یا دانشجو، به عنوان لطمه‌ای برای فرهنگ و مذهب و تمدن و ملت محسوب می‌شود.

چنین می‌شود که باید از شادی چند جوان روی بام در تهران تا بوسه‌ی یک بازیگر روبروی دوربین در فرانسه، حاضر و ناظر و نگران باشیم و هر روز به بهانه‌ای فریاد اعتراض و حب و بغض سر دهیم.

گاهی فراموش می‌کنیم که ویژگی ورزشکار در ورزش اوست. ممکن است نادرست حرف بزند. ممکن است در عصبانیت فحش دهد و توهین کند. آنچه روی داده است نه رفتار ملت ایران است و نه صدمه‌ی جبران ناپذیر به اسلام. صرفاً رفتار نادرست یک ورزشکار است و بس. تنبیه‌اش هم همین خواهد بود که محبوبیتش در میان علاقمندان به ورزش و هوادارانش، کمتر می‌شود.

گاهی فراموش می‌کنیم که ویژگی یک بازیگر در بازی اوست. ممکن است رفتارهایی انجام دهد که با عرف و سنت ما سازگار نباشد. آنچه روی می‌دهد شکاف جبران‌ناپذیر در سد آهنین اسلام و مسلمین نیست. خطای یک بازیگر است. همین و بس. نتیجه‌اش هم قضاوتی خواهد بود که مخاطبان و هوادارانش نسبت به او انجام می‌دهند. همین و بس.

گاهی فراموش می‌کنیم که کلیپ ویدئویی رقص چند جوان، صرفاً یک کلیپ ویدئویی است. همین و بس. مانند میلیون‌ها کلیپ ویدئویی که هر روز و هر هفته در فضای حقیقی و مجازی منتشر می‌شود. جامعه هم با استقبال کردن یا به فراموشی سپردن این کلیپ، قضاوتش را در این خصوص انجام خواهد داد.

زمانی که اینها را فراموش کردیم و هر ایرانی را در داخل و خارج ایران، سفیری برای فرهنگ و مذهب و تمدن و تاریخ مان محسوب کردیم، آسیب پذیر می‌شویم.

حالا بوسه، نقد مذهب محسوب می‌شود و رقص، تهدید اسلام و لفظ رکیک یک بازیکن، تخریب تمدن هزار ساله‌ي‌ ایرانی.

در چنین شرایطی نگرش ما وارونه می‌شود. خبرهای زرد،‌ تیترهای سیاه می‌گیرند و خبرهای سیاه اختلاس و ناامنی و رکود و بیکاری، متن‌هایی زرد می‌شوند در حد پیام و پیامک و شوخی و طنز.

و چنین می‌شود که فراموش می‌کنیم اثبات فرهنگ و تمدن و قدرت و عظمت، این روزها در تمام جهان،‌ با درآمد سرانه مردم سنجیده می‌شود و تغذیه‌ی سالم کودکان. با امنیت سرمایه‌گذاری سنجیده می‌شود و رشد اقتصادی. با ترویج و تولید محتوای فرهنگی؛ آن هم نه محتوایی که با یارانه و به اجبار تولید شود و همچنان مخاطب نداشته باشد. بلکه محتوای علمی و فرهنگی غنی که در بازار جهانی عرضه شود و دیگران برای آموختن و فراگرفتن آن، بهایش را پرداخت کنند.

چنین است که معیارهای رشد و توسعه به تدریج فراموش می‌شوند و لباس تنگ عرف و قانون، هر روز بر پیکر جامعه تنگ‌تر.

در سنین کودکی، گاهی کنار بساط خیاطی مادرم می‌نشستم و کتاب‌های خیاطی‌اش را می‌خواندم. جمله‌‌ی ساده‌ای را خوانده بودم که پس از سه دهه،‌ این روزها دوباره برایم تداعی شد. نوشته بود: «درزهای لباس را با دقت و تمیز بدوزید. اما خیلی محکم ندوزید. بگذارید اگر در اثر تکان خوردن شدید،‌ قرار است چیزی شکافته شود، درز لباس باشد. لباسی که از درز بشکافد، بعد از هر مهمانی قابل دوختن است. اما اگر تار و پود پارچه شکافت، لباس برای همیشه غیرقابل استفاده خواهد بود».

عرف و قانون هم، برای جامعه، چیزی شبیه لباس است. آنها را چنان سخت و محکم نگیریم که هر تکان ساده‌ای، اصل تار و پود را بر باد دهد…kiss

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


84 نظر بر روی پست “تیترهای زرد، خبرهای سیاه

  • pouya sheikh-hasani گفت:

    سنگ بدگهر اگر، اگر کاسه ی زرین بشکست، ارزش سنگ نیفزاید و زر کم نشود.
    کسی که بیشتر از خود مردم به فکرشونه از مردم نیست….

  • شاپرک گفت:

    استاد عزیز، یه نکته ای که تو خیلی از صحبتاتون مطرح شده -بخصوص تو این پست- تاکید روی اینه که “در انسانها مفهوم بزرگ و اساسی: «انتخاب» هست” و خیلی اشتباهه که به “الگو برداری به معنای عمل کردن بدون اندیشه کردن” نگریسته بشه
    اهیمت عنصر “انتخاب” تو آدمها، خیلی از مشکلاتی رو که باهاشون دست و پنجه نرم میکنیم رو میتونن حل کنن

  • الهه گفت:

    استاد عزیز،خیلی زیبا مسائل رو بازگو می کنید،اما گاهی بعضی از افراد و خوانندگان به جای درک کلی مطالب ،خودشون رو درگیر واژه ها می کنند و البته از فیلتر متعصبانه و نه مطابق با اسلام و انسانیت خود عبور می دهند،و از دریافت و درک مطلب باز می مانند.
    با تشکر.

  • فرزان گفت:

    سلام به شما عزيزان و خسته نباشيد
    خانم سميه عزيز !
    از شما خواهشي داشتم من سايت را از طريق گوشي دنبال مي كنم و چون صفحه لمسي هست دستم ناخودآگاه خورد رو راي منفي جواب آقاي شعبانعلي به آقاي حسن (كه گفته بودن نامه اي جداگانه برايشان خواهند نوشت )
    تقاضا دارم راي منفي را پاك كنيد
    از زحمات شما ممنونم

  • مسعود گفت:

    کشور مشکلات زیادی رو داره
    یوقتایی میشه این مشکلات رو با ریشه یابی مشترک بهش نیگا کرد
    مثلا اینکه مشکلات اقتصادی، معضلات فرهنگی رو به بار خواهد آورد
    اما تو بحث کلان اینا مقوله های جدا هستن
    ما نمیتونیم بحث فرهنگ رو با اقتصاد قاطی بکنیم،ویا مثلا با سیاست خارجی

    مشابه مفاسد ما تو قضیه ی اقتصادی میشه همین چیزی ک ما تو فرهنگمون داریم
    ولی تفاوت اینه ک مفاسد اقتصادی روشون نمیشه بیان و بیانیه بدن و کار خودشون رو توجیح بکنن
    اما مفاسد فرهنگی میان و خیلی راحت با ژست روشنفکری و… کار خودشون رو توجیح میکنن
    خانوم حاتمی تو بیانیه اش گفته آقای ژاکوب پیرمرد ۹۰ ساله ست، خب درسته
    این ۹۰ سالش بود (هر چند ۸۴ سالشِ) اون مرد جوون فرانسوی ک پارسال باهاش مصاحفه داشتی، اون چی؟

  • ضیاء گفت:

    حالا این ها به کنار، تیتر این پست چی شد آخرش:

    تیتر های زرد، خبر های سیاه؛ یا تیتر های سیاه، خبر های زرد؟! (شوخی)

  • Pegah گفت:

    يكي از ويزكيهاي جوامعي با فرهنك سنتي همين حس غرور و يكجورهايي ناسيوناليست بودنشونه اينه كه همه جا ميخوان بكن ما فلان و بيسار تو ورزش ميخوان غرور ملي بسازن ليلا حاتمي رو نماينده زن بدبخت ايراني ميكنن كه سمبل حيا و نجابته تو دنياس !! و به قدرت و قدرتمندان يك جور هويت و وجود ميدن حتي اكر بدونن اون قد رت از دزدي مال خودشون بوجود امده….با اين جور اخبار فقط ابرو خودمون رو تو دنيا ميبريم و بس و البته تحملم و هم بيشتر ميشه وقتي كه خنده از روي استهزا خارجيها رو به اين اتفاقات تو كشور ميبينيمم و جاره نداريم جز لبخندي تلخ و تكان دادن سر….

  • حسين گفت:

    عرض ادب به همه دوستان و مخصوصا دكتر شعبانعلي عزيز
    يادم هست در تاريخ واقعه عاشورا خواندم ، بعد از قيام امام حسين و خيانت كوفيان كه پشت به عهد خود، به روي امام خود شمشير كشيدند و آن ولي خدا را مظلومانه به شهادت رساندند، روزي يكي از همين خائنان پشه اي را روي رداي خود كشت ، وخون پشه ردايش را آلوده كرد ، از كسي پرسيد : خون پشه روي ردا بوده ومن نماز خواندم، آيا نماز مقبول است ؟! وي گفت : رويت سياه باد. رداي تو به خون حسين آغشته شد و حيا نكردي چگونه به دنبال مقبوليت نماز با آلودگي خون پشه ميگردي؟! .
    تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل …

  • داریوش گفت:

    من تقریبا هفته ای ۲-۳ بار به سایت شما سر میزنم و از مطالب استفاده می کنم
    ۹۰ درصد مطالب باعث تحسین من میشه و لایک می کنم هر چند دوست ندارم نظر بدم
    اما به نظرم نوع نگاه شما به موضوع رقص happy و یا ماجرای خانم حاتمی و کلا موضوعاتی از این دست سطحیست (هر چند که من از جوابی که خانم حاتمی داده بودند قانع شدم )

  • li@ گفت:

    موضوع انشا:
    دوست داريد در آينده چه كاره شويد؟
    به نام خدا
    بابك زنجاني.
    «پايان»

  • li@ گفت:

    در جامعه ما شتر دزد آزاد است اما تخم مرغ دزد را به چهار ميخ مي‌كشند.

  • مهدی گفت:

    اول. جامعه ما درگیر نبرد بیش از ۵۰ ساله بین سنت و مدرنیته است. ماهیت این درگیری جنگ است. طبیعی است هر طرف به کوچکترین اقدامات طرف مقابل پاسخ بدهد. طرف مدرن مدام تیترهای سیاه درباره فقر و بیکاری و … منتشر می کند که برای خودش مهم است و ممکن است طرفداران سنت را سست کند (در همین نوشته شما هم دیده می شود)، طبیعی است طرفداران سنت هم مدام تیترهای سیاه از رفتارهای به زعم آنها غیراخلاقی مدرن ها نشان بدهد و به طرفداران خودش قوت قلب بدهند. تا وقتی درگیری سنت و مدرنیته در ایران وجود دارد و حل نشده است این تیترهای سیاه از هر دو طرف دیده خواهد شد.
    دوم. بهتر است خودمان را جای آنها هم بگذاریم. از دید آنها که چنین تیترهایی می زنند این فعالیتها صرفا مسائل جزیی نیست. از نظر آنها چنین فعالیت هایی سیاسی است و اعمال قدرت نرم دشمن. آمریکایی ها به صراحت “سیک زندگی آمریکایی” را به عنوان یکی از ابزارهای توسعه نفوذ و تسلط خود بر ملتهای دیگر می دانند.
    سوم. با پاسختان برای حسن موافقم. راه مقابله با چنین نگرانی هایی اجبار نیست، انتخاب است. انسان باید خودش انتخاب کند.

  • هومن رهبری گفت:

    باز بـــوی باورم خـــــاکستریست
    واژه هـــای دفتــرم خاکستریست

    پیش از ایــنها حـــال دیگر داشـتم
    هرچــه میگفتند بـــــاور داشــتم

    مــا به رنگی ساده عادت داشتیم
    ریشـــه در گنـــج قناعت داشتیم

    پیرهـا زهــر هـلاهــل خـورده انــد
    عشق ورزان مـهر باطل خـورده اند

    باز هم بحث عقیل و مـرتضی ست
    آهن تفتــیده ی مــولا کجـــــاست

    نه! فقط حرفی از آهن مانده است
    شمع بیت المال روشن مانده است

    با خــــودم گفتم تو عاشق نیستی
    آگـــــه از ســــرّ شقـــایق نیستی

    غــرق در دریــا شدن کار تو نیست
    شیعه مـــولا شــدن کــارتو نیست

    بین جــمع ایســـــتاده بـر نمـــــاز
    ابن ملجــــم هـــــا فـــراوانند بــاز

    خواستم چیزی بگویم د یــــر شد
    واژه هایم طعــمه ی تکفیــر شـد

    قصه ی نـــا گفته بسیار است باز
    دردهـــا خـروار خــروار است بـــاز

    دستهارا باز در شبـــهای ســـرد
    هــــــا کنید ای کودکان دوره گـرد

    مژدگــانی ای خیابان خوابــــــــها
    می رسد ته مانده ی بشقابــــها

    سر به لاک خویش بردیم ای دریغ
    نان به نرخ روز خوردیم ای دریــــغ

    قصّـه هــای خوب رفت از یادهـــا
    بی خبر مـــاند یم از بـــنیادهــــا

    صحبت از عدل و عدالت نابجاست
    ســــود در بازار ابن الو قــتهاست

    گفته ام من دردهـــا را بارهـــــــا
    خسته ام خسته از این تکرارهـــا

    ای کــــه می آیدصدای گــریه ات
    نیمه شـــبها از پس د یوار هـــــا

    گــــیر خواهد کــــرد روزی روزیت
    در گلـــوی مــال مـردم خوارهـــا

    من بــه در گفتم ولیکن بشنو ند
    نکته هـــا را مـو به مو دیوارهــــا

    – حسین منزوی-

  • آتنا گفت:

    کاش یادمان بماند که “اختیار” داریم که “خودمان ” را زندگی کنیم و نه اینکه “حد اختیار و انتخاب زندگی” دیگران را تعیین کنیم. امان از توهم ” بهتر فهمیدن و بیشتر دانستن و درست اندیشیدن” و وای … وای از زمانی که توهماتمان را “تجویز ” هم بکنیم،مسئولیتش را چطور پاسخگو خواهیم بود؟؟!

  • کیان گفت:

    آقای حسن
    محفوظات زیادی از قرآن ندارم ولی “لا اکراه فی دین ” را خوب میفهمم.
    تقلید وجود دارد هم چنان که تشخیص هم.
    و از همه مهم تر و لازم تر قضاوت نکردن اعمال و نظرات دیگران است .
    همان قدر که سیگار کشیدن شما به نظر من مربوط به خودتان است
    خانم حاتمی یا بچه های کلیپ هپی حق انتخاب دارند و ما نیز حق انتخاب الگو .
    در ضمن جامعه آماری که به آن استناد کرده اید بسیار کوچک و قابل اغماض است.
    چرا که در خانواده من نظر متفاوتی دیده میشود و قطعا بسط نظر شخصی به یک شهر فی نفسه کل آمار را به چالش میکشد.
    البته جسارت است که در خانه ای که صاحب آن قول پاسخ گویی داده من چیزی بنویسم.
    فقط خواستم در این فضای مجازی صدایم را به شما برسانم چه آنکه در دنیای واقعی فضای تعامل فکری برای من و شما نیست.
    آقای حسن از طرز تفکر تندروی شما خسته ام.
    از امر به معروف و نهی از منکر و قضاوت شما خسته ام.
    از مردمان شهر شما که با تیغ انتقاد عرصه را بر من تنگ کرده اند خسته ام.
    و…
    عاجزانه از شما خواهش میکنم بجای “دلواپسی ”
    نه به عنوان هم عقیده و هم کیش و نه به عنوان هم شهری و یا هم وطن
    فقط به عنوان یک انسان و هم نوع به من اجازه انتخاب و اشتباه بدهید که
    “عیب دگران بر تو نخواهند نوشت”

  • Hassan 3 ensani گفت:

    برای حقیر افتخار است!

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser