دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

انتخاب رشته و ادامه تحصیل: تجربه‌ها و توصیه‌ها

برای ما که هنوز وارد بازار کار نشده‌ایم، شاید مهم‌ترین دغدغه، انتخاب رشته باشد. اما در این مورد اینجا کمتر صحبت کرده‌اید. برای داشتن آینده‌ شغلی خوب، چه اصولی را باید در انتخاب رشته مد نظر قرار دهیم؟

در سالهای اخیر، همه در مورد انتخاب رشته حرف زده‌اند. انواع نرم‌افزارهای کامپیوتری هم تولید شده تا به شما بگوید که با نمرات و امتیازهایی که دارید بالاترین شانس قبولی را در چه شهر و دانشگاه و رشته‌ای خواهید داشت. طبیعی است که من در این حوزه حرف زیادی ندارم بزنم. فقط چند توصیه‌ جدی دارم که امیدوارم برای شما مفید باشد. این توصیه‌ها صرفاً بر اساس تجربه‌ی شخصی من است و احتمالاً به سلیقه و تجربه شخصی من هم «آلوده» است.

انتخاب رشته و ادامه تحصیل

چند تجربه:

– در کشور ما بسیاری از افراد هستند که در زمینه هایی غیر از زمینه ی تحصیلی خود مشغول به کار هستند. با توجه به ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود، به نظر می‌رسد این روند در آینده ی نزدیک هم تغییر نکند.

– بیشترین حساسیت در خصوص مدرک تحصیلی و دانشگاه محل تحصیل، در سازمانهای دولتی است که این روزها، محدودیت‌های شدید برای استخدام دارند و ضمناً پرداختیهای آنها هم در مقایسه با بخش خصوصی کمتر است (مگر اینکه…)

– بخش خصوصی، شدیداً به «خروجی کارکنان» و «توانمندی آنها» و «میزان ارزش آفرینی» حساس است و حاضر نیست برای یک برگه‌ی A4 که در کیف من و شماست و افراد زیادی هم به شکل مختلف این برگه‌ها را با تلاش یا پول، به دست آورده‌اند، ماهیانه مبلغ ثابتی را به عنوان حقوق پرداخت کند. مگر آنکه یک سازمان خیریه باشد و مشغول توزیع پول نفت!

– فراموش نکنید که هدف کسانی که به شما برای انتخاب رشته مشاوره می‌دهند، در خیرخواهانه‌ترین حالت ممکن صرفاً «قبولی» شماست و نه «خوشحالی و رضایت و موفقیت شما».

– قانون دنیا این است که پدر و مادرها ما را ترک می‌کنند و تصمیم‌هایی که برای ما گرفته‌اند تا لحظه‌ی مرگ با ما می‌ماند. در مورد پدر و مادر، دو نکته‌ی قطعی وجود دارد. یکی اینکه «همیشه خیر ما را می‌خواهند» و دیگر اینکه «بر اساس اطلاعات و فضای ذهنی چند دهه قبل» می‌خواهند برای «چند دهه بعد شما» تصمیم بگیرند.

چند توصیه:

– به خاطر داشته باشید که «استعداد و توانمندی شما» در کنار «تصمیم های استراتژیک شما» و نیز «شبکه ارتباطی  و سرمایه ی اجتماعی شما» مهم ترین عوامل تعیین کننده موفقیت شما در زندگی شخصی و شغلی هستند. مدرک تحصیلی به سختی می‌تواند تاثیر جدی داشته باشد. اگر به فضای «رشته حقوق» علاقه ندارید، تحصیل در آن رشته برای شما درآمد نخواهد داشت. همچنان که تحصیل در پزشکی نیز بدون «علاقه به حوزه ی پزشکی» از شما یک انسان ناتوان، کم درآمد، افسرده و شکست خورده خواهد ساخت.

– در انتخاب بین شهر خودتان و سایر شهرها، بیشتر از مزایا و معایب دانشگاهی، به فاکتورهای محیطی توجه داشته باشید. بعضی شهرها امکانات کمی دارند و اقامت طولانی در آنها می‌تواند موجب انواع مشکلات (از افسردگی تا عادت به مصرف دخانیات و …) شود. بعضی شهرهای دیگر، زمینه‌ی آشنایی با سایر اقوام و صنایع خاص را فراهم می‌کنند که می تواند در بهبود آینده شغلی شما اثربخش باشد. به عنوان مثال کسانی که در جنوب کشور یا در استان خراسان یا در شمال غرب کشور تحصیل می‌کند، به ترتیب از فرصت بیشتر برای آشنایی با زمینه‌های بازرگانی، تولیدی و صنایع غذایی برخوردار هستند.

– در انتخاب بین شهر خودتان و سایر شهرها، به خاطر داشته باشید که در شهر خودتان، هزینه‌ها کمتر و امکانات رفاهی بیشتر است. البته ادامه تحصیل در سایر شهرها، می‌تواند منجر به توسعه هوش ارتباطی و اجتماعی و همینطور، زندگی فراتر از چارچوب‌های تفکر خانواده باشد. در صورتی که خانواده ی شما از جمله خانواده هایی هستند که فضای رشد و تفکر را برای فرزند خود محدود کرده‌ و سلیقه های خود را بدون «توجیه و منطق» به شما تحمیل می‌کنند، شاید ادامه‌ی تحصیل در سایر شهرها، فرصتی «سالم» و «کم تنش» و «تا حدی کنترل شده» برای «تجربه‌ی زندگی مستقل» باشد.

– در انتخاب بین رشته ها، چندان درگیر «گرایش» نشوید. اختلافهای جزئی بین رشته ها و گرایش‌های آنها، تنها سرگرمی دانشجویان ترم‌های اول دانشگاه است. زیاد طول نمی‌کشد که خودتان هم فراموش می‌کنید در کدام گرایش تحصیل کرده اید. تنها چیزی که می ماند «خانواده‌ی تحصیلی» شماست. اینکه در فضای کامپیوتر تنفس کرده اید یا شیمی یا مدیریت یا …

– به خاطر انتخاب رشته ای که کمی بهتر است، ماندن در پشت سد کنکور را انتخاب نکنید. زیاد طول نمیکشد که ببینید چهار سال یا شش سالی که در دانشگاه گذرانده اید قسمت مهمی از عمر تلف شده ی شما بوده است. به این مدت، انتظارهای پشت کنکور را اضافه نکنید.

– به جای اینکه به سراغ دیگران بروید و از آنها برای انتخاب رشته مشورت بخواهید، به انگیزه‌ی خودتان در مورد ادامه‌ی تحصیل فکر کنید. برای چه می‌خواهید دانشگاه بروید؟ تجربه‌ی یک محیط جدید؟ موقعیت اجتماعی بهتر؟ انجام ماموریتی که در زندگی برای خودم در نظر گرفته ام؟ ازدواج؟ پرورش استعداد؟ یادگیری تفکر سیستماتیک؟ یا …

در پایان این حرف را فراموش نکنید که «تصمیم ها و زندگی خودتان را به هیچ کس نفروشید. از جمله: نویسنده‌ی این نوشته!»

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


60 نظر بر روی پست “انتخاب رشته و ادامه تحصیل: تجربه‌ها و توصیه‌ها

  • fateme گفت:

    سلام میشه کمکم کنین؟
    من مدیریت صنعتی دانشگاه تهران درمیام با رتبه امسالم.. رشتم تجربی بود
    میخوام بدونم مدیریت بازار کارش خوبه؟ واسه دختر؟
    اگ مدیریت نرم باید برم ازاد پرستاری
    ب نظرتون مدیریت دانشگاه تهران بهتره یا ازاد پرستاری شهر خودم ( زنجان)
    من فقد بخاطر دانشگاش میگم چون خ خوبه گفتم اونجا بخونم بهتر باشه ولی بازار کار نمیدونم…
    میترسم با لیسانس کار نداشته باشه پشیمون شم..
    اخه پرستاری با لیسانسم کار داره..
    خواهش میکنم راهنمایی کنین ب خدا خ گیج شدم!!!

  • Milad گفت:

    سلام.من میلاد هستم نقره المپیاد کامپیوتر دارم(پس به مباحث علوم کامپیوتری علاقه دارم ) و رتبه سی کنکور شدم(یعنی هر چی بخوام‌میارم) الان بین دو رته برق و نرم افزار موندم.راستش چیزی که من رو نگران میکنه بازار کار نرم افزار هسش.چون که انگار مهندسان نرم افزار تو نگاه من دارن برنامه مینویسن اما خودشون نمیدونن چرا و برا همین میترسم که شغلش درامد خوبی نداشته باشه یا اصلا در امدی نداشته باشه.اما برق به علت پایه های تیوریک قوی اینطور به نظرم نمیاد.راهنماییم کنید لطفا.

    • AS گفت:

      سلام
      من از فارغ التحصیلان رشته کامپیوتر سال ۸۴ هستم و در خانواده خودم و همسرم و دوستان و همکارانم بسیاری تحصیلکرده این رشته دیده ام از دانشگاه صنعتی شریف و امیرکبیر تا فوق دیپلم آزاد شهرستان.
      چیزی که به نظرم رسید اینجا عنوان کنم این بود که در بین این افراد موقعیت شغلی و میزان درآمدشون خیلی خیلی با هم متفاوت هست و یکی از مهمترین دلایلش هم میزان تخصص و توانمندی و مهارت اونهاست.
      به نظر بنده در یک شغلی مثل برنامه نویسی شاید حتی اگر فارغ التحصیل بهترین دانشگاهها هم نیاشید ولی مهارت تون خیلی زیاد باشه می تونید درآمد خوبی داشته باشد و البته عکس این موضوع هم صادق هست من فارغ التحصیلان زیادی هم از دانشگاههای خوب دولتی دیدم که وضعیت شغلی خوبی ندارند و یا حتی بسیاری از اونها در زمینه های دیگر مشغول به کارند.
      البته این موضوع برای همه رشته ها و شغلها تا حدود زیادی همینطور است. اما در مشاغل مربوط به کامپیوتر مثل برنامه نویسی خیلی سریعتر و زودتر میشه از روی نمونه کارهای قبلی و کیفیت انجام پروژه ها نشان داد که چقدر تخصص دارید.
      رشته برق و کامپیوتر که هر دو رشته های خوبی اند. و شما هم با این سابقه تحصیلی و رتبه خوبتون معموله که فرد مستعد و کوشایی هستید.
      اما به نظر بنده هر رشته ای که انتخاب کردید سعی کنید در اون بهنرین باشید و صرفا به اسم دانشگاه تون هم اکتفا نکنید.
      موفق باشید

  • دانیال گفت:

    سلام
    من با نظر شما موافقم یا حداقل مجبورم که موافق به نظر بیام چون یکی از افرادی هستم که در حال انتخاب رشته هستم و اصلا نظری در رابطه با اینده پس از ۴ سال دانشگاه ندارم ولی اینقدر میدونم که با توجه به اموخته هایم در دبیرستان های دولتی و انجام ندادن کارهای عملی علیرغم رتبه خوب در کنکور و امکان انتخاب هر رشته ای -تقریبا به هیچ رشته ای علاقه ندارم.البته میدونم که با اطلاعات تکراری و از روی هم نوشته شده در اینترنت یا مراجعه به دانشگاه ها و هم صحبت شدن با دانشجوها میتوان اندک اطلاعاتی بدست اورد و سرنوشت را صرفا به دست نرم افزارهای انتخاب رشته نسپرد ولی راستش بعد از انجام کارهای بالا تقریبا گیج تر و در انتخاب رشته مردد تر شدم.اما پیشنهاد میکنم یکی بیاد و یک بانک معرفی واقعی رشته های داخل ایران و بازار کار انها را درست کنه تا شاید که بعدی ها همانند من مجبور نشوند تا با یک سری دانشجوی ناراضی و نالان و یا فامیل دور موفق و پولدار در یک رشته خاص یا هندونه فروش سر محله یا بنز سواری که سیکل هم نداره یا … هم صحبت شود و در انتها به همان انتخاب رشته اینترنتی بسنده کند.

  • ساناز گفت:

    سلام من لیسانس رشته مدیرت خوندم در دانشگاه مشهد.خداروشکر موفق بودم اما همیشه عاشق رشته پزشکی بودم.نمیدوتم برم سراغ رشته مورد علاقه ام پزشکی..من رشته پزشکی نخصص پوست و مو علاقه دارم ممنون میشم دوستان راهنمایی کنند

    • پاسخگو!!! گفت:

      برو دنبال علاقت هیچ وقت دیر نیست.البته اگر مطمئن هستی که با تلاش در اون رشته قبول میشی.
      ما دانشجوی دکترای ریاضی داشتیم که انصراف داده از اول رفته سراغ کارگردانی !!! هیچ ایرادی هم نداره
      ببین العان میتونی کتاب های زیست دبیرستان رو مطالعه کنی ؟ و هم چنین ریاضی و فیزیک و دروس عمومی رو و با جدیت واسه کنکور بخونی .
      یا اگه موقعیت مالی خوبی داری به تحصیل در دانشگاه های خارجی مورد تایید فکر کنی که در اون صورت نیاز نیست کنکور بدی و فقط باید واسه زبانت کار کنی.

  • امیرحسین گفت:

    سلام محمدرضا،

    لذت بردم از خوندنش و جمله به جمله ش رو حس کردم،
    مخاطب اصلی این نوشته اکثر ماهایی که فارغ شدیم نیستیم و شاید این بعدها به درد بچه هامون بخوره یا برای ادامه تحصیل، نمیدونم این مطلب رو کجاها نشر دادی ولی پیشنهادم اینه که توی عصر ایران و یا جاهای دیگه که ارتباط داری، با عناوینی چون “انتخاب رشته و سخنی با دبیرستانی ها، دانشجویان و والدین” نشر بدی، اگه این نوشته برسه به دست حتی یه پشت کنکوری هم خوبه.
    تو جزو اونایی هستی که باید زیاد عمر کنی، ما فعلا بهت احتیاج داریم

  • جواد گفت:

    سلام جناب شعبانی.خواستم ازتو ی نظر بخوام.من فوق دیپلم مکانیک ازاد دارم.قصد رفتن از ایرانو دارم.نظر شما راجب ادامه تحصیل در خارج از ایران چیه؟با مدرک فوق دیپلم برم یا لیسانس بگیرم و برم؟اطلاعاتی میخاستم در مورد ادامه تحصیل در خارج از کشور در رشته مکانیک.ممنون اگه راهنماییم کنید.تشکر

  • شاهین سلیمانی گفت:

    سلام جناب شعبانعلی واقعا شگفت انگیز…. ( incredible )

    کلمهء بالا واقعا حقیقی بود…به نظرم کسی که بیاد تو این مملکت واسه آموزش فعالیت کنه ، می تونه خیلی باورنکردنی و شگفت انگیز . نمی دونم آیا این کامتنم تایید میشه یا نه ! 🙂 ( این لبخند و آن طنز کمترین کاری است که در این رزوگار تلخ می تونم انجامش بدم )

    اما سوال :
    می خوام برم دانشگاه برای خوندن روانشناسی سازمانی ، با توجه به سابقه پنج سالم در دنیای صنعت و دیپلم برق صنعتی ، و آشنایی به روانکاوی و روانشناسی تحلیلی و هم چنین شاگرد راه دور شما بودن ….
    ۱ -برم دانشگاه روانشناسی سازمانی بخونم ( که باید کنکور تجربی بدم )
    ۲ – آیا اصرار بر قبول شدن در دانشگاه سراسری ( به خاطر هزینهء تحصیل و جبرانی بر شکست ها و اشتباهات گذشته یه جور زخم درمانی ) صحیح است ؟
    ۳ – در این پنج سال ( یک سال پشت کنکور + چهار سال دانشگاه ) بشینم زبان بخونم و مقاله های تخصصی این رشته را بخونم .

    این روزهای من :
    هفته ای یک روز مشاوره ، آموزش های ارتباطی فروش و خود تحلیل گری رفتار فروش ( استفاده از روانشناسی در باز تحلیل رفتارهای فروشنده ) را به تیم بازاریابان یک شرکت آموزش میدم .

    ( فقط اگر کامنت قابل تایید نبود ، بهم بگید ، ادبیات نگارشیم چطوری باشه ، که میزی روش اعمال نشه )

    جان نثار – شاهین .

  • سپیده گفت:

    سلام اقای شعبانعلی لطفا بهم کمک کنید! دارم برای دبیرستانم انتخاب رشته میکنم ولی به هر رشته ای که فکر میکنم میترسم توش جا بزنم یا موفق نشم مخصوصا تو رشته ریاضی !!! خودم حقوق رو دوست دارم ولی از هر کس مشورت میگیرم میگن انسانی مزخرفه یا درساش مسخره یا الکی سخته . واقعا نمیدونم چی کار کنم.

  • سارا نعمتی گفت:

    سلام. اقای شعبانعلی عزیز. امیدوارم حالتون خوب باشه. اقای شعبانعلی , تردید وحس بدی که داشتم از اینکه به حرف دلم گوش دادم و پزشکی رو انتخاب نکردم و ناراحتی از اینکه یکسال از زندگی عقب افتادم , امروز تبدیل شده به یه حس فوق العاده رضایت بخش .اینو مدیون شما هستم من درسهایی رو از شما یاد گرفتم که ایمان دارم تو بهترین دانشگاه ایران یاد نمیگرفتم . ممنونم ازتون.

  • ali گفت:

    لطفا با ایمیل جواب بدهید

    سلام محمدرضا کمک کمک
    من یک مشکلی دارم نمی دانم چیکار باید کنم, من دوست دارم مدرک دانشگاهی بگیرم , دوست دارم بتوانم در اینده با در زمینه سیاست و تبلیغات و مشاور و سیاست گذاری و یا مدیریت کار کنم.(در ایران)
    نمی دانم که ایا فکرم در مورد شغل ها خیالی یا میشه؟
    ولی چه رشته ای خوبه ؟ رشته انسان شناسی؟ رشته ای هست که می توانم در دانشگاه استکهلم وارد شم
    من در سوئد زندگی می کنم , بزودی وارد ۲۹ سال میشم,قبلا یکسری کورس دانشگاهی خواندم اگر بشه گفت ولی پاس نکردم نمی دانم چون خوشم نیامد یا بخاطر dyslexia هست که خیلی متوجه شدم که این مشکل رو دارم,یا نمی دانم انگیزه ندارم یا هدف خلاصه هر چی فکر می کنم به نتیجه ای نمی رسم, البته تلاش نکردم 🙁 کمک کمک
    لطفا اینبار جواب دهید بدجوری افسرده عصبانی و کلافه هستم
    شبها که می خوابم ارزو می کنم که بیدار نشم

    • علی جان. بیا مشکل رو یک جور دیگه نگاه کنیم.
      تو چهار تا گزینه که به نظرت گزینه‌های خوب و منطقی و لااقل جذابی هستند رو توضیح بده. با هم دیگه راجع بهش فکر کنیم.

    • شاهین سلیمانی گفت:

      با اجازه از استاد
      به عنوان کسی که گرفتار اختلال دو قطبی هست ، به نظرم بد نیست که گاهی مود را مد نظر داشته باشیم . و همین طور میان بر های شناختی ذهن را …به نظرم همین که آدم مسئلش را بشناسه ، یه طورایی متوجه تفاوتش میشه…
      مثلا من به خاطر مسئله هایپر اکتیو بودنم ، گاهی ایده های عجیب و غریبی میاد تو ذهنم ، البته نه که ایده های خیلی توهمی باشه ، اما موضوع اینه که ، قابلیت اجرایی شدن واسه من را ندارن ….اینجاست که به کمک دوستان خفن منطقین می رم و اونها کمک می خوان و ازشون می پرسم که این فکر من چقدر تحت تاثیر دوپامین ذهنم هست …
      همین طور میام مود خودم را با آزمون ها خلقی می سنجم. به نظرم تشخیص خلق ، حتی برای آدمهای معمولی و سالم هم می تونه کمک کننده باشه .
      اما خوبی خلق بالای من اینه که ، وقتی رو ابرا قرار بگیرم ، می تونم یک جمع دپرس ، یا یک سازمان ناامید را با انگیزش و ایده های که در لحظه به ذهنم میرسه یاری بدم…
      سالها گرفتار بودم و خیلی ضرر دادم بابت ندونستن اختلال خلقم ، اما الان با دارو و کمک های شناختی ، گاهی استفاده مثبت هم از خلقم می کنم ، اینطوریه که ۳۸ درصد هنرمندان آمریکا ، گرفتار اختلال دو قطبی هستن ، همین طور چرچیل هم بهش می گفت : سگ سیاه…و گرفتار این اختلال بود .
      اینها را گفتم که علی عزیز بگم ، چیزهایی که باعث تفاوت و عقب افتادنت میشن ، اگر درست ، منطقی و استراتژیک هدایت بشن ، می تونن ، همون ها به نقاط مثبتت تبدیل بشن …فقط گاهی یادمون میره که ما آدم هستیم و همه مون باهم فرق داریم .

  • t.montana گفت:

    آره همش درسته ولی یه قانون هست که میگه هیچوقت تو ایران نمیتونی به اونچه که میخوای یرسی.

  • ز.احمدی گفت:

    این روزها دلشوره عجیبی دارم و همش میخوام خودم رو دور بزنم . یه وقتایی مسئله دیگران نیستند مسئله اصلی درگیری های درونیه خود آدم هست.دوست ندارم بعدا به خودم بدهکار باشم ولی چاره ای جز انتخاب ندارم.مثل همیشه حرفاتون راه گشا بودو به افکارم نظم داد.ممنونم استاد

  • شاهین سلیمانی گفت:

    سوالی داشتم جناب شعبانعلی عزیز…

    من هم اکنون دیپلم برق صنعتی دارم ، دانشگاه آزاد دو سال در رشته برق صنعتی درس خوندم و به دلیل بی علاقه ای که به افسردگیم انجامید ولش کردم ، بعد یه ترم مدیریت بازرگانی پیام نور ، یه ترم آی تی ، یه ترم فیلم نامه نویسی و این اواخر هم بالاخره موسیقی که با حذف رشته ساز جهانی و تفکیک جنسیتی به اوج خودش رسید و با خیلی از بچه ها تصمیم به انصراف گرفتیم .
    البته دلیل انصراف من چیزهای دیگری هم بود ، از جمله دور شدن از موسیقی به خاطر حضوردر رشته موسیقی .
    الان می خوام برای دانشگاه سراسری و رشته روانشناسی اقدام کنم ( مطالعات اصلیم تو این حوزه ء متمرکز روانشناسی تحلیلی است ) اما با انقلابی که شما با مقالات و برنامه های رادیویی تون راه انداختین ، مردد شدم ، به خودم گفتم ( بنا بر یکی از استراتژی های پیشنهادی شما ) اگر برم دانشگاه ، تو اون چهارسال ( و شاید پنج سال ، چون زیاد آدم منظم تو درس خوندن نیست ، نمره های تو همه رشته های خوب بوده ، اما گاهی انرژی همیشگیم را ندارم ) ، اگر کار دیگری مثل تقویت زبان انگلیسی و ادامه دادن موسیقیم بکنم و بیشتر وقت صرف نوازندگی و علوم موسیقیایی و مظالعه آزاد روانشناسی بکنم بهتر نیست ؟
    حداقل بعد از تلسط کامل به زبان انگلیسی ( که الان در حد محاورات روزانه خوبه – preintermediate ) می تونم مطالب و مقالات مرتبط را به انگلیسی مطالعه کنم .
    از اون ور ، تصمیم به فعالیت در زمینهء فروش دارم ( که سالهای قبل از دانشگاه توش موفق بودم و همزمان با کار فنیم در یک شرکت گاهی مجبور به فروش محصولات فنی ( سنسور و آزمایشگاه های مرتبط با QC ) هم بودم .
    این هم اضافه کنم که من تنها فرزند خانواده بودم که از تابستان ۱۴ سالگیم شروع به کار کردم ، کار برقکاری ( چیزی شبیه به یک کارگر ساختمانی که قدرتش در کلنگ هایش برای کارگزاری لوله خرطومی استفاده می شود ) و اما الان تنها فرزند بیکار خانواده هستم ! ( اینم نتیجهء زودتر سر کار رفتن 🙂 ) ، برادر و خواهر فوق لیسانس و خارج رفته و مدیر ارشد شهرداری ، اون موقع من ….روشنفکر بیکار…. البته منظور الان کار دائم ندارم و مثل همهء زندگیم پولهایی می آیند ، اما زیاد و قابل اطمینان نیستن…
    چه کنم ؟ کار + زبان و حرفه ای تر کردن موسیقیم
    دانشگاه + کار پاره وقت و آن وقت موسیقی خیلی کمتر …
    ؟

  • آریا گفت:

    سلام،

    واقعا ممنونم بابت این مطلبی که نوشتید.

    به نظر من، اگه نظرات و تجربیات کسایی که توی دوران کارشناسی هستند و یا درسشون را تموم کردند، خیلی به درد دانش آموز ها می خوره. هر سال داره همون اشتباهاتی تکرار میشه که سال های پیش هم اتفاق افتاده.

    شاید یه راه حل خوب این باشه که همه بیان تجربیات و اشتباهاتشون را در این زمینه بنویسند. اگه توی این سایت یه موضوع جدید به نام “انتخاب رشته” ایجاد بکنید و همه بیان تجربیاتشون را بنویسند، خیلی کار ارزشمندی کردید.

    میشه برای هر رشته‌ای یه “زیر موضوع” ایجاد کرد. همه می‌تونند نظراتشون را توی اون موضوع بنویسند. میشه این محدودیت را هم ایجاد کرد که هر نفر، فقط در حد یک صفحه‌ی آچار “مطلب” بنویسه تا از پرگویی‌های احتمالی کاسته بشه.

    این کار واقعا ساده است اما نتیجه‌ی زیادی داره. حیف که توی ایران کسی به فکر “انتقال تجربه” تجربه نیست.

    فقط کافیه که این موضوع را توی سایتتون ایجاد بکنید. بقیه‌اش با دانشجوها. خود دانشجوها شروع می کنند به نوشتن.

    زنده باد همه‌ی وطن‌پرست‌های اهل عمل. کسایی که از هیچ فرصتی برای بهبود وضع مردم دریغ نمی‌کنند.

  • مریم گفت:

    یک انسان ناتوان، کم درآمد، افسرده و شکست خورده!!!
    این حس زیاد میاد سراغم. با وجود تحصیلات بالا از کارم راضی نیستم
    نمیدونم اما خودم عدم موفقیتم را به دلیل پخش بودن علایقم و فعالیت های جانبی متعدد می دونم بلکه بتونم از غیر رشته دانشگاهیم هم کسب درامد کنم.

    • شهرزاد گفت:

      عزیزم … نگران نباش… هیچوقت برای پیگیری رویاهای قشنگت ناامید نشو و دوباره از نو شروع کن. به تو دوست خوبم توصیه می کنم در کنار اینکه همیشه به این خونه شگفت انگیز مجازیمون سر میزنی و از مطالب خوبش استفاده می کنی، کتاب «رزم آور نور» از پائولو کوئیلو رو در این شرایط، بخونی. اگه قبلا خوندی، الان باز هم بخونش و فراموش نکن که ما همه یک رزم آور نور هستیم، حتی اگه صدها بار نا امید بشیم و زمین بخوریم …

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser